pharmacological effect

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
اثر دارویی / اثر فارماکولوژیک / تأثیر داروشناختی
در زبان تخصصی یا محاوره ای:
اثر دارو روی بدن، تأثیر دارو، واکنش دارویی
🔸 تعریف ها:
• ( داروشناسی – علمی ) :
پاسخ فیزیولوژیکی یا بیوشیمیایی بدن به یک دارو یا ماده ی فعال، که ممکنه درمانی، پیشگیرانه، یا مضر باشه
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: The pharmacological effect of morphine includes pain relief and sedation.
�اثر دارویی مورفین شامل تسکین درد و آرام بخشی می شه. �
• ( پزشکی – بالینی ) :
تأثیرات قابل مشاهده ی دارو بر عملکرد اندام ها، سیستم عصبی، یا متابولیسم
مثال: The pharmacological effect of insulin regulates blood glucose levels.
�اثر فارماکولوژیک انسولین سطح قند خون رو تنظیم می کنه. �
• ( تحقیقی – آزمایشگاهی ) :
در مطالعات بالینی، بررسی اثر دارو بر سلول ها، گیرنده ها، یا مسیرهای مولکولی
مثال: Researchers studied the pharmacological effect of the compound on cancer cells.
�پژوهشگران اثر دارویی ترکیب رو روی سلول های سرطانی بررسی کردن. �
🔸 مترادف ها:
drug effect – therapeutic action – biochemical response – medicinal impact – pharmacodynamic response