petrol

/ˈpeˌtrol//ˈpetrəl/

معنی: بنزین
معانی دیگر: (انگلیس) بنزین (در امریکا و کانادا می گویند: gasoline)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British) a volatile, flammable liquid of hydrocarbons, derived from petroleum and used primarily as fuel for internal-combustion engines; gasoline.

جمله های نمونه

1. petrol station
(انگلیس) پمپ بنزین

2. He poured the petrol into the car through a funnel.
[ترجمه گوگل]بنزین را از طریق قیف داخل ماشین ریخت
[ترجمه ترگمان]او بنزین را از درون قیف به داخل ماشین ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Have you used your ration of petrol for this week?
[ترجمه گوگل]آیا از سهمیه بنزین خود برای این هفته استفاده کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا از جیره شما برای این هفته استفاده کرده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wood, coal, oil, petrol and gas are all different kinds of fuel.
[ترجمه گوگل]چوب، زغال سنگ، نفت، بنزین و گاز همه انواع مختلف سوخت هستند
[ترجمه ترگمان]چوب، زغال سنگ، نفت، بنزین و گاز انواع مختلفی از سوخت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The petrol consumption of the big car as very high.
[ترجمه گوگل]مصرف بنزین ماشین بزرگ بسیار بالاست
[ترجمه ترگمان]مصرف بنزین این اتومبیل بزرگ بسیار بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A car is useless without petrol.
[ترجمه گوگل]ماشین بدون بنزین بی فایده است
[ترجمه ترگمان]بدون بنزین یک اتومبیل بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The petrol tank in our car is empty.
[ترجمه گوگل]باک بنزین ماشین ما خالی است
[ترجمه ترگمان]باک بنزین در اتومبیل ما خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most petrol stations use colour coding for different types of petrol.
[ترجمه گوگل]اکثر پمپ بنزین ها از کد رنگی برای انواع مختلف بنزین استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر پمپ بنزین ها از کدگذاری رنگی برای انواع مختلف بنزین استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They chip in for the petrol and food.
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال بنزین و غذا هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای بنزین و غذا وارد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My car runs on unleaded petrol.
[ترجمه گوگل]ماشین من با بنزین بدون سرب کار می کند
[ترجمه ترگمان]ماشینم در بنزین بدون سرب حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's a virtual certainty that petrol will go up in price.
[ترجمه گوگل]این یک قطعیت مجازی است که بنزین قیمت خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این یک قطعیت مجازی است که بنزین به قیمت بالا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The raft was buoyed up by empty petrol cans.
[ترجمه گوگل]قایق با قوطی های خالی بنزین بالا می رفت
[ترجمه ترگمان]کلک توسط قوطی های خالی روی آب شناور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The petrol in the tank is leaking out.
[ترجمه گوگل]بنزین داخل باک در حال نشتی است
[ترجمه ترگمان]بنزین در مخزن در حال نشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You must put some petrol in the car to make it go.
[ترجمه گوگل]شما باید مقداری بنزین در ماشین بریزید تا از کار بیفتد
[ترجمه ترگمان]شما باید مقداری بنزین در ماشین بگذارید تا این کار را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The petrol gauge is still on full.
[ترجمه گوگل]گیج بنزین هنوز پر است
[ترجمه ترگمان]میزان بنزین هنوز هم پر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بنزین (اسم)
benzine, gasoline, petrol, gas, gasolene

تخصصی

[مهندسی گاز] نفت، بنزین

انگلیسی به انگلیسی

• fuel, gasoline (british); petroleum
petrol is a liquid used as a fuel for motor vehicles.

پیشنهاد کاربران

noun
[noncount]
🔴 US : a liquid made from petroleum and used especially as a fuel for engines —called also US ) gas, ( Brit ) petrol
Petrol : بنزین ( همون gasoline )
Patrol : گشت زدن - گشت
هر دو میشن پِت رُل
PEH. trol
pe. TROL
Petrol همون Gasoline هست به معنی بنزین. در بریتانیا میگن petrol و در آمریکا میگن Gasoline
مثلا توی انگلیس به Flashlight میگن torch
BR / AMR
TORCH - FLASHLIGHT
AUTUMN - FALL
LIFT - ELEVATOR
FOOTBALL - SOCCER
RUBBISH - GARBAGE
MOBILE PHONE - CELL PHONE
بنزین

بپرس