petard

/ˈpetərd//pɪˈtɑːd/

معنی: بمب دروازه ریز، بمب دیوار کن، یکجور ترقه
معانی دیگر: (جنگ افزار قدیمی) بمب دروازه شکن، بمب دیوارشکن، ترقه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: hoist by one's own petard
• : تعریف: an explosive device formerly used in warfare to breach a defensive fortification.

جمله های نمونه

1. hoist with one's own petard
توطئه ی کسی را بر ضد خودش به کار بردن،با طناب خودش به دار آویختن

2. Section 28 hoisted Labour on the petard of its own contradictions.
[ترجمه گوگل]بخش 28 حزب کارگر را بر اساس تناقضات خود بالا برد
[ترجمه ترگمان]در بخش ۲۸ حزب کارگر را بر ضد تضادهای خود برافراشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The school debate hoisted conservatives on their own petard.
[ترجمه گوگل]بحث مدرسه محافظه کاران را به سمت خود کشاند
[ترجمه ترگمان]بحث در این مدرسه محافظه کاران را بر دوش خود انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One of the earliest explosive devices was the petard, which was a mine used to breach castle walls or gates.
[ترجمه گوگل]یکی از اولین وسایل منفجره پتارد بود که برای شکستن دیوارها یا دروازه‌های قلعه استفاده می‌شد
[ترجمه ترگمان]یکی از اولین دستگاه های انفجاری، petard بود که برای شکستن دیوارها یا دروازه های قلعه مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The police hoisted the criminal with his own petard.
[ترجمه گوگل]پلیس جنایتکار را با پتارد خودش بلند کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس با انفجاری خودش آن تبهکار را بالا کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The criminal was hoist with his own petard when he tried to kill his wife. because he accidentally drank the poison that he prepared for his wife.
[ترجمه گوگل]جنایتکار زمانی که قصد کشتن همسرش را داشت با پتارد خودش بلند شد زیرا او به طور اتفاقی سمی را که برای همسرش تهیه کرده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]اون مجرم وقتی سعی کرد زنش رو بکشه، با بمب خودش عمل می کرد چون اون به طور اتفاقی سم رو خورد که برای زنش آماده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hoist with one's own petard.
[ترجمه گوگل]بالابر با پتارد خود
[ترجمه ترگمان]با یک انفجار بزرگ خودت را بالا ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was indeed a clever plan to entrap his opponent, but in the end he was hoist by his own petard.
[ترجمه گوگل]این در واقع یک نقشه هوشمندانه برای به دام انداختن حریفش بود، اما در نهایت او توسط پتارد خودش بلند شد
[ترجمه ترگمان]در واقع نقشه زیرکانه ای بود که به حریف چنگ بزند، اما در آخر با یک بمب انفجاری خودش را بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As elsewhere, a too zealous objector is hoist by his own petard.
[ترجمه گوگل]مانند جاهای دیگر، یک مخالف بیش از حد غیور توسط خود او بلند می شود
[ترجمه ترگمان]همچنانکه در جای دیگر، نیروی زیادی به فعالیت مشغول است، آن را با انفجار خودش بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He discovered that he was being hoist with his own petard.
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که او را با پتارد خودش بالا می برد
[ترجمه ترگمان]او کشف کرد که او با انفجار خودش از آن بالا کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The plan, evidently, is to hoist Pretoria with its own petard.
[ترجمه گوگل]ظاهراً طرح این است که پرتوریا را با گلدان خودش بالا ببرد
[ترجمه ترگمان]ظاهرا نقشه این است که Pretoria را با بمب خودش بالا ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, if the products are too alternative, the property buyers beyond the psychological ability, I am afraid, is hoist with their own petard .
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر محصولات بیش از حد جایگزین، خریداران ملک فراتر از توانایی روانی، من می ترسم، بالابر با پتارد خود است
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر محصولات بیش از حد جایگزین باشند، خریداران اموال فراتر از توانایی روانی، من می ترسم که با petard خود بالا رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Should the crazed chasers be driving you into a corner, a treasure trunk or a petard may be your last chance for survival.
[ترجمه گوگل]اگر تعقیب‌کنندگان دیوانه شما را به گوشه‌ای می‌برند، ممکن است یک تنه گنج یا یک پتارد آخرین شانس شما برای بقا باشد
[ترجمه ترگمان]اگر مهاجم دیوانه شما را به گوشه ای می برد، یک صندوق گنج یا یک بمب انفجاری ممکن است آخرین شانس شما برای زنده ماندن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Look for them to be hoisted by their own petard—or impaled on the broadsword of history—sooner or later.
[ترجمه گوگل]به دنبال آن باشید که دیر یا زود توسط گلدسته خود بلند شوند - یا بر شمشیر گسترده تاریخ به چوب کشیده شوند
[ترجمه ترگمان]به آن ها نگاه کنید که با بمب انفجاری خود را بالای سرشان حمل کنند - یا به چند نفر از broadsword تاریخ که دیر یا زود به آن ضربه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بمب دروازه ریز (اسم)
petard

بمب دیوار کن (اسم)
petard

یک جور ترقه (اسم)
petard

انگلیسی به انگلیسی

• explosive device, bomb
if someone who has planned to harm someone else is hoist with their own petard, their plan in fact results in harm to themselves.

پیشنهاد کاربران

بپرس