• (1)تعریف: one who usu. expects a bad outcome. (Cf. optimist.) • متضاد: optimist
- Being a pessimist by nature, he's always surprised when things turn out well.
[ترجمه گوگل] او که ذاتاً بدبین است، همیشه وقتی همه چیز خوب پیش میرود شگفتزده میشود [ترجمه ترگمان] نسبت به طبیعت بدبین است، همیشه وقتی همه چیز خوب می شود شگفت زده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: one who holds the beliefs of pessimism. (Cf. optimist.) • متضاد: optimist
جمله های نمونه
1. A pessimist sees the difficulty in every opportunity; an optimist sees the opportunity in every difficulty.
[ترجمه امیر] افراد بد بین در هر فرصت، مشکلات و سختی ها را می بینند ولی افراد خوش بین در هر مشکل فرصت ها را می بینند
|
[ترجمه گوگل]یک بدبین سختی را در هر فرصتی می بیند یک خوشبین فرصت را در هر سختی می بیند [ترجمه ترگمان]شخص بدبین به هر فرصت این مشکل را می بیند؛ خوش بین این فرصت را در هر مشکلی می بیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An optimist sees the rose; a pessimist the thorn.
[ترجمه مهرداد معدنی] خوشبین گل رز را می بیند بدبین خار آن را می بیند
|
[ترجمه گوگل]یک خوشبین گل رز را می بیند یک بدبین خار [ترجمه ترگمان]خوش بین، گل رز را می بیند، آدم بدبینی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Pessimist tells us that the family as we know it is doom.
[ترجمه گوگل]بدبین به ما می گوید که خانواده آن طور که می دانیم عذاب است [ترجمه ترگمان]Pessimist به ما می گوید که خانواده همانطور که می دانیم تقدیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's easy to sell insurance to a pessimist.
[ترجمه گوگل]فروش بیمه به یک بدبین آسان است [ترجمه ترگمان]فروش بیمه به یک بدبین آسان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You don't have to be a pessimist to realize that we're in trouble.
[ترجمه گوگل]لازم نیست بدبین باشید تا متوجه شوید که ما دچار مشکل شده ایم [ترجمه ترگمان]تو نباید نسبت به این موضوع فکر کنی که ما تو دردسر افتادیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He is a pessimist and a defeatist.
[ترجمه گوگل]او فردی بدبین و شکست پذیر است [ترجمه ترگمان]او بدبین و بدبین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The man who is a pessimist before forty-eight knows too much; the man who is an optimist after forty-eight knows too little.
[ترجمه گوگل]مردی که قبل از چهل و هشت بدبین است خیلی چیزها را می داند مردی که بعد از چهل و هشت خوشبین است خیلی کم می داند [ترجمه ترگمان]مردی که قبل از چهل و هشت نفر آدم بدبینی است خیلی زیاد می داند؛ مردی که همیشه خوشبین است، کمی بیشتر می داند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'm a natural pessimist; I usually expect the worst.
[ترجمه گوگل]من یک بدبین طبیعی هستم من معمولاً انتظار بدترین را دارم [ترجمه ترگمان]من یک بدبینی ذاتی هستم؛ معمولا انتظار بدترین چیز را دارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The pessimist sees difficulty in every opportunity; the optimist sees the opportunity in every difficulty. Winston Churchill
[ترجمه گوگل]بدبین در هر فرصتی سختی می بیند خوشبین در هر سختی فرصت را می بیند وینستون چرچیل [ترجمه ترگمان]همیشه در هر فرصتی مشکل را می بیند؛ خوشبین در هر دشواری این فرصت را می بیند و ین ستون چرچیل … [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Don't be such a pessimist - I'm sure things will work out.
[ترجمه گوگل]اینقدر بدبین نباشید - مطمئنم همه چیز درست خواهد شد [ترجمه ترگمان]انقدر بدبین نباش - مطمئنم که همه چیز روبه راه خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A pessimist is somebody who complains about the noise when opportunity knocks. Oscar Wilde
[ترجمه گوگل]بدبین کسی است که از سر و صدایی که در فرصت به وجود می آید شکایت می کند اسکار وایلد [ترجمه ترگمان]بدبین کسی است که در مورد سر و صدا شکایت می کند اسکار وایلد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was equable and a pessimist and very gay in everyday life.
[ترجمه گوگل]او برابر و بدبین بود و در زندگی روزمره بسیار همجنسگرا بود [ترجمه ترگمان]او آرام و صمیمی بود و در زندگی روزمره بسیار شاد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A pessimist is one who builds dungeons in the air. Walter Winchell
[ترجمه گوگل]بدبین کسی است که در هوا سیاه چال می سازد والتر وینچل [ترجمه ترگمان]بدبینی یکی است که دخمه ها را در هوا می سازد والتر Winchell [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A pessimist is one who makes difficulties of his opportunities and an optimist is one who makes opportunities of his difficulties. Harry S. Truman
[ترجمه گوگل]بدبین کسی است که از فرصت هایش سختی می گیرد و خوش بین کسی است که از مشکلاتش فرصت می سازد هری اس ترومن [ترجمه ترگمان]بدبین کسی است که مشکلات خود را به وجود می آورد و خوش بین کسی است که فرصت های او را به وجود می آورد هری اس ترومن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Murphy isn't a pessimist by nature.
[ترجمه گوگل]مورفی ذاتاً بدبین نیست [ترجمه ترگمان] مورفی \"نسبت به طبیعت بدبین نیست\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بدبین (اسم)
pessimist
انگلیسی به انگلیسی
• pessimistic person, person who tends to view life negatively and expects the worst