• : تعریف: in Greek mythology, the daughter of Demeter and Zeus, carried off by Hades to the underworld and thereafter permitted to spend only half the year back in the world. The myth presents this cycle of loss and return as the origin of the seasons.
جمله های نمونه
1. But Demeter is desolate, and so Persephone agrees to spend part of the year above ground, and part below.
[ترجمه azal8494] ولی دمتر ( مادر پرسفون ) تنها است پس پرسفون موافقت می کند که بخشی از سال را روی زمین و بخش دیگر را زیر زمین بگذراند ( اشاره به این داره که پرسفون ملکه دنیای زیرین است و در زیر زمین حکومت می کند )
|
[ترجمه گوگل]اما دمتر متروک است، و بنابراین پرسفون موافقت می کند که بخشی از سال را در بالای زمین بگذراند و بخشی را در زیر زمین [ترجمه ترگمان]اما استرالیا غمناک است، و بنابراین Persephone موافقت می کند که بخشی از سال را در قسمت پایین خرج کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Persephone sprang into her arms and was held fast there.
[ترجمه گوگل]پرسفون در آغوش او پرید و محکم در آنجا نگه داشته شد [ترجمه ترگمان]از جا جست و به سرعت در میان بازوانش گرفت و به سرعت خود را به آنجا رساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Persephone Every step I take Somewhere hedges break Out into myriad leaves.
[ترجمه گوگل]پرسفون هر قدمی که برمیدارم، جایی پرچین ها به برگ های بی شمار می شکند [ترجمه ترگمان]هر قدم که میرم یه جای دور و برم قدم بزنم و هزار و چند تا برگ رو از هم جدا کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He and not Persephone became the center of the belief in immortality.
[ترجمه گوگل]او و نه پرسفونه مرکز اعتقاد به جاودانگی شد [ترجمه ترگمان]او و نه Persephone مرکز اعتقاد به فنا ناپذیری شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Hermes found the two sitting side by side, Persephone shrinking away, reluctant because she longed for her mother.
[ترجمه گوگل]هرمس آن دو را دید که در کنار هم نشسته بودند، پرسفونه در حال دور شدن، بی میلی چون اشتیاق مادرش را داشت [ترجمه ترگمان]هرمس این دو کنار را کنار کشید و Persephone را کنار کشید، بی میل نبود به این دلیل که دلش برای مادرش تنگ شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Out of this union Persephone bears none other than Dionysos.
[ترجمه گوگل]از این اتحاد، پرسفونه کسی جز دیونیسوس نیست [ترجمه ترگمان]از این اتحادیه جز Persephone چیزی جز Dionysos ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At first it centered in Persephone who also rose from the dead every spring.
[ترجمه گوگل]در ابتدا در پرسفونه متمرکز شد که او نیز هر بهار از مردگان برخاست [ترجمه ترگمان]در ابتدا مرکز Persephone بود که هر بهار از مرده برمی خاست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But when Hades rapes Persephone something different happens.
[ترجمه گوگل]اما وقتی هادس به پرسفونه تجاوز می کند اتفاق متفاوتی می افتد [ترجمه ترگمان]اما وقتی که Hades تجاوز می کند، اتفاق دیگری رخ می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And like Persephone, we will return, to ourselves, and to our ancestral beginnings.
[ترجمه گوگل]و مانند پرسفون، به خود و به آغاز اجدادی خود باز خواهیم گشت [ترجمه ترگمان]و مانند Persephone، به خودمان باز خواهیم گشت و به آغاز اجدادی خود باز خواهیم گشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This parentage would make her akin to Persephone, the dangerous Virgin goddess of the underworld.
[ترجمه گوگل]این والدین او را شبیه پرسفونه، الهه خطرناک ویرجین عالم اموات می کند [ترجمه ترگمان]این پدر و مادر، او را به Persephone، الهه خطرناک مریم عذرا در عالم اموات، پیوند می داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In other versions, Zeus rapes Demeter and fathers Persephone.
[ترجمه گوگل]در نسخه های دیگر، زئوس به دمتر تجاوز می کند و پدر پرسفونه [ترجمه ترگمان]در نسخه های دیگر، Zeus ها و پدران Persephone Persephone هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This, though less hazardous than the rape of Persephone, was perilous enough to satisfy the most ambitious.
[ترجمه گوگل]این، اگرچه کمتر از تجاوز به پرسفونه خطرناک بود، اما به اندازه کافی خطرناک بود که بلندپروازترین افراد را راضی کند [ترجمه ترگمان]این، اگر چه کم تر از تجاوز به Persephone خطرناک بود، به اندازه کافی خطرناک بود که the را ارضا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Finally, the fragment from Pindar indicates that Persephone accepts recompense or payment of penalty from some souls.
[ترجمه گوگل]در نهایت، قطعه ای از پیندار نشان می دهد که پرسفون از برخی ارواح پاداش یا جریمه می پذیرد [ترجمه ترگمان]در نهایت، این قطعه از بارکننده کننده نشان می دهد که Persephone تاوان یا پرداخت جریمه را از برخی جان ها می پذیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In this story, no one abducts Persephone.
[ترجمه گوگل]در این داستان هیچکس پرسفون را نمی رباید [ترجمه ترگمان]در این داستان، هیچ کس به نام Persephone Persephone نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In the Greek mysteries, Persephone, abducted by Pluto, Lord of Hades.
[ترجمه گوگل]در اسرار یونانی، پرسفونه، ربوده شده توسط پلوتون، ارباب هادس [ترجمه ترگمان]در اسرار یونانی، Persephone که توسط پلوتو ربوده شده بود، لرد of [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• queen of the underworld who is the daughter of zeus and demeter (greek mythology)
پیشنهاد کاربران
پرسفونه، الهه ای با ویژگی های پیچیده و عمیق در اساطیر یونان است. او دختر زئوس، خدای خدایان، و دمترا، الهه کشاورزی و باروری، است. داستان پرسفونه به ویژه با چرخه های زندگی، مرگ و تجدید حیات پیوند دارد و نماد تغییرات فصلی و همچنین تحولات درونی انسان هاست. ... [مشاهده متن کامل]
▎داستان پرسفونه پرسفونه به عنوان نماد جوانی، زیبایی و معصومیت شناخته می شود. او در دشت های زیبا و گل زاری پر از شکوفه ها زندگی می کند و به خاطر زیبایی اش توجه خدایان و موجودات دیگر را جلب می کند. اما زندگی او به طرز غیرمنتظره ای تغییر می کند. روزی هادس، خدای جهان زیرین، به پرسفونه چشم می دوزد و مجذوب زیبایی اش می شود. او تصمیم می گیرد که او را به دنیای زیرین ببرد. در نتیجه، هادس با استفاده از قدرتش، پرسفونه را به دنیای زیرین می برد و او را به عنوان همسر خود می گیرد. این عمل باعث ناراحتی عمیق دمترا می شود که به شدت برای دخترش غمگین است و در جستجوی او به زمین سفر می کند. دمترا به خاطر فقدان دخترش زمین را خشک و بی محصول می کند و این وضعیت باعث قحطی و ناامیدی در میان انسان ها می شود. سرانجام، زئوس تصمیم می گیرد که باید راه حلی پیدا کند. او به هادس دستور می دهد که پرسفونه را به زمین بازگرداند. اما قبل از اینکه این اتفاق بیفتد، هادس به او دانه ای از انار می دهد تا بخورد. این دانه ها نماد وابستگی و پیوند با دنیای زیرین هستند. به همین دلیل، پرسفونه مجبور است که هر سال بخشی از سال را در دنیای زیرین و بقیه را در زمین بگذراند. این چرخه، نماد تغییرات فصلی است؛ زمانی که او در دنیای زیرین است، زمین خشک و بی محصول است ( زمستان ) ، و زمانی که او به زمین بازمی گردد، طبیعت دوباره زنده می شود ( بهار ) . ▎نمادشناسی پرسفونه نه تنها ملکه جهان زیرین است بلکه به عنوان نماد تجربه های انسانی نیز شناخته می شود. او نمایانگر سفر درونی انسان هاست؛ سفری از خامی و بی تجربگی به درک عمیق تر از زندگی و مرگ. این سفر شامل مواجهه با تاریکی های درون و اختلالات روانی است. پرسفونه به عنوان راهنمای کسانی که در ناهنجاری های روانی گرفتار شده اند، عمل می کند. او نشان دهنده این است که چگونه می توان از تجربیات دشوار عبور کرد و به رشد و تحول رسید. با پذیرش تاریکی های وجود، انسان ها می توانند به نور و آگاهی دست یابند. در نهایت، داستان پرسفونه یک داستان عمیق از عشق، جدایی، بازگشت و تحول است؛ داستانی که همواره در زندگی انسان ها تکرار می شود.
الهه خامی و بی تجربگی و بازیگوشی و جوان ابدی ( پرسفون جهان زیرین را که کنایه از نیمه تاریک وجود و اختلالات ذهنی و روانی است تجربه می کند و در صورتی که از این زندان روان نجات و درمان یابد ملکه می شود و راهنمای کسانی می گردد که در ناهنجاری های روانی گیر افتاده اند )