personalize

/ˈpɜːrsənəˌlaɪz//ˈpɜːsənəlaɪz/

معنی: دارای شخصیت کردن، جنبه شخصی دادن به، شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن
معانی دیگر: شخصی کردن، فردی کردن، اختصاصی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: personalizes, personalizing, personalized
مشتقات: personalization (n.)
(1) تعریف: to attribute or apply (something general) to oneself specifically.

- Please don't personalize my remarks.
[ترجمه ساغر] لطفا اظهارات منو زیر سوال نبرید
|
[ترجمه گوگل] لطفاً اظهارات من را شخصی نکنید
[ترجمه ترگمان] خواهش می کنم از سخنان من بشنو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to mark or have marked with one's name or initials.

(3) تعریف: to personify.
مشابه: personify

جمله های نمونه

1. Why not do something to personalize your office?
[ترجمه گوگل]چرا کاری برای شخصی سازی دفتر خود انجام نمی دهید؟
[ترجمه ترگمان]چرا کاری نکردی که از دفترت استعفا بدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We don't want to personalize the issue.
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم موضوع را شخصی سازی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نمی خواهیم از مساله عبور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She had done little to personalize her room, except hang a few posters on the walls.
[ترجمه گوگل]او برای شخصی سازی اتاقش کار چندانی انجام نداده بود، جز اینکه چند پوستر به دیوارها آویزان کرده بود
[ترجمه ترگمان]در اتاق خود هیچ کاری نکرده بود، جز چند پوستر روی دیوار آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mass media tends to personalize politics.
[ترجمه گوگل]رسانه های جمعی تمایل به شخصی سازی سیاست دارند
[ترجمه ترگمان]رسانه های جمعی تمایل به شخصی کردن سیاست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The computer allows you to personalize standard letters by adding a greeting to each one.
[ترجمه گوگل]رایانه به شما امکان می دهد حروف استاندارد را با افزودن یک تبریک به هر یک شخصی سازی کنید
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر به شما این امکان را می دهد که با اضافه کردن یک سلام به هر یک، حروف استاندارد را شخصی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meeting someone with AIDS can personalize the disease for many people.
[ترجمه گوگل]ملاقات با فرد مبتلا به ایدز می تواند بیماری را برای بسیاری از افراد شخصی سازی کند
[ترجمه ترگمان]ملاقات با فرد مبتلا به ایدز می تواند این بیماری را برای بسیاری از مردم افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But you can personalize your message by following these tips.
[ترجمه گوگل]اما با رعایت این نکات می توانید پیام خود را شخصی سازی کنید
[ترجمه ترگمان]اما می توانید با دنبال کردن این نکات، پیام خود را شخصی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We try to personalize our presentation for each client.
[ترجمه گوگل]ما سعی می کنیم ارائه خود را برای هر مشتری شخصی سازی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما سعی می کنیم که معرفی خود را برای هر مشتری معرفی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Other products will help those same users personalize their workstations with themes reflecting their interests.
[ترجمه گوگل]محصولات دیگر به همین کاربران کمک می‌کنند ایستگاه‌های کاری خود را با مضامینی که علایقشان را منعکس می‌کند، شخصی‌سازی کنند
[ترجمه ترگمان]محصولات دیگر به کاربران همان کاربران کمک خواهند کرد تا ایستگاه های کاری خود را با موضوعاتی که منعکس کننده علایق آن ها است، شخصی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You can ask the author to personalize the book with your child's name.
[ترجمه گوگل]می توانید از نویسنده بخواهید که کتاب را با نام فرزندتان شخصی سازی کند
[ترجمه ترگمان]می توانید از نویسنده بخواهید که کتاب را با نام کودک خود شخصی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Personalize item settings dialogue box appears.
[ترجمه گوگل]کادر گفتگوی تنظیمات مورد شخصی ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]دیالوگ باکس settings تنظیمات مورد نظر نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can view and personalize portal site content and create sites.
[ترجمه گوگل]می تواند محتوای سایت پورتال را مشاهده و شخصی سازی کند و سایت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]می تواند محتوای وب سایت را مشاهده و شخصی کند و سایت ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can personalize these forms and record them.
[ترجمه گوگل]می توانید این فرم ها را شخصی سازی کرده و آنها را ضبط کنید
[ترجمه ترگمان]می توانید این فرم ها را شخصی کنید و آن ها را ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They personalize their multiple works with their own style and sensation by sensitivities and criticalness of their own.
[ترجمه گوگل]آنها آثار متعدد خود را با سبک و حس خاص خود با حساسیت و انتقاد خود شخصی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها works خود را با سبک و احساس خود شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی خود شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی خود شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی شخصی خود را شخصی می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Type the following information to personalize your installation.
[ترجمه گوگل]اطلاعات زیر را برای شخصی سازی نصب خود تایپ کنید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات زیر را برای شخصی کردن نصب خود تایپ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای شخصیت کردن (فعل)
personalize, personate, personify

جنبه شخصی دادن به (فعل)
personalize

شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن (فعل)
personalize

انگلیسی به انگلیسی

• make personal; put name on; personify, ascribe personal qualities to a person or thing (also personalise)

پیشنهاد کاربران

personalize: شخصی کردن
personal:شخصی
personality: شخصیت
person: شخص
با احترام به جناب کریمی و بقیه دوستان 🙏
person : شخص
personify : شخصیت دادن
personalize : شخصیت سازی کردن
personification : آرایه ) تشخیص )
personage : character ( بازیگر )
personality : شخصیت
...
[مشاهده متن کامل]

personalization : شخصی سازی
personable : با شخصیت
personal : شخصی
personalized : شخصی سازی شده
personally : شخصا

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : personify / personalize
✅️ اسم ( noun ) : person / personification / personage / personality / personalization
✅️ صفت ( adjective ) : personable / personal / personalized
✅️ قید ( adverb ) : personally
گزینش گری
personalize ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: شخصی کردن
تعریف: گزیدن و پالایش کردن اطلاعات برای یک فرد با استفاده از اطلاعات شخصی وی و سپس نظرخواهی از او
تو ویندوز هست که میشه شخصی سازی
شخصی سازی کردن

بپرس