pew

/ˈpjuː//pjuː/

معنی: نیمکت، مقام، پیف
معانی دیگر: (در کلیسا)، نیمکت (معمولا چوبی و پشتی دار)، در کلیسا نیمکت، در نیمکت قرار گرفتن، پیف بوی بد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a stationary church bench with a back and often arms at the ends, usu. one of several arranged in rows facing the altar.

(2) تعریف: a seating compartment in a church.

جمله های نمونه

1. They pew their churches and sometimes lock them.
[ترجمه گوگل]آنها کلیساهای خود را میزنند و گاهی اوقات آنها را قفل می کنند
[ترجمه ترگمان]به کلیساهای خود نزدیک می شوند و گاهی آن ها را قفل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Claire sat in the front pew.
[ترجمه گوگل]کلر در نیمکت جلو نشست
[ترجمه ترگمان]کلر روی نیمکت جلو نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the pew opposite Willie were two ginger-haired girls trying to smother their giggles.
[ترجمه گوگل]در سکوی روبروی ویلی دو دختر موی زنجبیلی بودند که سعی می کردند خنده هایشان را خفه کنند
[ترجمه ترگمان]در نیمکت مقابل، و یلی، دو دختر مو حنایی رنگ نشسته بودند و سعی می کردند giggles را خفه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a row of pews on either side of the chapel to seat two in each pew.
[ترجمه گوگل]یک ردیف نیمکت در دو طرف نمازخانه وجود دارد که در هر نیمکت دو عدد قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک ردیف نیمکت در دو طرف نمازخانه هست که روی هر نیمکت دو نیمکت بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then he fell off the narrow church pew.
[ترجمه گوگل]سپس از تخته باریک کلیسا افتاد
[ترجمه ترگمان]سپس از نیمکت باریک کلیسا بیرون افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She sits in the church pew nest to you each week.
[ترجمه گوگل]او هر هفته در لانه سکوی کلیسا برای شما می نشیند
[ترجمه ترگمان]او هر هفته روی نیمکت نیمکت کلیسا می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pew creaked when Keith sat down, and Stella looked across the aisle.
[ترجمه گوگل]وقتی کیت نشست، نیمکت به صدا در آمد و استلا به آن طرف راهرو نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]نیمکت به صدا در آمد که کیث روی صندلی نشست و استلا به طرف راهرو نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He sat with his eyes closed in the pew.
[ترجمه گوگل]با چشمان بسته در نیمکت نشست
[ترجمه ترگمان]با چشمان بسته روی نیمکت نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everybody was there in the front pew.
[ترجمه گوگل]همه آنجا در نیمکت جلو بودند
[ترجمه ترگمان]همه در نیمکت جلو نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the front pew the couple sat waiting to be married.
[ترجمه گوگل]در نیمکت جلو، زوج منتظر ازدواج نشستند
[ترجمه ترگمان]در نیمکت جلو، آن زوج نشسته بودند و منتظر بودند که ازدواج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He slipped out of the pew and hurried back down the aisle.
[ترجمه گوگل]او از تخته بیرون آمد و با عجله از راهرو برگشت
[ترجمه ترگمان]از نیمکت بیرون سرید و با عجله از راهرو پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He would charge for every pew in the church except those that are placed behind pillars.
[ترجمه گوگل]او برای هر میله ای در کلیسا هزینه می گرفت، به جز آنهایی که پشت ستون ها قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]به جز آن هایی که در پشت ستون ها واقع شده اند، برای همه نیمکت کلیسا کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Take/Grab a pew!
[ترجمه گوگل]یک میله بردارید/بردار!
[ترجمه ترگمان]! بگیر بشین، بشین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He sat down in a pew next to the cupboard doors with their beautiful oak grain and old ironwork.
[ترجمه گوگل]او در یک تخته کنار درهای کمد با دانه های زیبای بلوط و آهن آلات قدیمی نشست
[ترجمه ترگمان]روی نیمکتی کنار دره ای قفسه کنار دره ای کمد نشست و آن grain بلوط و ironwork قدیمی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیمکت (اسم)
seat, banquette, bench, couch, pew, sofa, settee, squab

مقام (اسم)
post, stand, capacity, dwelling, residence, domicile, order, function, office, status, position, mode, title, tone, eminence, dignity, rank, pew, station, eminency, portfolio

پیف (اسم)
pew

انگلیسی به انگلیسی

• bench; seat
a pew is a long wooden seat for people in church.

پیشنهاد کاربران

pew pew
شبیه سازی صدای تفنگ
اسم یک مرکز تحقیقات هم است
یک اندیشکده آمریکایی مستقر در واشینگتن دی. سی. که به ارائه اطلاعات دربارهٔ مسائل، نگرش ها و روندهای شکل دهندهٔ ایالات متحده و جهان می پردازد
a long wooden seat with a high back, on which a row of people sit in a church
نیمکت کلیسا ( انگلیسی: Pew ) یک نوع نیمکت بلند است که از آن در کلیسا و اتاق دادگاه استفاده می شود.
With pews filled beyond capacity and comfort, 600 demonstrators would be forced to crane forward in order to listen from the market square.
...
[مشاهده متن کامل]

pew
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pew

بپرس