pheasant

/ˈfezənt//ˈfeznt/

معنی: مرغ بهشتی، قرقاول
معانی دیگر: (جانورشناسی) قرقاول (انواع پرندگان تیره ی phasianidae که جزو ماکیان gallinaceous هستند)، مره بهشتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pheasant, pheasants
• : تعریف: any of a number of fowls that have long tails and characteristically bright feathers in the male.

جمله های نمونه

1. a cock pheasant
قرقاول نر

2. The pheasant flapped its wings vigorously.
[ترجمه گوگل]قرقاول به شدت بال هایش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]قرقاول بال های خود را به شدت تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hang the pheasant/Let the pheasant hang for a few days for the flavour to improve before you cook it.
[ترجمه گوگل]قرقاول را آویزان کنید/ بگذارید قرقاول چند روز آویزان شود تا طعم آن بهتر شود قبل از اینکه بپزید
[ترجمه ترگمان]به قرقاول نگاه کن و بذار قرقاول تا چند روز دیگه طعم طعم رو بهتر کنه قبل از اینکه آشپزی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A cock pheasant rose from the hill in front of me.
[ترجمه گوگل]قرقاول خروسی از تپه مقابلم برخاست
[ترجمه ترگمان]یک قرقاول طلایی جلوی من از تپه بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This setter can point pheasant extraordinarily well.
[ترجمه گوگل]این ستر می تواند به طور فوق العاده ای به قرقاول اشاره کند
[ترجمه ترگمان]این setter میتونه قرقاول رو به طور فوق العاده خوب نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A pheasant, caught in a stream of air, had dashed itself to death.
[ترجمه گوگل]یک قرقاول که در جریان هوا گرفتار شده بود، خود را به کام مرگ کشانده بود
[ترجمه ترگمان]یک قرقاول که در جریان هوا گیر کرده بود خود را به مرگ کشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In fact, many gourmets consider pheasant and grouse to be the most delectable of all game birds.
[ترجمه گوگل]در واقع، بسیاری از خوش‌خوراک‌ها قرقاول و باقرقره را لذیذترین پرندگان شکار می‌دانند
[ترجمه ترگمان]در واقع، بسیاری از gourmets قرقاول و grouse را به عنوان the پرندگان شکار در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Remove cabbage from pan, place alongside pheasant, and top with goat cheese and bacon.
[ترجمه گوگل]کلم را از تابه خارج کرده، کنار قرقاول قرار دهید و روی آن را با پنیر بز و بیکن بریزید
[ترجمه ترگمان]کلم را از ماهی تابه بردارید و در کنار قرقاول و گوشت بز و بیکن قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Preheat oven to 400 F. . Remove pheasant from marinade and pat dry with paper towels. Season with salt and pepper.
[ترجمه گوگل]فر را با دمای 400 فارنهایت گرم کنید قرقاول را از ماریناد خارج کرده و با دستمال کاغذی خشک کنید ادویه زدن با نمک و فلفل
[ترجمه ترگمان]فر Preheat را روی ۴۰۰ فارنهایت گرم کنید قرقاول را از marinade بردارید و با حوله های کاغذی خشک کنید فصل با نمک و فلفل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Prepare a fire in a charcoal grill. Remove pheasant from marinade, reserving marinade, and pat dry with paper towels.
[ترجمه گوگل]در کوره زغالی آتش را آماده کنید قرقاول را از ماریناد خارج کنید، ماریناد را رزرو کنید و با دستمال کاغذی خشک کنید
[ترجمه ترگمان]آتشی را بر روی یک منقل زغال آماده کنید قرقاول را از marinade بردارید، marinade را رزرو کنید و با حوله های کاغذی خشک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In a saute pan, brown pheasant pieces in oil for 2 to 3 minutes per side.
[ترجمه گوگل]در تابه ای، تکه های قرقاول قهوه ای را در روغن به مدت 2 تا 3 دقیقه در هر طرف سرخ کنید
[ترجمه ترگمان]در یک ماهی تابه، قرقاول قهوه ای ۲ تا ۳ دقیقه در هر طرف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Remove legs from the pheasant and remove thigh bone out to create a pocket.
[ترجمه گوگل]پاها را از قرقاول بردارید و استخوان ران را بیرون بیاورید تا یک جیب ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]پاهای قرقاول را بردارید و استخوان ران را بیرون بیاورید تا یک جیب درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lightly season pheasant pieces with salt and pepper. In a large skillet, heat oil.
[ترجمه گوگل]به آرامی تکه های قرقاول را با نمک و فلفل مزه دار کنید در یک تابه بزرگ، روغن را گرم کنید
[ترجمه ترگمان]قرقاول Lightly با نمک و فلفل در یک ماهی تابه بزرگ، روغن داغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arrange pheasant pieces on individual plates and place one of the polenta squares on the side of each serving.
[ترجمه گوگل]تکه های قرقاول را در بشقاب های جداگانه بچینید و یکی از مربع های پولنتا را در کنار هر وعده قرار دهید
[ترجمه ترگمان]تکه های قرقاول را روی صفحات تکی مرتب کرده و یکی از the مربع را روی هر کدام از آن ها قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرغ بهشتی (اسم)
kingbird, pheasant

قرقاول (اسم)
pheasant

انگلیسی به انگلیسی

• wild game bird
a pheasant is a bird with a long tail, sometimes shot for sport and then eaten.

پیشنهاد کاربران

بپرس