1. The extensive white matter petechial hemorrhages seen here are typical for fat embolism syndrome.
[ترجمه گوگل]خونریزی های پتشیال ماده سفید گسترده ای که در اینجا مشاهده می شود برای سندرم آمبولی چربی معمولی است
[ترجمه ترگمان]این توده سفید و وسیع که خونریزی در اینجا دیده می شود برای سندرم embolism چاق معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این توده سفید و وسیع که خونریزی در اینجا دیده می شود برای سندرم embolism چاق معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Typically the skin lesions begin as petechial or small purpuric areas which gradually coalesce ( see below ).
[ترجمه گوگل]به طور معمول ضایعات پوستی به صورت نواحی پتشیال یا پورپوریک کوچک شروع می شوند که به تدریج با هم ترکیب می شوند (به زیر مراجعه کنید)
[ترجمه ترگمان]به طور معمول ضایعات پوست به صورت petechial یا مناطق purpuric کوچک شروع می شوند که به تدریج یکی می شوند (زیر را ببینید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور معمول ضایعات پوست به صورت petechial یا مناطق purpuric کوچک شروع می شوند که به تدریج یکی می شوند (زیر را ببینید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Here are petechial hemorrhages seen on the epicardium of the heart.
[ترجمه گوگل]در اینجا خونریزی های پتشیال روی اپی کاردیوم قلب مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]اینجا خونریزی داخلی در قلب of دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اینجا خونریزی داخلی در قلب of دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In addition to necrosis, there is florid petechial hemorrhage around small parenchymal vessels.
[ترجمه گوگل]علاوه بر نکروز، خونریزی پتشیال در اطراف عروق کوچک پارانشیمی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر نکروز تومور، خونریزی petechial در اطراف رگ های خونی کوچک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر نکروز تومور، خونریزی petechial در اطراف رگ های خونی کوچک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Petechial hemorrhage, microthrombosis, nerve cells swollen were founded in cortex contralateral to the trauma.
[ترجمه گوگل]خونریزی پتشیال، میکروترومبوز، سلول های عصبی متورم شده در قشر قشر مقابل تروما ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]خونریزی مغزی، microthrombosis، سلول های عصبی متورم شده در قشر مخ، در برابر آسیب بوجود آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خونریزی مغزی، microthrombosis، سلول های عصبی متورم شده در قشر مخ، در برابر آسیب بوجود آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The typical picture of cortical petechial hemorrhagic infarction consisted of curvilinear bands of increased density demonstrated on the plain CT scan around and inside the hypo dense area.
[ترجمه گوگل]تصویر معمولی از انفارکتوس هموراژیک پتشیال قشر شامل نوارهای منحنی با تراکم افزایش یافته در سی تی اسکن ساده در اطراف و داخل ناحیه هیپو متراکم بود
[ترجمه ترگمان]تصویر معمولی of hemorrhagic petechial cortical متشکل از باندهای منحنی افزایش چگالی افزایشی در سی تی اسکن ساده در اطراف و درون ناحیه متراکم hypo بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصویر معمولی of hemorrhagic petechial cortical متشکل از باندهای منحنی افزایش چگالی افزایشی در سی تی اسکن ساده در اطراف و درون ناحیه متراکم hypo بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The petechial skin rash is related to rapid onset of thrombocytopenia. Presumably myriad fat globules become coated with platelets, thus depleting circulating platelets.
[ترجمه گوگل]بثورات پوستی پتشیال با شروع سریع ترومبوسیتوپنی مرتبط است احتمالاً تعداد بیشماری گلبول های چربی با پلاکت ها پوشانده می شوند و در نتیجه پلاکت های در حال گردش را تخلیه می کنند
[ترجمه ترگمان]خارش پوست petechial با هجوم سریع of مرتبط است احتمالا \"myriad fat\" با پلاکت ها پوشانده می شود، بنابراین خالی کردن پلاکت ها را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خارش پوست petechial با هجوم سریع of مرتبط است احتمالا \"myriad fat\" با پلاکت ها پوشانده می شود، بنابراین خالی کردن پلاکت ها را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The skin of his face showed diffuse petechial hemorrhage, both eyelids were ecchymotic and severely edematous .
[ترجمه گوگل]پوست صورتش خونریزی پتشیال منتشر داشت، هر دو پلک اکیموز و ادمای شدید بود
[ترجمه ترگمان]پوست صورتش پر از خون بود، و هر دو eyelids ecchymotic و edematous داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوست صورتش پر از خون بود، و هر دو eyelids ecchymotic و edematous داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Chikungunya fever is a dengue fever-like illness characterized by 2-5 days of sudden-onset high fever and chills, and a petechial or maculopapular rash, mainly on the trunk.
[ترجمه گوگل]تب چیکونگونیا یک بیماری شبیه تب دنگی است که با شروع 2 تا 5 روز تب شدید و لرز و بثورات پتشیال یا ماکولوپاپولار عمدتاً در تنه مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]تب fever تب دنگی است - بیماری تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)و تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)و تب دنگی (تب استخوان شکن)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تب fever تب دنگی است - بیماری تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)و تب دنگی (تب استخوان شکن)تب دنگی (تب استخوان شکن)و تب دنگی (تب استخوان شکن)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Grossly (gastroscopy): lesions were multifocal or diffuse, hyperemia, edema on mucosa appearing darkly red . Petechial hemorrhage or erosion were seen, occasionally yellow-white mucous exudate.
[ترجمه گوگل]شدید (گاستروسکوپی): ضایعات چند کانونی یا منتشر، پرخونی، ادم در مخاط به رنگ قرمز تیره بود خونریزی یا فرسایش پتشیال، گاهاً ترشح مخاطی زرد مایل به سفید مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]grossly (gastroscopy): ضایعات were یا diffuse، hyperemia، ادم هنگام مخاط به رنگ قرمز هستند خونریزی و یا فرسایش شدید دیده می شدند و گاهی اوقات yellow زرد رنگ دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]grossly (gastroscopy): ضایعات were یا diffuse، hyperemia، ادم هنگام مخاط به رنگ قرمز هستند خونریزی و یا فرسایش شدید دیده می شدند و گاهی اوقات yellow زرد رنگ دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید