perversion

/pərˈvɜːrʒən//pəˈvɜːʃn̩/

معنی: انحراف، بدراهی، انحراف جنسی یا اخلاقی
معانی دیگر: انحراف جنسی، کژراهی جنسی، گمراهی، ضلالت، تباهی (روحی و فکری)، نابهنجاری، تحریف، واتگشت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: perversive (adj.)
(1) تعریف: an act or instance of perverting, or the condition of being perverted.
مشابه: corruption, debasement, deviation, distortion, misapplication, misuse, twist

(2) تعریف: a perverted form of a thing or act, esp. sexual behavior that is considered deviant.
مشابه: aberration, abnormality, depravity, deviation, pathology, peculiarity

جمله های نمونه

1. this magazine is full of filth and perversion
این مجله پر از فساد و ضلالت است.

2. his strong sexual attraction for corpses was a kind of perversion
میل شدید جنسی او نسبت به اجساد نوعی کژراهی جنسی بود.

3. Her account was a perversion of the truth.
[ترجمه گوگل]روایت او انحراف حقیقت بود
[ترجمه ترگمان]حساب او انحراف از حقیقت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His craving for publicity has become almost a perversion.
[ترجمه گوگل]اشتیاق او برای تبلیغات تقریباً به یک انحراف تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]اشتیاق او به شهرت، تبدیل به انحراف اخلاقی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His testimony was clearly a perversion of the truth.
[ترجمه گوگل]شهادت او آشکارا انحراف حقیقت بود
[ترجمه ترگمان]شهادت اون به وضوح انحراف از حقیقت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their views have been condemned as a perversion of Christ's teachings.
[ترجمه گوگل]نظرات آنها به عنوان تحریف تعالیم مسیح محکوم شده است
[ترجمه ترگمان]عقاید آنان به عنوان انحراف از آموزه های مسیح محکوم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Perhaps the worst perversion occasioned by homosexuality is the police practice of entrapment.
[ترجمه گوگل]شاید بدترین انحراف ناشی از همجنس گرایی، عمل پلیس به دام انداختن باشد
[ترجمه ترگمان]شاید بدترین انحراف جنسی ناشی از همجنس بازی است که پلیس به دام انداختن آن می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Perversion also shows up in kinky telephone cords.
[ترجمه گوگل]انحراف همچنین در سیم های تلفن همراه خود را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]perversion همچنین خطوط تلفن غیر عادی را نیز نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It approved pagan religion, baby killing, sexual perversion, and other evils.
[ترجمه گوگل]این مذهب بت پرستی، بچه کشی، انحراف جنسی و سایر شرارت ها را تایید می کرد
[ترجمه ترگمان]آن مذهب pagan، قتل بچه، انحراف جنسی، و evils دیگر را تایید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Simon seems that the role played by sexual perversion, psychopathic tendencies. Documentary, should be changed. The true story of change in bar!
[ترجمه گوگل]سایمون به نظر می‌رسد که نقش انحراف جنسی، تمایلات روان‌پریشی را ایفا می‌کند مستند، باید تغییر کند داستان واقعی تغییر در بار!
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سیمون نقش ایفا شده از انحراف جنسی، اختلالات روانی را دارد مستند، باید تغییر کرد داستان واقعی تغییر در بار!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tendrils of the plant exhibited perversion.
[ترجمه گوگل]پیچک های گیاه انحراف را نشان می دادند
[ترجمه ترگمان]پیچک های میوه، انحرافات را نشان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How has this perversion of the law been accomplished? And what have been the results?
[ترجمه گوگل]این انحراف از قانون چگونه انجام شده است؟ و نتایج چه بوده است؟
[ترجمه ترگمان]این انحراف از قانون چگونه انجام شده است؟ و نتیجه چی بوده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sexual perversion is a serious psychological defect, but which is not exactly mental disorder.
[ترجمه گوگل]انحراف جنسی یک نقص روانی جدی است، اما دقیقاً یک اختلال روانی نیست
[ترجمه ترگمان]انحراف جنسی یک نقص روانی جدی است، اما این یک اختلال ذهنی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many attacked it as a perversion of free - market economics and a departure from Reagan - style liberalism.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آن به عنوان انحراف اقتصاد بازار آزاد و انحراف از لیبرالیسم به سبک ریگان انتقاد کردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری به آن به عنوان انحراف از اقتصاد بازار آزاد و جدایی از لیبرالیسم سبک ریگان مورد حمله قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انحراف (اسم)
aberrance, deviation, deflection, departure, aberration, perversion, deviance, inclination, leaning, trepan, perturbation, digression, skew, offset, slope, leeway, corruption, deflexion, refraction, fall-off, detour, deviancy, invert, perversity, yaw

بدراهی (اسم)
perversion, perversity

انحراف جنسی یا اخلاقی (اسم)
perversion

تخصصی

[بهداشت] کژراهی جنسی

انگلیسی به انگلیسی

• deviation, aberration; falsification; distortion
a perversion is a sexual desire or action that is considered abnormal and unacceptable.
the perversion of something is the changing of it so that it is no longer what it should be.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A change that corrupts or distorts something, often in a moral sense ⚠️
🔍 مترادف: Distortion, corruption
✅ مثال: The film highlights the perversion of truth in the media.
sexual behaviour that is considered strange and unpleasant by most people
رفتار جنسی که از نظر بسیاری از مردم عجیب و ناخوشایند باشد، انحراف اخلاقی و جنسی
"Pedophilia is a perversion, " Maoz said. "Pedophilia is a disgusting phenomenon and I will do everything in my power to make sure the children of Israel are not abandoned because of one agenda or another
...
[مشاهده متن کامل]

The novels of the Marquis de Sade deal with sexual perversion

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/perversion
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pervert
✅️ اسم ( noun ) : perversion / pervert
✅️ صفت ( adjective ) : perverse / perverted
✅️ قید ( adverb ) : perversely
perversion ( روان شناسی )
واژه مصوب: انحراف 3
تعریف: رفتار، به ویژه رفتار جنسی ناهنجار یا نامقبول یا ممنوع در یک فرهنگ

بپرس