1. If wielding phallic power involves defining social relationships, then it is time women wielded more of that power themselves.
[ترجمه گوگل]اگر استفاده از قدرت فالیک مستلزم تعریف روابط اجتماعی است، پس زمان آن فرا رسیده است که زنان خودشان بیشتر از این قدرت استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]اگر قدرت phallic شامل تعریف روابط اجتماعی باشد، زمان آن است که زنان بیشتر آن قدرت را به کار می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر قدرت phallic شامل تعریف روابط اجتماعی باشد، زمان آن است که زنان بیشتر آن قدرت را به کار می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Described as a giant phallic symbol in the guidebook, I thought of it more as the Fickle Finger of Fate.
[ترجمه گوگل]من که در کتاب راهنما به عنوان یک نماد فالیک غول پیکر توصیف شده است، آن را بیشتر به عنوان انگشت بی ثبات سرنوشت می دانستم
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان یک نماد phallic بزرگ در کتاب راهنما یاد کرده اند، من آن را بیشتر به انگشت Fickle سرنوشت تشبیه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان یک نماد phallic بزرگ در کتاب راهنما یاد کرده اند، من آن را بیشتر به انگشت Fickle سرنوشت تشبیه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There's less phallic symbolism in architecture than people might like to imagine.
[ترجمه گوگل]نمادهای فالیک کمتری در معماری وجود دارد که مردم ممکن است تصور کنند
[ترجمه ترگمان]در معماری نسبت به افرادی که ممکن است تصور کنند، نمادگرایی کمتری در معماری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در معماری نسبت به افرادی که ممکن است تصور کنند، نمادگرایی کمتری در معماری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Quite obviously this is a phallic symbol.
[ترجمه گوگل]کاملا واضح است که این یک نماد فالیک است
[ترجمه ترگمان]کاملا مشخصه که این یه نماد سکسیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاملا مشخصه که این یه نماد سکسیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Getting stuck in the phallic phase is little progress over fixation on the oral phase.
[ترجمه گوگل]گیر افتادن در فاز فالیک پیشرفت کمی نسبت به تثبیت در فاز دهانی دارد
[ترجمه ترگمان]گیر کردن در فاز phallic پیشرفت کمی بر روی تثبیت فاز شفاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گیر کردن در فاز phallic پیشرفت کمی بر روی تثبیت فاز شفاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is said that the car is a phallic symbol.
[ترجمه گوگل]می گویند ماشین یک نماد فالیک است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این اتومبیل نماد phallic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این اتومبیل نماد phallic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Towards the end of this stage the phallic phase is entered.
[ترجمه گوگل]در پایان این مرحله فاز فالیک وارد می شود
[ترجمه ترگمان]در پایان این مرحله، فاز phallic وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در پایان این مرحله، فاز phallic وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The masculine strategy involves relying on the phallic power to obtain recognition to compensate for this break.
[ترجمه گوگل]استراتژی مردانه شامل تکیه بر قدرت فالیک برای به دست آوردن شناخت برای جبران این شکست است
[ترجمه ترگمان]استراتژی مردانه شامل اتکا به قدرت phallic برای به دست آوردن به رسمیت شناختن برای این شکستگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استراتژی مردانه شامل اتکا به قدرت phallic برای به دست آوردن به رسمیت شناختن برای این شکستگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Archeologists have unearthed thousands of phallic statues and talismans created by early civilizations throughout the world, celebrating fertility and manhood.
[ترجمه گوگل]باستان شناسان هزاران مجسمه و طلسم فالیک را کشف کرده اند که توسط تمدن های اولیه در سراسر جهان ساخته شده اند و باروری و مردانگی را جشن می گیرند
[ترجمه ترگمان]باستان شناسان هزاران مجسمه phallic و talismans ساخته شده توسط تمدن های اولیه در سراسر جهان را کشف کرده اند که باروری و مردانگی را جشن گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باستان شناسان هزاران مجسمه phallic و talismans ساخته شده توسط تمدن های اولیه در سراسر جهان را کشف کرده اند که باروری و مردانگی را جشن گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A banana's phallic shape can be a bit more exciting. Figs appear like women's genitilia.
[ترجمه گوگل]شکل فالیک موز می تواند کمی هیجان انگیزتر باشد انجیر شبیه اندام تناسلی زنان است
[ترجمه ترگمان]شکل phallic شرکت می تواند کمی هیجان انگیزتر از این باشد شکل های Figs مثل genitilia زنانه به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکل phallic شرکت می تواند کمی هیجان انگیزتر از این باشد شکل های Figs مثل genitilia زنانه به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The next stage is the phallic stage.
[ترجمه گوگل]مرحله بعدی مرحله فالیک است
[ترجمه ترگمان]مرحله بعدی مرحله phallic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرحله بعدی مرحله phallic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It seems to all be there: The phallic tank weaponry, the death-bringing explosions, impassive soldiers dealing out destruction.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد همه وجود دارند: تسلیحات تانک فالیک، انفجارهای مرگبار، سربازان بی رحمی که دست به تخریب می زنند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که همه چیز در آنجا وجود دارد: سلاح های تانک phallic، انفجار ناشی از مرگ، سربازان خونسرد که به نابودی دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که همه چیز در آنجا وجود دارد: سلاح های تانک phallic، انفجار ناشی از مرگ، سربازان خونسرد که به نابودی دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Phallic chalaza is the area with man the strongest sex appeal.
[ترجمه گوگل]شالازای فالیک ناحیهای است که مردان قویترین جذابیت جنسی را دارند
[ترجمه ترگمان]phallic chalaza مردی است که قوی ترین جاذبه جنسی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]phallic chalaza مردی است که قوی ترین جاذبه جنسی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Because phallic size is not constant, insecurity or exhaustion can make its decrescent, because this should take many measured average.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اندازه فالیک ثابت نیست، ناامنی یا فرسودگی می تواند کاهش یابد، زیرا این باید میانگین اندازه گیری شده زیادی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اندازه phallic ثابت نیست، ناامنی یا خستگی می تواند decrescent را ایجاد کند، زیرا این مقدار باید به طور متوسط مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اندازه phallic ثابت نیست، ناامنی یا خستگی می تواند decrescent را ایجاد کند، زیرا این مقدار باید به طور متوسط مورد ارزیابی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید