1. Phantasm is a virtual reality adventure game.
[ترجمه گوگل]Phantasm یک بازی ماجراجویی واقعیت مجازی است
[ترجمه ترگمان]phantasm یک بازی ماجراجویی مجازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]phantasm یک بازی ماجراجویی مجازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sepoy was no phantasm . . . on the contrary, he looked more consistent than ever.
[ترجمه گوگل]سپوی هیچ خیالی نبود برعکس، او بیشتر از همیشه ثابت به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]برعکس، این تصویر ذهنی نبود، بلکه بیشتر از هر زمان دیگری consistent می نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برعکس، این تصویر ذهنی نبود، بلکه بیشتر از هر زمان دیگری consistent می نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The philosophy of the phantasm may, however, help us to do justice to the event of Foucault himself.
[ترجمه گوگل]با این حال، فلسفه خیال ممکن است به ما کمک کند تا در مورد واقعه خود فوکو عدالت را رعایت کنیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، فلسفه of می تواند به ما کمک کند تا عدالت را در مورد خود فوکو انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، فلسفه of می تواند به ما کمک کند تا عدالت را در مورد خود فوکو انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Raphaelo Florienborque, leader of the Phantasms, joked that maybe they should take that phrase literally.
[ترجمه گوگل]رافائلو فلورینبورک، رهبر فانتاسم ها، به شوخی گفت که شاید آنها باید این عبارت را به معنای واقعی کلمه بگیرند
[ترجمه ترگمان]Raphaelo Florienborque، رهبر the، به شوخی گفت که شاید آن ها باید این عبارت را به معنای واقعی ادا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Raphaelo Florienborque، رهبر the، به شوخی گفت که شاید آن ها باید این عبارت را به معنای واقعی ادا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The subject phantasm is the product of subject essence and dynamic characters in the literary hermeneutics.
[ترجمه گوگل]فانتاسم موضوعی محصول جوهر موضوعی و شخصیت های پویا در هرمنوتیک ادبی است
[ترجمه ترگمان]موضوع مورد بحث محصول ماهیت موضوع و شخصیت پویا در کتاب هرمنوتیک ادبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موضوع مورد بحث محصول ماهیت موضوع و شخصیت پویا در کتاب هرمنوتیک ادبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What's your favorite scene?When I re-watched the series last year, my favorite episode was "Phantasm. "
[ترجمه گوگل]صحنه مورد علاقه شما چیست؟ وقتی من سال گذشته سریال را دوباره تماشا کردم، قسمت مورد علاقه من "فانتاسم" بود
[ترجمه ترگمان]صحنه مورد علاقه شما چیست؟ وقتی من سال گذشته سریال را تماشا کردم، اپیزود مورد علاقه من \"phantasm\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صحنه مورد علاقه شما چیست؟ وقتی من سال گذشته سریال را تماشا کردم، اپیزود مورد علاقه من \"phantasm\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Exploring the relationship between literary vision and rhetorical phantasm plays a significant role in the appreciation of literature language from the narrative perspective.
[ترجمه گوگل]بررسی رابطه بینش ادبی و فانتاسم بلاغی نقش بسزایی در درک زبان ادبیات از منظر روایی دارد
[ترجمه ترگمان]بررسی رابطه بین دیدگاه ادبی و phantasm لفاظی نقش مهمی در قدردانی از زبان ادبیات از دیدگاه روایی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بررسی رابطه بین دیدگاه ادبی و phantasm لفاظی نقش مهمی در قدردانی از زبان ادبیات از دیدگاه روایی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The diversity of literary vision offers rhetorical phantasm great space in both form and content, while the aesthetic value of rhetorical phantasm extends the expression vision of literary language .
[ترجمه گوگل]تنوع بینش ادبی به فانتاسم بلاغی فضای بزرگی هم در شکل و هم در محتوا ارائه می دهد، در حالی که ارزش زیبایی شناختی فانتاسم بلاغی، بینش بیان زبان ادبی را گسترش می دهد
[ترجمه ترگمان]تنوع دیدگاه ادبی، فضای بسیار بزرگی را در هر دو شکل و محتوا ارایه می دهد، در حالی که ارزش زیبایی شناسی rhetorical لفاظی، دیدگاه بیان زبان ادبی را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنوع دیدگاه ادبی، فضای بسیار بزرگی را در هر دو شکل و محتوا ارایه می دهد، در حالی که ارزش زیبایی شناسی rhetorical لفاظی، دیدگاه بیان زبان ادبی را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Try taking away the phantasm and the entire human contribution you sober realist.
[ترجمه گوگل]شما واقعگرای هوشیار، خیال و کل سهم انسانی را از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید the را از بین ببرید و کل نقش انسان را در واقع realist به حساب بیاورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید the را از بین ببرید و کل نقش انسان را در واقع realist به حساب بیاورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Like dream, like phantasm, it is a labyrinth what is occult one by one, make me to find the one way. . .
[ترجمه گوگل]مثل رویا، مثل خیال، هزارتویی است که یکی یکی پنهان است، مرا وادار کن که یک راه را پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]مثل رویا، مثل رویا، آن چیزی است که اسرارآمیز است، مرا وادار می سازد که تنها راه را پیدا کنم …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثل رویا، مثل رویا، آن چیزی است که اسرارآمیز است، مرا وادار می سازد که تنها راه را پیدا کنم …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her Noble Phantasm formed in her hand.
[ترجمه گوگل]شبح نجیب او در دست او شکل گرفت
[ترجمه ترگمان]phantasm نا بل در دست او شکل گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]phantasm نا بل در دست او شکل گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Yet this self-protective brand of public service was of no account to the Lordly Phantasms.
[ترجمه گوگل]با این حال، این برند خدمات عمومی که از خود محافظت می کند، هیچ حسابی برای ارباب فانتاسم ها نداشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، این برند خود - حفاظت از خدمات عمومی به هیچ وجه به the phantasms اهمیتی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، این برند خود - حفاظت از خدمات عمومی به هیچ وجه به the phantasms اهمیتی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. After all, what most urgently needs thought in this century, if not the event and the phantasm?
[ترجمه گوگل]به هر حال، چه چیزی در این قرن نیاز فوری به تفکر دارد، اگر نه رویداد و خیال؟
[ترجمه ترگمان]به هر حال، چیزی که در این قرن به شدت نیاز به تفکر دارد، اگر این اتفاق نیفتد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر حال، چیزی که در این قرن به شدت نیاز به تفکر دارد، اگر این اتفاق نیفتد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An intense contest between same-sex passion and longing and traditional concept of family and marriage unfolds in an early spring's phantasm . . . Contest is destined to lead to suffering!
[ترجمه گوگل]رقابت شدیدی بین اشتیاق و اشتیاق همجنس گرایان و مفهوم سنتی خانواده و ازدواج در خیال اوایل بهار آشکار می شود مسابقه قرار است به رنج منجر شود!
[ترجمه ترگمان]رقابت شدید بین شور و اشتیاق و اشتیاق و مفهوم سنتی خانواده و ازدواج در یک مسابقه بهاره در اوایل بهار برگزار می شود که قرار است منجر به رنج کشیدن شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رقابت شدید بین شور و اشتیاق و اشتیاق و مفهوم سنتی خانواده و ازدواج در یک مسابقه بهاره در اوایل بهار برگزار می شود که قرار است منجر به رنج کشیدن شود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید