pharmacologist

/ˌfɑːrməˈkɑːləˌdʒɪst//ˌfɑːməˈkɒlədʒɪst/

معنی: داروشناس
معانی دیگر: داروشناس

جمله های نمونه

1. Through the glass partition they would see the pharmacologist busy in the dispensary.
[ترجمه گوگل]آنها از طریق پارتیشن شیشه ای، داروساز را می دیدند که در داروخانه مشغول بود
[ترجمه ترگمان]از پشت تیغه شیشه ای به داروساز که در داروخانه مشغول بود نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A Slovenian pharmacologist[2] has done it and now urges the world to learn from his example.
[ترجمه گوگل]یک فارماکولوژیست اسلوونیایی[2] این کار را انجام داده است و اکنون از جهان می خواهد که از نمونه او درس بگیرند
[ترجمه ترگمان]یک داروساز اسلوونیایی [ ۲ ] این کار را انجام داده است و اکنون از جهان می خواهد از او بیاموزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pharmacologist Tu Youyou has become the first scientist on the mainland to win America's respected Lasker Award for her discovery of a new approach to malaria treatment.
[ترجمه گوگل]فارماکولوژیست تو یویو اولین دانشمندی در سرزمین اصلی است که جایزه معتبر لاسکر آمریکا را به دلیل کشف رویکردی جدید برای درمان مالاریا دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]pharmacologist Tu Youyou اولین دانشمندی است که در سرزمین اصلی برای برنده جایزه Lasker آمریکا برای یافتن یک رویکرد جدید برای درمان مالاریا برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pharmacologist is seriously studying the hypersusceptibility reaction of this medicine.
[ترجمه گوگل]فارماکولوژیست به طور جدی در حال بررسی واکنش حساسیت بیش از حد این دارو است
[ترجمه ترگمان]pharmacologist به طور جدی واکنش hypersusceptibility این دارو را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Professor David Smith, a pharmacologist who co-authored the study, said the results were "immensely promising".
[ترجمه گوگل]پروفسور دیوید اسمیت، فارماکولوژیست که در این مطالعه مشارکت داشت، گفت که نتایج "بسیار امیدوارکننده" بودند
[ترجمه ترگمان]پروفسور دیوید اسمیت، یک داروساز که در این مطالعه هم کاری داشت، گفت که نتایج بسیار امیدوار کننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pharmacologist should not only learn the normal reaction process, but also know how the functions of the human body are affected by diseases.
[ترجمه گوگل]متخصص داروسازی نه تنها باید فرآیند واکنش طبیعی را بیاموزد، بلکه باید بداند که چگونه عملکردهای بدن انسان تحت تأثیر بیماری ها قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]pharmacologist نه تنها باید روند واکنش معمولی را یاد بگیرند بلکه همچنین می دانند که چگونه وظایف بدن انسان تحت تاثیر بیماری ها قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Slovenian pharmacologist has done it and now urges the world to learn from his example.
[ترجمه گوگل]فارماکولوژیست اسلوونیایی این کار را انجام داده است و اکنون از جهان می خواهد که از نمونه او درس بگیرند
[ترجمه ترگمان]داروساز اسلوونیایی این کار را انجام داده و اکنون از جهان می خواهد از او بیاموزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Scottish biologist and pharmacologist Alexander Fleming published many articles on bacteriology, immunology, and chemotherapy.
[ترجمه گوگل]الکساندر فلمینگ یک زیست شناس و فارماکولوژیست اسکاتلندی مقالات زیادی در مورد باکتری شناسی، ایمونولوژی و شیمی درمانی منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]یک زیست شناس اسکاتلندی و داروساز، الکساندر فلمینگ، مقالات بسیاری در مورد bacteriology، immunology و شیمی درمانی منتشر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pharmacologist is studying up to the allergy of the medichine.
[ترجمه گوگل]فارماکولوژیست در حال مطالعه تا حساسیت دارو است
[ترجمه ترگمان]این داروساز در حال مطالعه در مورد آلرژی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pharmacologist David Bailey made that discovery almost 20 years ago.
[ترجمه گوگل]دیوید بیلی، داروشناس، تقریبا 20 سال پیش این کشف را انجام داد
[ترجمه ترگمان]دیوید بیلی ۲۰ سال پیش این کشف رو کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He began his academic career as a physiologist and pharmacologist.
[ترجمه گوگل]او فعالیت علمی خود را به عنوان فیزیولوژیست و فارماکولوژیست آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]حرفه آکادمیک خود را به عنوان a و داروساز آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "But aspirin may reduce the effectiveness of Vasotec[Sentence dictionary], " says pharmacologist Graedon.
[ترجمه گوگل]Graedon داروساز می گوید: «اما آسپرین ممکن است اثربخشی Vasotec [فرهنگ جملات] را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]داروساز Graedon می گوید: \" اما آسپرین ممکن است اثر of [ فرهنگ لغت حکم ] را کاهش دهد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The science that drugs act on the human body is known as pharmacology, while the scientist who studies this science is called pharmacologist.
[ترجمه گوگل]علمي كه داروها بر بدن انسان اثر مي‌گذارند، فارماكولوژي ناميده مي‌شود، در حالي كه دانشمندي كه اين علم را مطالعه مي‌كند، داروشناس ناميده مي‌شود
[ترجمه ترگمان]علمی که مواد مخدر بر روی بدن انسان عمل می کند به عنوان pharmacology نیز شناخته می شود، در حالی که دانشمندی که این علم را مطالعه می کند، داروساز نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sarah plans to become a registered nurse. Ashley may become a pharmacologist.
[ترجمه گوگل]سارا قصد دارد یک پرستار ثبت نام شده شود اشلی ممکن است داروشناس شود
[ترجمه ترگمان]سارا قصد دارد یک پرستار ثبت نام کند ممکن است اشلی به داروساز تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The very first known examples of Microbial art were actually created over 100 years ago by Scottish biologist and pharmacologist Sir Alexander Fleming, who discovered penicillin.
[ترجمه گوگل]اولین نمونه های شناخته شده از هنر میکروبی در واقع بیش از 100 سال پیش توسط زیست شناس و داروشناس اسکاتلندی سر الکساندر فلمینگ، که پنی سیلین را کشف کرد، ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]اولین نمونه های شناخته شده هنر Microbial در واقع بیش از ۱۰۰ سال پیش توسط زیست شناس اسکاتلندی و داروساز، سر الکساندر فلمینگ، که پنی سیلین را کشف کرد، خلق شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داروشناس (اسم)
pharmacist, pharmacologist

انگلیسی به انگلیسی

• expert in pharmacology, one who researches the uses and effects of medications

پیشنهاد کاربران

pharmacologist ( علوم دارویی )
واژه مصوب: داروشناس
تعریف: کسی که در داروشناسی تخصص دارد

بپرس