personage

/ˈpɜːrsənɪdʒ//ˈpɜːsənɪdʒ/

معنی: شخصیت، شخص بر جسته، بازیگران داستان
معانی دیگر: آدم مهم، رجل، (نمایشنامه و داستان و غیره) شخصیت، بازیگر، شخص، کس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person, esp. one of importance.
مترادف: figure, notable
مشابه: celebrity, dignitary, heavyweight, individual, luminary, Mogul, person, personality, pillar, somebody, worthy

(2) تعریف: a character in a written work, film, or the like.
مترادف: character
مشابه: part, role

جمله های نمونه

1. he is fast becoming a personage
او دارد به سرعت برای خودش رجلی می شود.

2. He is fast becoming a personage.
[ترجمه گوگل]او به سرعت در حال تبدیل شدن به یک شخصیت است
[ترجمه ترگمان]او به سرعت شخص دیگری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is no evidence for such a historical personage.
[ترجمه گوگل]هیچ مدرکی برای چنین شخصیت تاریخی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی برای چنین شخصیت تاریخی وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was a personage of quite another order from the great hero of Athens, Theseus.
[ترجمه گوگل]او شخصیتی کاملاً متفاوت از قهرمان بزرگ آتن، تسئوس بود
[ترجمه ترگمان]او شخصیت دیگری بود از قهرمان بزرگ آتن و تیسوس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A huge personage, robed in blue, like a snowbank folded in shadow, occupied the temple steps.
[ترجمه گوگل]شخصیت بزرگی که ردای آبی پوشیده بود، مانند یک پشته برفی که در سایه جمع شده بود، پله های معبد را اشغال کرده بود
[ترجمه ترگمان]مرد بزرگی که جامه ای به رنگ آبی به تن داشت، مثل a که در سایه جمع شده باشد، پله های معبد را اشغال کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Message personage week is shown, yahoo is undertaking negotiating with respect to as amalgamative as AOL coetaneous Wanner.
[ترجمه گوگل]هفته شخصیت پیام نشان داده شده است، یاهو در حال مذاکره با توجه به ترکیبی مانند Wanner coetaneous AOL است
[ترجمه ترگمان]هفته شخص پیغام نشان داده شده است، yahoo در حال انجام مذاکره با توجه به as به عنوان amalgamative coetaneous AOL است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But to this view, card inspect meets a personage give deny.
[ترجمه گوگل]اما به این دیدگاه، بازرسی کارت با یک شخصیت را رد می کند
[ترجمه ترگمان]اما برای این نظر، بررسی کارت شناسایی شخصی است که منکر آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such a personage was fawned upon in Arthur's realm and reverently looked up to by everybody.
[ترجمه گوگل]چنین شخصیتی در قلمرو آرتور مورد توجه قرار گرفت و همه با احترام به او نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]چنین شخصی در قلمرو ارتور تملق می گفت و با احترام به همه می نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Message personage says, inchoate evidence shows vacant position was not replaced by other employee.
[ترجمه گوگل]شخصیت پیام می گوید، شواهد نشان می دهد که موقعیت خالی با کارمند دیگری جایگزین نشده است
[ترجمه ترگمان]شخص پیغام می گوید، مدارک ناتمام نشان می دهند که موقعیت خالی توسط کارمندان دیگر جایگزین نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Famous personage: Leonardo da Vinci . Julius Caesar . The Duchess of Windsor.
[ترجمه گوگل]شخصیت معروف: لئوناردو داوینچی سزار ژولیوس دوشس ویندزور
[ترجمه ترگمان]شخصیت برجسته: لیوناردو داوینچی ژولیوس سزار دوشس ویندزور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A personage that is to Lei Jun discloses, thunder army abdication is individual choice.
[ترجمه گوگل]شخصیتی که به لی جون فاش می کند، کناره گیری ارتش تندر یک انتخاب فردی است
[ترجمه ترگمان]شخصی که باید جون سالم به در ببره، ارتش ارتش تاج گزاری یک انتخاب منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The personage inside course of study thinks, because the thermal power enterprise loss-making, denitration market or are not expected so optimistic.
[ترجمه گوگل]شخص در داخل دوره از مطالعه فکر می کند، زیرا انرژی حرارتی شرکت زیان ده، نیترات کردن بازار و یا انتظار نمی رود چندان خوش بینانه است
[ترجمه ترگمان]البته این شخص در داخل اتاق مطالعه فکر می کند، چرا که شرکت توان گرمایی تولید کننده، بازار denitration را کاهش داده و یا انتظار چنین خوشبینانه ای را نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How that personage haunted my dreams, I need scarcely tell you.
[ترجمه گوگل]به سختی نیاز دارم به شما بگویم که آن شخصیت چگونه رویاهای من را تسخیر کرده است
[ترجمه ترگمان]من به سختی می توانم به شما بگویم که این شخص چه گونه تخیلات مرا در بر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Also the personage inside course of study suggests, rise continuously in view of cupreous price, the water warm company of fontal city can borrow machine undertake conformity of a few resource.
[ترجمه گوگل]همچنین شخصیت داخل دوره مطالعه پیشنهاد می کند، با توجه به قیمت مس، به طور مداوم افزایش یابد، شرکت آب گرم شهر فونتال می تواند دستگاه مطابق با منابع معدودی را قرض بگیرد
[ترجمه ترگمان]همچنین شخص مورد مطالعه نشان می دهد که با توجه به قیمت cupreous، شرکت گرم آب شهر fontal می تواند conformity چند منبعی را قرض بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شخصیت (اسم)
identity, character, being, self, amour-propre, self-esteem, personality, personage, individuality, individuation, selfhood, selfdom

شخص بر جسته (اسم)
personage, notable

بازیگران داستان (اسم)
personage

انگلیسی به انگلیسی

• famous person, important person, distinguished person
a personage is a famous or important person; a formal word.

پیشنهاد کاربران

شخصاژ
( Shaxsāzh )
�شخص� ( person ) و �‍اژ� ( وامپسوند از فرانسوی همریشه با age )
با احترام به جناب کریمی و بقیه دوستان 🙏
person : شخص
personify : شخصیت دادن
personalize : شخصیت سازی کردن
personification : آرایه ) تشخیص )
personage : character ( بازیگر )
personality : شخصیت
...
[مشاهده متن کامل]

personalization : شخصی سازی
personable : با شخصیت
personal : شخصی
personalized : شخصی سازی شده
personally : شخصا

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : personify / personalize
✅️ اسم ( noun ) : person / personification / personage / personality / personalization
✅️ صفت ( adjective ) : personable / personal / personalized
✅️ قید ( adverb ) : personally

بپرس