persona non grata

/pərˈsoʊnəˈnoʊnˈɡrɑːtə//pɜːˈsəʊnəˌnɒnˈɡrɑːtə/

(لاتین - به ویژه در مورد دیپلمات ها) غیر قابل قبول (از نظر کشور میزبان)، راه ندادنی، عنصر نامطلوب، آدم ناخواسته، شخص غیر قابل قبول، شخص پذیرفته نشده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: personae non gratae
• : تعریف: (Latin) a person who is unacceptable or unwelcome, esp. a diplomat to the government to which he or she has been assigned.

جمله های نمونه

1. He was declared persona non grata and forced to leave the country.
[ترجمه داوود] او فرد غیرقابل قبولی اعلام شد و مجبور شد کشور را ترک کند
|
[ترجمه گوگل]او شخصا غیر ارادی اعلام شد و مجبور به ترک کشور شد
[ترجمه ترگمان]او فرد غیرقابل قبولی اعلام شد و مجبور شد کشور را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Several embassy staff were declared persona non grata and asked to leave the country within 48 hours.
[ترجمه گوگل]چند نفر از کارکنان سفارت به عنوان پرسونای غیر ارثی اعلام شدند و از آنها خواسته شد ظرف 48 ساعت کشور را ترک کنند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از کارکنان سفارت غیرقابل قبولی اعلام شدند و از آن ها خواستند تا ظرف ۴۸ ساعت کشور را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their ambassador was declared persona non grata and forced to leave the country.
[ترجمه گوگل]سفیر آنها به عنوان شخص غیر ارادی اعلام شد و مجبور به ترک کشور شد
[ترجمه ترگمان]سفیر آن ها غیرقابل قبولی اعلام شد و مجبور شد کشور را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government has declared the French ambassador persona non grata and ordered him to leave the country.
[ترجمه گوگل]دولت سفیر فرانسه را پرسونای نامطلوب اعلام کرده و به وی دستور داده تا کشور را ترک کند
[ترجمه ترگمان]دولت، سفیر فرانسه را غیرقابل قبولی اعلام کرده و به او دستور داد که کشور را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After the court case he found himself persona non grata in the business community.
[ترجمه گوگل]پس از پرونده دادگاه، او خود را غیر ارادی در جامعه تجاری یافت
[ترجمه ترگمان]پس از دادگاه او خود را در جامعه تجاری غیرقابل قبولی یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alexander was persona non grata in the Rosenthal residence.
[ترجمه گوگل]الکساندر در اقامتگاه روزنتال شخص غیر ارادی بود
[ترجمه ترگمان]\"الکساندر\" در محل سکونت خود، غیر مجاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And I became persona non grata in my native country.
[ترجمه گوگل]و در کشور زادگاهم شخصا غیر گراتا شدم
[ترجمه ترگمان]و در کشور بومی من شخصیت غیرقابل قبولی پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The government declared the implicated diplomats persona non grata.
[ترجمه گوگل]دولت دیپلمات های دخیل در این امر را غیر ارادتمند اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]دولت این دیپلمات ها را \"غیرقابل قبول\" اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Several dissidents are considered ( as ) persona non grata by a certain government.
[ترجمه گوگل]چندین ناراضی توسط یک دولت خاص (به عنوان) شخص غیر ارادی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از مخالفان به عنوان \"فرد غیرقابل قبولی\" توسط یک دولت مشخص در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The diplomat was declared persona non grata.
[ترجمه گوگل]این دیپلمات پرسونا غیر ارثی اعلام شد
[ترجمه ترگمان]این دیپلمات غیرقابل قبولی اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. From the look on their faces, I was obviously persona non grata.
[ترجمه گوگل]از قیافه آنها، من به وضوح شخص غیر ارادی بودم
[ترجمه ترگمان]از نگاه کردن به قیافه ها معلومه که یه آدم grata
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He forgot to buy more coffee yesterday, so he was persona non grata at breakfast this morning!
[ترجمه گوگل]او دیروز فراموش کرده بود که قهوه بیشتری بخرد، بنابراین صبح امروز در صبحانه شخص غیرگراتا بود!
[ترجمه ترگمان]دیروز یادش رفت یه قهوه دیگه بخره، واسه همین امروز صبح توی صبحونه کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ambassador left the country within 48 hours after he was declared persona non grata.
[ترجمه گوگل]سفیر در عرض 48 ساعت پس از اعلام شخصیت غیر ارادی کشور را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]سفیر این کشور را در مدت ۴۸ ساعت پس از اینکه فرد غیرقابل قبولی اعلام شد ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] عنصر نامطلوب

انگلیسی به انگلیسی

• unpopular person, person who is not accepted
if you declare someone persona non grata, they become unwelcome or unacceptable because they have done something which you disapprove of.

پیشنهاد کاربران

عبارت persona grata یک اصطلاح رسمی و تخصصی است که از زبان لاتین وارد انگلیسی شده و بیشتر در دیپلماسی و روابط بین الملل استفاده می شود.
- - -
### ✅ معنی persona grata:
persona grata یعنی:
...
[مشاهده متن کامل]

�شخص مورد قبول، شخص مطلوب، شخص خوش آمد�
به کسی گفته می شود که رسمی و قانونی مورد پذیرش یا رضایت یک کشور یا دولت قرار دارد.
- - -
### ⛔ متضاد آن: persona non grata
به معنی: �شخص نامطلوب، شخص غیرقابل قبول�
- - -
### ✅ کاربرد اصلی:
در دیپلماسی، وقتی یک کشور می خواهد بگوید که حضور یک دیپلمات خارجی را می پذیرد، از اصطلاح persona grata استفاده می کند.
مثلاً وقتی کشوری سفیر یک کشور دیگر را تأیید می کند، می گویند:
> He was declared persona grata by the host country.
> او به عنوان شخص مورد پذیرش توسط کشور میزبان اعلام شد.
- - -
### 📝 نکته زبانی:
- �persona� در لاتین یعنی �شخص�
- �grata� یعنی �مورد لطف یا رضایت�
### ✅ با persona grata ( شخص مورد قبول ) :
1. The ambassador was officially recognized as a persona grata by the host government.
سفیر به طور رسمی به عنوان شخص مورد پذیرش توسط دولت میزبان شناخته شد.
2. Only individuals declared persona grata are allowed to represent their country in the embassy.
تنها افرادی که به عنوان اشخاص مورد تأیید معرفی شده اند، مجاز به نمایندگی کشور خود در سفارت هستند.
3. He was warmly received and considered a persona grata throughout his diplomatic mission.
در طول مأموریت دیپلماتیک خود، او با استقبال گرم مواجه شد و شخصی مطلوب تلقی می شد.
4. The host country welcomed the foreign envoy as a persona grata, facilitating smooth diplomatic relations.
کشور میزبان نماینده خارجی را به عنوان شخص مورد قبول پذیرفت و روابط دیپلماتیک روانی برقرار شد.
5. Being a persona grata ensures access to key political and cultural institutions in the host nation.
شخص مورد پذیرش بودن دسترسی به نهادهای سیاسی و فرهنگی مهم کشور میزبان را تضمین می کند.
- - -
### ⛔ با persona non grata ( شخص نامطلوب ) :
1. The diplomat was declared persona non grata and ordered to leave the country within 48 hours.
دیپلمات به عنوان شخص نامطلوب اعلام شد و موظف به ترک کشور ظرف ۴۸ ساعت گردید.
2. Once labeled persona non grata, a foreign representative can no longer perform diplomatic duties.
وقتی کسی به عنوان شخص غیرقابل قبول شناخته شود، دیگر نمی تواند وظایف دیپلماتیک انجام دهد.
3. The sudden declaration of persona non grata status caused a diplomatic rift between the two countries.
اعلام ناگهانی وضعیت شخص نامطلوب باعث شکاف دیپلماتیک میان دو کشور شد.
chatgpt

عنصر نامطلوب ( شخص )

بپرس