pert

/ˈpɜːrt//pɜːt/

معنی: جسور، گستاخ، پر رو، قشنگ، سرحال، بی پرده، غنچه دار، سالم وبا روح
معانی دیگر: حاضر جواب، شیک، خوش برورو، خوش لباس، (محلی) سرحال، سرکیف، خوش روحیه، (مخفف: روش ارزیابی و باز سنجی برنامه ها) پرت، مخفف: وابسته به، مربوط (به)، متعلق (به)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: pertly (adv.), pertness (n.)
(1) تعریف: impudent or saucy.
مترادف: cheeky, saucy
متضاد: coy
مشابه: brazen, flip, fresh, impertinent, impudent

- She looked so shy and demure that he was taken aback by her pert reply.
[ترجمه گوگل] به قدری خجالتی و خجالتی به نظر می رسید که از پاسخ او متحیر شد
[ترجمه ترگمان] او چنان خجالتی و محجوب به نظر می رسید که از جواب pert یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: lively and spirited.
مترادف: lively, perky, saucy, sprightly
مشابه: bold, bouncy, frisky, jaunty, peppy, vivacious

جمله های نمونه

1. his children were pert and disobedient
بچه های او پررو و نافرمان بودند.

2. Angie gave him one of her pert little glances.
[ترجمه گوگل]انجی یکی از نگاه های کوچک خود را به او انداخت
[ترجمه ترگمان]آنجی به او نیم نگاهی انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Katie is a pert outgoing young woman.
[ترجمه گوگل]کتی یک زن جوان خوش اخلاق است
[ترجمه ترگمان]کتی زن جوان pert است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What they wanted was a pert nose, blue eyes, strawberry hair, and height.
[ترجمه گوگل]چیزی که آنها می خواستند یک بینی پرت، چشمان آبی، موهای توت فرنگی و قد بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن ها می خواستند، بینی ظریف، چشمان آبی، موی توت فرنگی و قد و قد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All these fishes are seemingly quite pert and inquisitive.
[ترجمه گوگل]همه این ماهی ها به ظاهر کاملاً جالب و کنجکاو هستند
[ترجمه ترگمان]این ماهی ها ظاهرا پررو و فضول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Does that pert chit you were escorting home satisfy you, Neil?
[ترجمه گوگل]آیا نیل، آن پرت چیتی که به خانه همراهی می کردی، تو را راضی می کند؟
[ترجمه ترگمان]ان دختر پررو، تو را برای راضی کردن به خانه همراهی می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Known in her youth as Conie, she was pert, voluble, intellectually vibrant, adventuresome.
[ترجمه گوگل]او که در جوانی به نام Conie شناخته می‌شد، شخصیتی جذاب، پرحرف، از نظر فکری پر جنب و جوش و ماجراجو بود
[ترجمه ترگمان]او از جوانی اش به عنوان Conie معروف بود، گستاخ، حراف و عقلانی بود، با زیرکی و vibrant
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lady Maude, small and pert, was cheerful as a little sparrow, welcoming Benedicta like a long lost sister.
[ترجمه گوگل]لیدی ماد، کوچک و پرتقال، مانند گنجشک کوچکی شاد بود و مانند یک خواهر گمشده از بندیکتا استقبال می کرد
[ترجمه ترگمان]لیدی ماد مو بور، کوچک و لوس، مثل یک گنجشک کوچولو شاد و شاد بود، مثل یک خواهر از دست رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't be so pert!
[ترجمه گوگل]انقدر بیخود نباش!
[ترجمه ترگمان]این قدر پررو نباش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. High slung, low slung, wobbly, pointy, pert, pigeon or pachyderm.
[ترجمه گوگل]آویزان بلند، کم آویزان، لرزان، نوک تیز، پرت، کبوتر یا پاکیدرم
[ترجمه ترگمان]slung بلند، نازک، تیز، تیز، تیز، کبوتر یا pachyderm
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So, why the pert questions?
[ترجمه گوگل]بنابراین، چرا سوالات پرت؟
[ترجمه ترگمان]خب، چرا سوالات گستاخانه ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Out pert little personnel manager, was bombarded with questions.
[ترجمه گوگل]از نظر کمی مدیر پرسنل، با سوالات بمباران شد
[ترجمه ترگمان]مدیر بخش کوچکی از پرسنل، با پرسش هایی بمباران شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Three point estimation : sometimes referred to as PERT analysis, is a great tool for estimating activity durations.
[ترجمه گوگل]برآورد سه نقطه ای: گاهی اوقات به عنوان تجزیه و تحلیل PERT از آن یاد می شود، یک ابزار عالی برای تخمین مدت زمان فعالیت است
[ترجمه ترگمان]تخمین نقطه ای: گاهی به عنوان آنالیز PERT اشاره می شود، ابزاری عالی برای برآورد مدت زمان فعالیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The network planning technique is a kind of method formulating plans and project management execution. Critical path method (CPM) and Program Evaluation and Review Technique (PERT) are commonly used.
[ترجمه گوگل]تکنیک برنامه ریزی شبکه نوعی روش تدوین برنامه ها و اجرای مدیریت پروژه است روش مسیر بحرانی (CPM) و تکنیک ارزیابی و بازبینی برنامه (PERT) معمولا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تکنیک برنامه ریزی شبکه نوعی روش فرموله کردن برنامه ها و اجرای مدیریت پروژه است روش مسیر بحرانی (CPM)و ارزیابی برنامه و ارزیابی برنامه (PERT)معمولا استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was a pert little blonde of about six years.
[ترجمه گوگل]او یک بلوند کوچک تقریباً شش ساله بود
[ترجمه ترگمان]او تقریبا شش ساله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جسور (صفت)
wanton, presumptuous, rude, bold, defiant, forward, fresh, insolent, daring, bumptious, cocky, presuming, presumptive, assured, hardy, immodest, malapert, pert, bold-faced, flip, high-spirited, lippy, peart, venturous, pushing

گستاخ (صفت)
indecent, wanton, presumptuous, rude, perky, bold, forward, insolent, impudent, unshaped, unshapen, arrogant, presumptive, brash, unabashed, immodest, barefaced, flippant, malapert, cheeky, pert, impertinent, bold-faced, jaunty, flip, tumorous, lippy, peart, venturous

پر رو (صفت)
fresh, impudent, brassy, presuming, immodest, barefaced, saucy, cheeky, nervy, pert, bold-faced, brazen-faced, flip, lippy, pushing

قشنگ (صفت)
beautiful, spry, pretty, beauteous, cheesy, goodly, pert, spruce, good-looking, pretty-pretty

سرحال (صفت)
game, peppy, slashing, vivid, merry, gay, trig, blithesome, pert, healthy, cheery, wholesome, sprightly, well-disposed, sprightful, wide-awake

بی پرده (صفت)
straight, frank, candid, straightforward, pert, blunt, free-spoken, straight-out

غنچه دار (صفت)
pert, gemmate, gemmiparous

سالم و با روح (صفت)
pert, peart

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Program Evaluation and Review Technique
موضوع: کامپیوتر
فن ارزیابی و بررسی برنامه.
یک روش مدیریت کنترل پروژه های بزرگ و درازمدت که مستلزم تجزیه و تحلیل اندازه های زمانی مورد نیاز برای هر مرحله از یک فرآیند و روابط هر مرحله نسبت به فعالیت های مراحل بعدی می باشد.

تخصصی

[کامپیوتر] فن ارزیابی و بررسی برنامه / روش مرور و ارزیابی پروژه Program Evaluation and Review Technique Project Evaluation and Review Technique - علامت اختصاری program evaluation and review technique روشی برای برنامه ریزی پروژه با تحلیل زمان مورد نیاز برای هر مرحله نگاه کنید به project manager .
[برق و الکترونیک] ابزار کنترل مدیریتی برای تعریف، جمع بندی و رابطه بر قرار کدرن در مورد آنچه که باید برای رسیدن به هدف در زمان مطلوب انجام شود . کامپیوتر می تواند روند پیشرفت را در مقایسه با اهداف پیش بینی شده دنبال کند و اطلاعاتمدیریتی لازم را برای اصلاح، طراحی و تصمیم گیری ارائه دهد .

انگلیسی به انگلیسی

• bold, insolent, forward; lively, perky, energetic
if you talk about a pert young woman or her pert appearance or behaviour, you mean that she is lively and cheeky; a literary word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Attractively lively or cheeky 😏
🔍 مترادف: Impertinent, saucy
✅ مثال: Her pert replies made the conversation both amusing and engaging.
PERT
program evaluation and review technique
GERT
graphical evaluation and review technique
CPM
critical path method مسیر بحرانی
PN
procedure network
مربوط به درس مدیریت کنترل پروژه
PERT ( مدیریت - مدیریت پروژه )
واژه مصوب: شیبا
تعریف: ← شیوۀ بازبینی و ارزیابی برنامه
جذاب
شیطون، بلا ( در مورد دختر )

بپرس