pestiferous

/peˈstɪfərəs//peˈstɪfərəs/

معنی: مضر، ساری، مسری، ازار دهنده، عفونی، طاعون اور، فاسد کننده اخلاق دیگری
معانی دیگر: (در اصل) بیماری زا، بیماری آور، (در اصل) بیمار واگیردار، (از نظر اخلاقی یا صلاح جامعه) خطرناک، بد، تباهگر، طاعون زده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: pestiferously (adv.), pestiferousness (n.)
(1) تعریف: bringing, bearing, or breeding infectious disease; pestilential.

(2) تعریف: dangerous to morality; pernicious.
مشابه: noxious

جمله های نمونه

1. Without pregnant burden, without the harm with pestiferous sex, do not suffer the effect of body state.
[ترجمه گوگل]بدون بار حاملگی، بدون آسیب با رابطه جنسی آفت زا، تحت تاثیر وضعیت بدن قرار نگیرید
[ترجمه ترگمان]بدون بار باردار، بدون آسیب زدن به سکس pestiferous، از تاثیر حالت بدنی رنج نمی برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This disease is a the gender is pestiferous kind, can exist at the same time with gonococcus sex urethritis or alternate infection, good hair fills period at young sex flourishing.
[ترجمه گوگل]این بیماری از جنس آفت زا است، می تواند همزمان با اورتریت جنسی گونوکوک یا عفونت متناوب وجود داشته باشد، موهای خوب در دوره شکوفایی جنسی جوان پر می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری نوعی جنسیت است که در عین حال می تواند در یک زمان با gonococcus جنسی یا عفونت جایگزین وجود داشته باشد، موهای خوب دوره شکوفایی جنس جوان را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:Leukocyte Elimination reduced blood transfusion pestiferous diseases and blood transfusion response.
[ترجمه گوگل]هدف: حذف لکوسیت ها باعث کاهش بیماری های آفت زا و پاسخ به انتقال خون می شود
[ترجمه ترگمان]هدف: حذف leukocyte انتقال خون و واکنش به انتقال خون را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Global limits has the person of 29% to think the gender is pestiferous is the most serious sexual health problem.
[ترجمه گوگل]محدودیت های جهانی باعث شده است که فرد 29 درصد فکر کند که جنسیت آفت زا جدی ترین مشکل سلامت جنسی است
[ترجمه ترگمان]محدودیت جهانی فرد ۲۹ % برای فکر کردن به جنسیت است که مهم ترین مساله سلامت جنسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Worry too much before sexual intercourse, if fear to be pregnant, fear the gender is pestiferous etc, all but because the mood is depressed and happen impotent.
[ترجمه گوگل]قبل از آمیزش جنسی بیش از حد نگران باشید، اگر ترس از باردار شدن دارید، می ترسید که جنسیت آفت زا باشد و غیره، همه اینها به این دلیل است که خلق و خوی افسرده و ناتوان است
[ترجمه ترگمان]نگرانی بیش از حد پیش از آمیزش جنسی، در صورت ترس از بارداری، ترس از جنسیتی pestiferous و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The den upon which his eye now rested was abject, dirty, fetid, pestiferous, mean, sordid.
[ترجمه گوگل]لانه ای که اکنون چشمش روی آن قرار گرفته بود، افتضاح، کثیف، کثیف، آفت زا، پست، کثیف بود
[ترجمه ترگمان]کنام که اینک چشمش بر آن افتاده بود پست و کثیف و کثیف و متعفن و کثیف و کثیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مضر (صفت)
bad, adverse, obnoxious, evil, harmful, detrimental, noxious, damaging, pernicious, inimical, malefic, tortious, baneful, hurtful, pestiferous, nocuous, injurious, derogatory, noisome, unwholesome, inadvisable, impairing, insanitary, nocent

ساری (صفت)
transmissible, virulent, catching, infectious, contagious, pestiferous

مسری (صفت)
transmissible, virulent, catching, infectious, contagious, pestiferous, epidemic, zymotic

ازار دهنده (صفت)
galling, irritating, nettlesome, pestiferous, worrisome

عفونی (صفت)
infectious, pestiferous, zymotic, infected, putrefied

طاعون اور (صفت)
pestiferous, pestilent

فاسد کننده اخلاق دیگری (صفت)
pestiferous

انگلیسی به انگلیسی

• causes disease, infectious; harmful, injurious

پیشنهاد کاربران

بپرس