persuadable

/pərˈsweɪdəbl̩//pəˈsweɪdəbl̩/

معنی: وادار کردنی، قابل تشویق، تحریک شدنی، ترغیب شدنی
معانی دیگر: قابل تشویق، وادار کردنی

جمله های نمونه

1. If you're a young persuadable student, which path looks more promising?
[ترجمه گوگل]اگر دانشجوی جوانی هستید که متقاعدکننده هستید، کدام مسیر امیدوارکننده تر به نظر می رسد؟
[ترجمه ترگمان]اگر شما دانشجوی جوان قابل تشویق هستید، کدام مسیر بیشتر امیدبخش است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The behavioral finance theory seems more persuadable when facing some insoluble phenomenon such as Herd Behavior, Paradox of redemption, Fund discounts.
[ترجمه گوگل]تئوری مالی رفتاری در مواجهه با پدیده‌های غیرقابل حلی مانند رفتار گله، پارادوکس بازخرید، تخفیف‌های صندوق متقاعدتر به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]نظریه مالی رفتاری در زمان مواجهه با یک پدیده غیرقابل حل مانند رفتار Herd، پارادوکس of، تخفیف های مالی، به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are persuadable animals.
[ترجمه گوگل]ما حیوانات قابل قانع سازی هستیم
[ترجمه ترگمان] ما داریم حیوانات رو تشویق می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On the other hand, is a calculated result by measuring experiment, and it is more brief and persuadable than M 2factor, since the latter one is a ratio with basic mode Gauss beam.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، یک نتیجه محاسبه‌شده با اندازه‌گیری آزمایش است و از M2عامل کوتاه‌تر و متقاعدکننده‌تر است، زیرا دومی نسبتی با پرتو گاوس حالت پایه است
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، یک نتیجه حساب شده از اندازه گیری آزمایش وجود دارد، و it و persuadable نسبت به فاکتور ۲ است، زیرا دومی نسبت با تیر گاوس مد پایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a result, it will help us a lot on mastering and using the animal onomatopoeias correctly, in this way, we will make our writings more copious, lively and more persuadable .
[ترجمه گوگل]در نتیجه به ما در تسلط و استفاده صحیح از آنوماتوپه های حیوانی کمک زیادی می کند، بدین ترتیب نوشته های خود را پربارتر، زنده تر و متقاعدتر خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این کار به ما کمک خواهد کرد تا بر روی چیره شدن و استفاده درست از حیوان به درستی استفاده کنیم، به این طریق، نوشته های خود را بیشتر و lively و more می سازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And then to go further. American planners estimate that 70-80% of their enemies should be persuadable, through kinder tactics, economic opportunities—and a formal reconciliation process.
[ترجمه گوگل]و سپس برای رفتن بیشتر برنامه‌ریزان آمریکایی تخمین می‌زنند که 70 تا 80 درصد از دشمنانشان باید از طریق تاکتیک‌های مهربان‌تر، فرصت‌های اقتصادی و یک فرآیند آشتی رسمی متقاعد شوند
[ترجمه ترگمان]و بعد ادامه داد برنامه ریزان آمریکایی برآورد می کنند که ۷۰ تا ۸۰ درصد از دشمنان آن ها باید از طریق تاکتیک های kinder، فرصت های اقتصادی و روند صلح رسمی persuadable شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A common recognition on how advertisement plays its role is that it is a kind of persuadable art.
[ترجمه گوگل]یک تشخیص رایج در مورد اینکه تبلیغات چگونه نقش خود را ایفا می کند این است که نوعی هنر متقاعدپذیر است
[ترجمه ترگمان]یک درک مشترک در مورد این که چگونه تبلیغ نقش خود را بازی می کند این است که آن نوعی از هنر persuadable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bush strategist Matthew Dowd calls them a key " persuadable group. "Married women who don't work outside the home are solidly Republican - a "turnout group. "
[ترجمه گوگل]متیو داود، استراتژیست بوش، آنها را "گروه متقاعدپذیر" کلیدی می نامد "زنان متاهلی که خارج از خانه کار نمی کنند، کاملا جمهوری خواه هستند - یک "گروه مشارکت"
[ترجمه ترگمان]متیو دود، استراتژیست بوش آن ها را یک گروه \"persuadable\" صدا می زند و زنان متاهل که خارج از خانه کار نمی کنند یک \"گروه مشارکت\" هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I urged them to keep an office open from 10 a. m. to 7 p. m., Monday through Saturday, and to follow the Bethel canvassing procedure, which would guarantee two contacts with all persuadable voters.
[ترجمه گوگل]از آنها خواستم که دفتری را از ساعت 10 صبح باز نگه دارند متر تا ساعت 7 متر، از دوشنبه تا شنبه، و پیروی از روش جستجوی بیتل، که دو تماس با همه رای دهندگان قابل قانع را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]من از آن ها خواستم که یک دفتر را از ۱۰ نفر باز نگه دارند متر تا ۷ متر دوشنبه تا شنبه و برای دنبال کردن فرآیند بازجویی Bethel، که دو تماس با همه رای دهندگان persuadable تضمین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وادار کردنی (صفت)
inducible, persuadable, persuasible

قابل تشویق (صفت)
persuadable

تحریک شدنی (صفت)
persuadable, persuasible

ترغیب شدنی (صفت)
persuadable, persuasible

انگلیسی به انگلیسی

• convincible, able to be persuaded

پیشنهاد کاربران

بپرس