1. he persuaded us that this car is better and we bought it
او به ما قبولاند که این اتومبیل بهتر است و لذا آنرا خریدیم.
2. i persuaded him to study medicine
او را متقاعد کردم که پزشکی بخواند.
3. she persuaded me that i was wrong
او مرا مجاب کرد که در اشتباهم.
4. the picket persuaded the truck driver not to enter the warehouse
پیشگامان اعتصاب راننده ی کامیون را متقاعد کردند که وارد انبار نشود.