1. Customs officials can get extremely pernickety about things like that.
[ترجمه گوگل]مأموران گمرک می توانند در مورد چنین چیزهایی بسیار مضر باشند
[ترجمه ترگمان]مقامات گمرک می توانند به شدت در مورد چیزهایی مانند آن صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As a writer, he is extremely pernickety about using words correctly.
[ترجمه گوگل]او بهعنوان یک نویسنده در استفاده صحیح از کلمات بسیار سختگیر است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نویسنده به شدت در مورد استفاده درست از کلمات صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His pernickety attitude and lack of experience led to the film going almost 100 percent over-budget.
[ترجمه گوگل]نگرش بد و کم تجربه او باعث شد که فیلم تقریباً 100 درصد بیش از حد بودجه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نگرش pernickety و عدم تجربه وی منجر به بیش از ۱۰۰ درصد بودجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I am much less irritable and pernickety than I was with the two daughters from my first marriage, 30 years ago.
[ترجمه گوگل]من نسبت به دو دختر ازدواج اولم، 30 سال پیش، بسیار کمتر عصبانی و بداخلاق هستم
[ترجمه ترگمان]از این که دو دختر از اولین ازدواجم تا سی سال پیش با آن دو دختر داشتم خیلی عصبانی و pernickety
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The pernickety English grammar teacher married a man of quality. "You are the best woman in my life, " announced the groom on their wedding night.
[ترجمه گوگل]معلم گرامر انگلیسی بداخلاق با مردی با کیفیت ازدواج کرد داماد در شب عروسی شان اعلام کرد: تو بهترین زن زندگی من هستی
[ترجمه ترگمان]داماد pernickety انگلیسی با مردی با کیفیت ازدواج کرد و گفت: \"شما بهترین زن در زندگی من هستید\"، داماد را در شب عروسی اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. With you pernickety little bastards in your fancy dress, who just judge each other and try to impress.
[ترجمه گوگل]با شما حرامزادههای کوچولو با لباس شیک شما که فقط همدیگر را قضاوت میکنند و سعی میکنند تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه ترگمان]با اون حروم زاده های کوچولو که در لباس fancy هستند، که فقط به همدیگه قضاوت می کنند و سعی می کنند تحت تاثیر قرار بدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The pernickety English grammar teacher married a man of quality.
[ترجمه گوگل]معلم گرامر انگلیسی بداخلاق با مردی با کیفیت ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]معلم دستور زبان انگلیسی pernickety با مردی از کیفیت ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The pernickety English grammar teacher married a man of qualit.
[ترجمه گوگل]معلم گرامر انگلیسی بداخلاق با مردی با کیفیت ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]معلم دستور زبان انگلیسی pernickety با مردی از qualit ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The pernickety, timeless, relentless nature of the accession process is the whole point.
[ترجمه گوگل]ماهیت زیانبار، بی انتها و بی وقفه روند الحاق، کل موضوع است
[ترجمه ترگمان]ماهیت بی وقفه، ماندگار و بی وقفه فرآیند الحاق، همه نقطه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. However, the Protocol system does not encourage additional enquiries on detailed and pernickety points.
[ترجمه گوگل]با این حال، سیستم پروتکل پرس و جوهای اضافی در مورد نکات دقیق و خطرناک را تشویق نمی کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، سیستم پروتکل تحقیقات اضافی در مورد نکات دقیق و دقیق را تشویق نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If some creatures can tolerate lower pHs and others cannot, you might expect things to average out: the tolerant and adaptable prosper, the more pernickety perish.
[ترجمه گوگل]اگر برخی از موجودات می توانند pH های پایین تری را تحمل کنند و برخی دیگر نمی توانند، ممکن است انتظار داشته باشید که همه چیز به طور متوسط تحمل شود: هر چه متحمل و سازگار باشد، تلفات بیشتری خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر برخی موجودات می توانند phs پایینی را تحمل کنند و دیگران نمی توانند، شما ممکن است انتظار داشته باشید که چیزها به طور متوسط خارج شوند: تحمل پذیر و adaptable، pernickety نابود شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید