1. the phaseout of the company's operations in kerman
خاتمه ی زمان بندی شده ی فعالیت های شرکت در کرمان
2. The Nordic countries suggested instead a phase-out of such dumping by 1990.
[ترجمه گوگل]کشورهای اسکاندیناوی به جای آن پیشنهاد کردند که چنین دامپینگی را تا سال 1990 حذف کنند
[ترجمه ترگمان]کشورهای اسکاندیناوی به جای این که در سال ۱۹۹۰ چنین dumping را کاهش دهند، پیشنهاد کردند که این روند کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشورهای اسکاندیناوی به جای این که در سال ۱۹۹۰ چنین dumping را کاهش دهند، پیشنهاد کردند که این روند کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. With a phaseout or not, extending subsidies is just more of the same.
[ترجمه گوگل]با حذف تدریجی یا نه، تمدید یارانه ها بیشتر از این است
[ترجمه ترگمان]با یک phaseout یا نبودن، گسترش یارانه ها به همان اندازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با یک phaseout یا نبودن، گسترش یارانه ها به همان اندازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It would far eclipse the nuclear phaseout in places like Germany and Japan.
[ترجمه گوگل]این امر میتواند بهخوبی دور شدن هستهای را در مکانهایی مانند آلمان و ژاپن تحت الشعاع قرار دهد
[ترجمه ترگمان]آن در مکان هایی مانند آلمان و ژاپن، the هسته ای را تحت الشعاع قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن در مکان هایی مانند آلمان و ژاپن، the هسته ای را تحت الشعاع قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Green and main opposition Socialist parties are pushing for a gradual phaseout.
[ترجمه گوگل]احزاب سبز و اپوزیسیون اصلی سوسیالیست برای خروج تدریجی فشار می آورند
[ترجمه ترگمان]احزاب سبز مخالف و اصلی احزاب سوسیالیست طرفدار اصلاحات تدریجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احزاب سبز مخالف و اصلی احزاب سوسیالیست طرفدار اصلاحات تدریجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But many high-income taxpayers will be affected by the revival of the personal-exemption phaseout, or PEP.
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از مالیات دهندگان با درآمد بالا تحت تأثیر احیای مرحله معافیت شخصی یا PEP قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از مالیات دهندگان با درآمد بالا تحت تاثیر احیای مجدد معافیت شخصی و یا PEP قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از مالیات دهندگان با درآمد بالا تحت تاثیر احیای مجدد معافیت شخصی و یا PEP قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Europe is deeply divided over nuclear power, with Germany announcing a phaseout of its plants following the Fukushima accident.
[ترجمه گوگل]اروپا عمیقاً بر سر انرژی هستهای دودسته است و آلمان پس از حادثه فوکوشیما اعلام کرد که نیروگاههای خود را متوقف میکند
[ترجمه ترگمان]اروپا به شدت به قدرت هسته ای تقسیم شده است و آلمان در پی حادثه فوکوشیما a از نیروگاه های خود را اعلام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اروپا به شدت به قدرت هسته ای تقسیم شده است و آلمان در پی حادثه فوکوشیما a از نیروگاه های خود را اعلام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The government will phase out an advertising campaign.
[ترجمه گوگل]دولت کمپین تبلیغاتی را به تدریج حذف خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دولت یک کمپین تبلیغاتی را آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت یک کمپین تبلیغاتی را آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The company is uncertain whether it will phase out its current T805-based GigaCubes just yet.
[ترجمه گوگل]این شرکت مطمئن نیست که آیا GigaCubes فعلی خود مبتنی بر T805 را به تدریج حذف خواهد کرد یا خیر
[ترجمه ترگمان]این شرکت مطمئن نیست که آیا این شرکت GigaCubes فعلی خود را درست انجام خواهد داد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شرکت مطمئن نیست که آیا این شرکت GigaCubes فعلی خود را درست انجام خواهد داد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Digital Equipment Corp is to phase out its Boston manufacturing facility, where about 190 people are employed making cables for computers.
[ترجمه گوگل]Digital Equipment Corp قرار است کارخانه تولیدی خود در بوستون را که در آن حدود 190 نفر در ساخت کابل برای کامپیوترها مشغول به کار هستند، متوقف کند
[ترجمه ترگمان]شرکت تجهیزات دیجیتال قرار است تا مرکز تولید بوستون را پیاده کند که در آن ۱۹۰ نفر مشغول ساخت کابل های کامپیوتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت تجهیزات دیجیتال قرار است تا مرکز تولید بوستون را پیاده کند که در آن ۱۹۰ نفر مشغول ساخت کابل های کامپیوتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And the Republicans also plan to phase out Medicare entirely, replacing it with a kind of fixed-sum voucher system. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]و جمهوریخواهان همچنین قصد دارند مدیکر را به طور کامل حذف کنند و آن را با نوعی سیستم کوپن با مبلغ ثابت جایگزین کنند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]و جمهوری خواهان نیز قصد دارند بیمه مراقبت های پزشکی را به طور کامل حذف کنند و آن را با یک سیستم ثبت پول ثابت جایگزین کنند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و جمهوری خواهان نیز قصد دارند بیمه مراقبت های پزشکی را به طور کامل حذف کنند و آن را با یک سیستم ثبت پول ثابت جایگزین کنند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The ministers also agreed to phase out 85% of production of these chemicals by 199
[ترجمه گوگل]وزیران همچنین موافقت کردند که 85 درصد از تولید این مواد شیمیایی را تا سال 199 متوقف کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین وزرا با ۸۵ درصد تولید این مواد شیمیایی با ۱۹۹ درصد موافقت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین وزرا با ۸۵ درصد تولید این مواد شیمیایی با ۱۹۹ درصد موافقت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Proposed changes would phase out that support system, but guarantee farmers a gradually dwindling subsidy payment over the next seven years.
[ترجمه گوگل]تغییرات پیشنهادی این سیستم حمایتی را به تدریج از بین می برد، اما به کشاورزان تضمین می کند که پرداخت یارانه به تدریج در طی هفت سال آینده کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]تغییرات پیشنهادی این سیستم پشتیبانی را تغییر خواهد داد، اما تضمین پرداخت تدریجی یارانه را در عرض هفت سال آینده تضمین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تغییرات پیشنهادی این سیستم پشتیبانی را تغییر خواهد داد، اما تضمین پرداخت تدریجی یارانه را در عرض هفت سال آینده تضمین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Gradually you should be able to phase out the tangible reinforcers when tantrums are no longer a major part of her repertoire.
[ترجمه گوگل]وقتی کج خلقی دیگر بخش عمده ای از کارنامه او نیست، به تدریج باید بتوانید تقویت کننده های ملموس را کنار بگذارید
[ترجمه ترگمان]به تدریج شما باید بتوانید the ملموسی را که دیگر یک بخش اصلی از مجموعه او نیست، از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به تدریج شما باید بتوانید the ملموسی را که دیگر یک بخش اصلی از مجموعه او نیست، از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To phase out zoos and, where appropriate, support conservation centres.
[ترجمه گوگل]حذف تدریجی باغ وحش ها و در صورت لزوم، حمایت از مراکز حفاظت
[ترجمه ترگمان]برای بیرون رفتن از باغ وحش ها و در صورت مناسب، از مراکز نگهداری پشتیبان نیز استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بیرون رفتن از باغ وحش ها و در صورت مناسب، از مراکز نگهداری پشتیبان نیز استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The 1978-Labour government tried to phase out these beds, but under the 1980 Health Service Act they were extended.
[ترجمه گوگل]دولت کارگری 1978 سعی کرد این تخت ها را به تدریج حذف کند، اما بر اساس قانون خدمات بهداشتی 1980، آنها تمدید شدند
[ترجمه ترگمان]ا-- ۱۹۷۸ - دولت کارگر سعی کرد تا این رختخواب ها را حذف کند، اما تحت قانون خدمات بهداشتی ۱۹۸۰، آن ها تمدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ا-- ۱۹۷۸ - دولت کارگر سعی کرد تا این رختخواب ها را حذف کند، اما تحت قانون خدمات بهداشتی ۱۹۸۰، آن ها تمدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The proposal to phase out the sugar program emerged Tuesday as a compromise between Rep.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد برای حذف تدریجی برنامه شکر روز سه شنبه به عنوان یک مصالحه بین نماینده مطرح شد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد حذف برنامه شکر روز سه شنبه به عنوان مصالحه بین نماینده مجلس مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد حذف برنامه شکر روز سه شنبه به عنوان مصالحه بین نماینده مجلس مطرح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. It will take many years to phase out existing cars that run on high octane leaded petrol.
[ترجمه گوگل]سالها طول می کشد تا خودروهای موجودی که با بنزین سرب اکتان بالا کار می کنند کنار گذاشته شوند
[ترجمه ترگمان]این کار سال ها طول می کشد تا اتومبیل های موجود بنزین با اکتان بالا را حذف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار سال ها طول می کشد تا اتومبیل های موجود بنزین با اکتان بالا را حذف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Start to phase out nuclear fission power stations, which are prohibitively expensive and potentially hazardous.
[ترجمه گوگل]شروع به حذف تدریجی نیروگاه های شکافت هسته ای، که بسیار گران و بالقوه خطرناک هستند
[ترجمه ترگمان]شروع به بیرون کردن نیروگاه های هسته ای شکافت هسته ای، که بسیار گران بوده و به طور بالقوه خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شروع به بیرون کردن نیروگاه های هسته ای شکافت هسته ای، که بسیار گران بوده و به طور بالقوه خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. The recycling aluminum industry shall phase out coal fired reverberatory and other reverberatories under 4 tons and crucible furnaces are prohibited to smelt recycling aluminum alloy.
[ترجمه گوگل]صنعت بازیافت آلومینیوم باید طنین های زغال سنگ را کنار بگذارد و سایر طنین های زیر 4 تن و کوره های بوته برای ذوب آلیاژ آلومینیوم بازیافتی ممنوع است
[ترجمه ترگمان]صنعت آلومینیوم بازیافت باید coal اخراج شده و reverberatories های دیگر زیر ۴ تن و کوره ها را در کوره ذوب آلیاژ آلومینیوم ممنوع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنعت آلومینیوم بازیافت باید coal اخراج شده و reverberatories های دیگر زیر ۴ تن و کوره ها را در کوره ذوب آلیاژ آلومینیوم ممنوع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. GM is still expected to phase out or sell most of its other poorly performing brands, including Pontiac, Saab, and Saturn.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که جنرال موتورز همچنان اکثر برندهای ضعیف خود از جمله پونتیاک، ساب و ساترن را به تدریج کنار بگذارد یا بفروشد
[ترجمه ترگمان]جی ام هنوز انتظار می رود که اغلب مارک های تجاری ضعیف دیگر خود را به فروش برساند یا فروش کند، از جمله Pontiac، صعب و زحل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جی ام هنوز انتظار می رود که اغلب مارک های تجاری ضعیف دیگر خود را به فروش برساند یا فروش کند، از جمله Pontiac، صعب و زحل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Allowing insurance companies to phase out the geographical restrictions on the establishment of domestic branches.
[ترجمه گوگل]اجازه دادن به شرکت های بیمه برای حذف تدریجی محدودیت های جغرافیایی ایجاد شعب داخلی
[ترجمه ترگمان]اجازه دادن به شرکت های بیمه برای خروج از محدودیت های جغرافیایی در تاسیس شعبه های داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اجازه دادن به شرکت های بیمه برای خروج از محدودیت های جغرافیایی در تاسیس شعبه های داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید