perturbed

جمله های نمونه

1. that news greatly perturbed me
آن خبر مرا سخت پریشان کرد.

2. hydrogen atoms which are perturbed by a passing ion
اتم های هیدروژن که توسط یک یون گذرنده که از مسیر اصلی خود منحرف شده اند

3. News of the arrest perturbed her greatly.
[ترجمه گوگل]خبر دستگیری او را به شدت نگران کرد
[ترجمه ترگمان]خبر دستگیری او را خیلی ناراحت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was perturbed by his lack of interest.
[ترجمه علی] بخاطر کم علاقگی او ( مرد ) من پریشان بودم!
|
[ترجمه گوگل]من از بی علاقگی او ناراحت شدم
[ترجمه ترگمان]از عدم علاقه او آشفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She is very perturbed about her husband's health.
[ترجمه گوگل]او در مورد سلامت شوهرش بسیار نگران است
[ترجمه ترگمان]او در مورد سلامتی شوهرش نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She didn't seem perturbed at the change of plan.
[ترجمه علی] او ( زن ) با تغییر طرح پریشان به نظر نمیرسید.
|
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسید از تغییر نقشه آشفته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید از تغییر نقشه ناراحت به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They perturbed good social order with their rumours.
[ترجمه گوگل]آنها با شایعات خود نظم اجتماعی خوب را بر هم زدند
[ترجمه ترگمان]با این شایعات نظم اجتماعی خوبی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. William looked a little perturbed.
[ترجمه گوگل]ویلیام کمی آشفته به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]و یلی ام کمی نگران به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He apparently was not perturbed by the prospect of a policeman coming to call.
[ترجمه گوگل]ظاهراً از احتمال آمدن یک پلیس برای تماس او ناراحت نشد
[ترجمه ترگمان]ظاهرا از تصور پلیس آشفته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He didn't seem perturbed by the noises outside.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسید از صداهای بیرون آشفته باشد
[ترجمه ترگمان]از صداهایی که بیرون می امد آشفته به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was perturbed that she didn't look happy.
[ترجمه گوگل]او از این که او خوشحال به نظر نمی رسید آشفته بود
[ترجمه ترگمان]نگران بود که او خوشحال به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He didn't seem unduly/overly perturbed by the news.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او بی دلیل/بیش از حد از این اخبار آشفته نشده باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر او بی جهت بود و بیش از حد در اخبار نگران به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perturbed, he swung the cleaver viciously, chopping fowl after fowl into pieces.
[ترجمه گوگل]او که آشفته بود، قیچی را با شرارت تکان داد و مرغان را پشت سر هم تکه تکه کرد
[ترجمه ترگمان]perturbed، cleaver را با شریرانه تاب می داد و پرنده را بعد از مرغ ها تکه تکه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She seemed a little perturbed by these rumors.
[ترجمه گوگل]او از این شایعات کمی آشفته به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]از این شایعات کمی آشفته به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Few appeared perturbed at beginning a new life in such unusual circumstances.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی در آغاز یک زندگی جدید در چنین شرایط غیرعادی آشفته ظاهر شدند
[ترجمه ترگمان]کم تر کسی از آغاز یک زندگی جدید در این شرایط غیر معمول نگران شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• worried, concerned, alarmed; agitated, disturbed; bewildered, confused
someone who is perturbed is worried; a formal word.

پیشنهاد کاربران

آشوبناک
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : perturb
✅️ اسم ( noun ) : perturbation
✅️ صفت ( adjective ) : perturbed
✅️ قید ( adverb ) : _
feeling anxiety or concern; unsettled
کُفری، معذب، عصبی
"she didn't seem perturbed about the noises around her"
مضطرب ناراحت، پریشان
perturbed = worried
perturbed ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: پریشیده
تعریف: حالت سامانه‏ای که دچار پریشیدگی شده باشد
آشفته
منحرف
آشفته _ به هم ریخته _ از هم پاشیده
( ( ( ///// ) ) )
اختلال
بهم ریخته - آشفته

بپرس