persecuted

جمله های نمونه

1. mosquitoes persecuted us
پشه ها ما را به ستوه آوردند.

انگلیسی به انگلیسی

• oppressed, tormented, maltreated; harassed, hounded, bothered

پیشنهاد کاربران

سرکوب کردن
adj
✔️تحت آزار و اذیت - تحت ظلم - آزار و اذیت/ظلم کشیده
I was spending my time in the doldrums
I was caught in the cauldron of hate
I 💥felt persecuted💥 and paralyzed
I thought that everything else would just wait
...
[مشاهده متن کامل]

While you are wasting your time on your enemies
Engulfed in a fever of spite
Beyond your tunnel vision reality fades
Like shadows into the night
. . .
Song by Pink Floyd

مورد آزار و اذیت قرار گرفته ( به خصوص به خاطر داشتن باورهای مذهبی، سیاسی یا نژادی خاص )
لطفاً لایک فراموش نشه
آزار دادن، اذیت کردن

بپرس