perpendicularity


خالت عمودی، عمودیت، راستی

جمله های نمونه

1. With the face grinding attachment, perpendicularity of the endface to the bore after grinding can guaranteed.
[ترجمه گوگل]با اتصال سنگ زنی صورت، عمود بودن سطح انتهایی به سوراخ پس از سنگ زنی را می توان تضمین کرد
[ترجمه ترگمان]با چهره ای که به هم پیوند می خورد، perpendicularity از the که پس از آن تا آن حد تضمین شده است تضمین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His square - framed perpendicularity showed more fully now than in the crowed and bustle of the markethouse.
[ترجمه گوگل]عمود قاب مربعی او اکنون کاملاً بیشتر از شلوغی و شلوغی بازار نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]در آن حال که کلاه چهارگوش خود را از دست داده بود، اکنون بیش از آن که با صدای بلند و پر سرو صدا و سرو صدا در آمده باشد، نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper analysis NC machine tool perpendicularity error.
[ترجمه گوگل]این تحلیل کاغذ خطای عمودی ماشین ابزار NC
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تحلیل خطای ابزار ماشین NC می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Deviations of ovality, perpendicularity and partial concave - convex on large - scaled storage tanks are inevitably in construction.
[ترجمه گوگل]انحرافات بیضی، عمودی و مقعر - محدب جزئی در مخازن ذخیره سازی در مقیاس بزرگ ناگزیر در ساخت و ساز هستند
[ترجمه ترگمان]Deviations of، perpendicularity و مقعر partial روی مخازن ذخیره سازی با مقیاس بزرگ، اجتناب ناپذیر در ساخت وساز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Exact perpendicularity between the components must be maintained.
[ترجمه گوگل]عمودهای دقیق بین اجزا باید حفظ شود
[ترجمه ترگمان]فاصله دقیق بین اجزا باید حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All straight line directions are all valid: Level, perpendicularity or diagonal line direction.
[ترجمه گوگل]تمام جهات خط مستقیم همه معتبر هستند: سطح، عمود یا جهت خط مورب
[ترجمه ترگمان]همه جهت خطوط مستقیم معتبر هستند: سطح، perpendicularity یا جهت خط مورب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Application of vector method to problems involving parallelism, perpendicularity and division of a line segment.
[ترجمه گوگل]استفاده از روش برداری برای مسائل مربوط به موازی، عمود بودن و تقسیم یک پاره خط
[ترجمه ترگمان]کاربرد روش بردار برای مشکلات شامل parallelism، perpendicularity و تقسیم یک بخش خط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A novel method of F-P etalon perpendicularity adjusting was introduced as well.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید برای تنظیم عمود بر اتالون F-P نیز معرفی شد
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای تنظیم perpendicularity etalon - نیز معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It can be used in measuring not only dimensional and shape errors, but also relative positions as in the cases of perpendicularity, parallelness, conicity, distance between holes, etc.
[ترجمه گوگل]می توان از آن نه تنها در اندازه گیری خطاهای ابعادی و شکلی، بلکه موقعیت های نسبی مانند موارد عمود، موازی، مخروطی، فاصله بین سوراخ ها و غیره نیز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند در اندازه گیری نه تنها خطاهای شکل و شکل، بلکه همچنین موقعیت های نسبی مانند موارد of، parallelness، conicity، فاصله بین حفره ها، و غیره مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In installing the steel column, how many mm . Are the deviation range of elevation and perpendicularity?
[ترجمه گوگل]در نصب ستون فولادی چند میلی متر آیا محدوده انحراف ارتفاع و عمود بر هم هستند؟
[ترجمه ترگمان]در نصب ستون فولادی، چند میلیمتر آیا انحراف معیار ارتفاع و ارتفاع کم است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A fast and exact algorithm for the evaluation of the parallelism and perpendicularity on the threecoordinate measuring machine is presented in this paper.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم سریع و دقیق برای ارزیابی موازی و عمود بر روی دستگاه اندازه گیری سه مختصات در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم سریع و دقیق برای ارزیابی of و perpendicularity در دستگاه اندازه گیری threecoordinate در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] تعامد، عمود بودن

انگلیسی به انگلیسی

• state of being vertical, plumbness

پیشنهاد کاربران

بپرس