pewter

/ˈpjuːtər//ˈpjuːtə/

معنی: جایزه، مفرغ، ترکیب قلع و سرب، ظروف مفرغی، جام پیروزی
معانی دیگر: ظرف یا شی ساخته شده از پیوتر، پیوتری، (آمیزه ی قلع و سرب و مقدارهای کمتری آنتیموان و مس) پیوتر، مسوار، مفره، خاکستری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tin alloy, used formerly for kitchen vessels or implements, but now mostly for decorative objects and tableware.

(2) تعریف: collectively, items made of this material.

جمله های نمونه

1. a pewter tankard
پارچ پیوتری

2. It was used as a cheap substitute for pewter and as a base for electroplate finishes.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک جایگزین ارزان برای پیوتر و به عنوان پایه ای برای پوشش های الکتروپلیت استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جانشین ارزان برای مفرغی و به عنوان پایگاهی برای electroplate استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anniversaries can also be recorded in copper or pewter as a lasting reminder of a special event.
[ترجمه گوگل]همچنین سالگردها را می‌توان در مس یا اسپند به عنوان یادآوری ماندگار از یک رویداد خاص ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]Anniversaries نیز می تواند در مس یا قلع به عنوان یک یادآور پایدار از یک رویداد خاص ثبت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On the corrugated pewter there floated two boats.
[ترجمه گوگل]روی اسپند راه راه دو قایق شناور بودند
[ترجمه ترگمان]روی ورقه آهنی دو قایق در آن شناور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pewter A tin-based alloy mixed with copper and antimony, originally having a lead content.
[ترجمه گوگل]پیوتر آلیاژی بر پایه قلع که با مس و آنتیموان مخلوط شده و در اصل دارای محتوای سرب است
[ترجمه ترگمان]Pewter یک آلیاژ قلع با مس و antimony، در اصل دارای محتوای سرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was clutching a pewter tankard with a glass bottom.
[ترجمه گوگل]او یک تانکر اسپند با کف شیشه ای در چنگ داشت
[ترجمه ترگمان]لیوان مفرغی را با یک لیوان مفرغی به دست گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oval pewter boxes have hand-engraved monograms, from £1 9 while prettily embroidered hankies are £ 7
[ترجمه گوگل]جعبه های اسپند بیضی دارای مونوگرام های حکاکی شده با دست هستند، از 19 پوند، در حالی که هانک های زیبا گلدوزی شده 7 پوند هستند
[ترجمه ترگمان]جعبه های فلزی بیضی از ۱ پوند و از ۱ پوند به monograms گلدوزی شده اختصاص دارند و این در حالی است که hankies گلدوزی شده ۷ پوند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The ashen flat morning sky reflects pewter.
[ترجمه گوگل]آسمان صاف صبحگاهی، اسپند را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]آسمان صاف و خاکستری بامدادی انعکاس مفرغی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Place a sheet of copper or pewter, pressing quite hard, so that you indent it.
[ترجمه گوگل]یک ورق مس یا اسپند را با فشار بسیار محکم قرار دهید تا آن را فرورفته کنید
[ترجمه ترگمان]یک ورقه آهن یا نقره است که سخت فشار می آورد تا شما آن را indent
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pewter: Tin - based alloy used to make domestic utensils.
[ترجمه گوگل]اسپند: آلیاژ پایه قلع که برای ساخت ظروف خانگی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Pewter: آلیاژ مبتنی بر قلع، برای ساختن وسایل خانگی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. S A with 100 % lead - free pewter.
[ترجمه گوگل]S A با 100% اسپند بدون سرب
[ترجمه ترگمان]S A با ۱۰۰ % سرب بدون سرب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lead enters into the composition of pewter.
[ترجمه گوگل]سرب وارد ترکیب اسپند می شود
[ترجمه ترگمان]سرب به ترکیب of وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Highest quality sculpted pewter neckwear, complete on a variety of chains, ribbons, etc. and incorporating enamelling, crystals and more.
[ترجمه گوگل]یقه اسپند حجاری شده با بالاترین کیفیت، کامل بر روی انواع زنجیر، روبان و غیره و دارای میناکاری، کریستال و غیره
[ترجمه ترگمان]بالاترین کیفیت sculpted pewter، کامل بر روی تنوع زنجیره های، نوار و غیره و ترکیب enamelling، بلورها و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those with money had plates made of pewter.
[ترجمه گوگل]آنهایی که پول داشتند بشقاب هایی از اسپند داشتند
[ترجمه ترگمان]کسانی که پول داشتند ظروف مفرغی را تشکیل می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جایزه (اسم)
testimonial, meed, award, prize, bonus, reward, trophy, premium, pewter, guerdon

مفرغ (اسم)
bronze, pewter, gunmetal

ترکیب قلع و سرب (اسم)
pewter

ظروف مفرغی (اسم)
pewter

جام پیروزی (اسم)
pewter

انگلیسی به انگلیسی

• alloy made from tin with smaller amounts of lead copper or brass
pewter is a grey metal made by mixing tin and lead.

پیشنهاد کاربران

بپرس