personalise

جمله های نمونه

1. The clock has easy-to-read numbers and is personalised with the child's name and birth date.
[ترجمه گوگل]این ساعت دارای اعداد خوانا است و با نام و تاریخ تولد کودک شخصی سازی شده است
[ترجمه ترگمان]ساعت به راحتی شماره را دارد و با نام و تاریخ تولد کودک شخصی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He drove a Rolls-Royce with a personalised number plate.
[ترجمه گوگل]او یک رولزرویس با پلاک شخصی رانده شد
[ترجمه ترگمان]رویس با شماره پلاک اتومبیل، اتومبیل رولزرویس را می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Women tend to personalise rejection more than men.
[ترجمه گوگل]زنان تمایل دارند که طرد شدن را بیشتر از مردان شخصی سازی کنند
[ترجمه ترگمان]زنان بیشتر از مردان رد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The contest has become personalised, if not bitter.
[ترجمه گوگل]مسابقه اگر تلخ نباشد شخصی شده است
[ترجمه ترگمان]این رقابت، اگر تلخ نباشد، شخصی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Personalising your car has never been cheaper.
[ترجمه گوگل]شخصی سازی ماشین شما هرگز ارزان تر نبوده است
[ترجمه ترگمان]خودروی شما هرگز ارزان تر نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results are incorporated within personalised medical records which serve as clinical review forms.
[ترجمه گوگل]نتایج در سوابق پزشکی شخصی شده گنجانده شده است که به عنوان فرم های بررسی بالینی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]نتایج در سوابق پزشکی شخصی گنجانده شده اند که به عنوان فرم های بازبینی بالینی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As this is a personalised service, please allow six weeks for delivery.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که این یک سرویس شخصی است، لطفاً شش هفته برای تحویل وقت بگذارید
[ترجمه ترگمان]چون این یک خدمات شخصی است، لطفا به شش هفته برای تحویل اجازه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bill stepped into this personalised galaxy aged 13 and hasn't yet emerged.
[ترجمه گوگل]بیل در سن 13 سالگی وارد این کهکشان شخصی شد و هنوز ظهور نکرده است
[ترجمه ترگمان]بیل وارد این کهکشان شخصی شده بود که ۱۳ سال داشت و هنوز پیدایش نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A personalised healing programme will be devised to suit your temperament and specific needs.
[ترجمه گوگل]یک برنامه شفای شخصی متناسب با خلق و خو و نیازهای خاص شما ابداع خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برنامه درمان شخصی برای متناسب کردن خلق و خوی شما و نیازهای خاص طراحی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is also personalised skincare analysis based on the current condition of the customer's skin.
[ترجمه گوگل]همچنین تجزیه و تحلیل مراقبت از پوست شخصی بر اساس وضعیت فعلی پوست مشتری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک آنالیز مراقبت از پوست براساس شرایط فعلی پوست مشتری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Taking a booking and issuing a personalised ticket now takes just one minute compared with up to 10 minutes using a manual system.
[ترجمه گوگل]رزرو و صدور بلیط شخصی سازی شده اکنون فقط یک دقیقه طول می کشد در حالی که با استفاده از سیستم دستی حداکثر 10 دقیقه طول می کشد
[ترجمه ترگمان]گرفتن یک بلیت رزرو و صدور یک بلیت شخصی در حال حاضر تنها یک دقیقه در مقایسه با ۱۰ دقیقه با استفاده از یک سیستم دستی طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A liver version of their personalised pennant is pictured above.
[ترجمه گوگل]یک نسخه کبدی از پرچم شخصی آنها در تصویر بالا نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک نسخه کبد از پرچم شخصی شان در بالا دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All the products can be personalised to the client's exact requirements.
[ترجمه گوگل]تمام محصولات را می توان بر اساس نیازهای مشتری شخصی سازی کرد
[ترجمه ترگمان]تمام محصولات را می توان به نیازمندی های دقیق مشتری شخصی شخصی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No programming knowledge is required to install and personalise .
[ترجمه گوگل]برای نصب و شخصی سازی نیازی به دانش برنامه نویسی نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ دانش برنامه نویسی برای نصب و personalise نیاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make personal; put name on; personify, ascribe personal qualities to a person or thing (also personalize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : personify / personalize
✅️ اسم ( noun ) : person / personification / personage / personality / personalization
✅️ صفت ( adjective ) : personable / personal / personalized
✅️ قید ( adverb ) : personally

بپرس