pernicious

/pərˈnɪʃəs//pəˈnɪʃəs/

معنی: مضر، سریع، نابود کننده، کشنده، زیان اور، مهلک
معانی دیگر: زیانبار، تباه کننده، تباهگر، ویرانگر، مخرب، خانمان برانداز، (قدیمی) بدسگال، بدکار، خبیث، بدجنس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: perniciously (adv.), perniciousness (n.)
• : تعریف: having a very harmful or fatal effect; injurious, deadly, or destructive.
متضاد: innocuous
مشابه: destructive, malign, malignant, noxious, pestilent

- Rabies is a pernicious disease caused by a virus.
[ترجمه گوگل] هاری یک بیماری خطرناک است که توسط ویروس ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان] هاری یک بیماری مهلک است که توسط یک ویروس ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. pernicious habits
عادات مضر

2. pernicious restraints
محدودیت های زیانبار

3. a pernicious influence
اثر مهلک

4. Business may be troublesome, but idleness is pernicious.
[ترجمه گوگل]تجارت ممکن است دردسرساز باشد، اما بیکاری زیان آور است
[ترجمه ترگمان]تجارت ممکن است دردسر ساز باشد، اما تنبلی بسیار مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pernicious effect of this advertising on children is a problem that we ignore at our peril.
[ترجمه گوگل]تأثیر مخرب این تبلیغات بر روی کودکان مشکلی است که ما به خطر خود آن را نادیده می گیریم
[ترجمه ترگمان]تاثیر زیان آور این تبلیغات بر روی کودکان، مساله ای است که ما در خطر خود نادیده می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patriotism is a pernicious, psychopathic form of idiocy.
[ترجمه گوگل]میهن پرستی یک شکل مخرب و روانی حماقت است
[ترجمه ترگمان]وطن پرستی، یک نوع pernicious، و نوعی حماقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The principle had been pernicious from beginning to end.
[ترجمه گوگل]این اصل از ابتدا تا انتها مضر بود
[ترجمه ترگمان]اصل اساسی آن بود که از ابتدا تا آخر آن را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ageism is equally as offensive and pernicious as sexism.
[ترجمه گوگل]سن گرایی به همان اندازه توهین آمیز و مضر است که تبعیض جنسی
[ترجمه ترگمان]Ageism به همان اندازه توهین آمیز و مضر به عنوان تبعیض جنسیتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We are so easily led to pernicious solutions.
[ترجمه گوگل]ما به راحتی به راه حل های مخرب هدایت می شویم
[ترجمه ترگمان]ما به آسانی به راه حل های مضر هدایت می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It has long been known that pernicious anaemia predisposes to development of gastric adenocarcinoma.
[ترجمه گوگل]مدتهاست که مشخص شده است که کم خونی پرنیشیوز مستعد ایجاد آدنوکارسینوم معده است
[ترجمه ترگمان]مدت ها است که شناخته شده است که کم خونی خطرناک منجر به رشد adenocarcinoma شکمی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is legislating science at its most pernicious.
[ترجمه گوگل]این قانونگذاری علم در زیانبارترین حالت خود است
[ترجمه ترگمان]این قانون گذاری بسیار مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is this not the worst and most pernicious kind of sexism?
[ترجمه گوگل]آیا این بدترین و زیانبارترین نوع تبعیض جنسیتی نیست؟
[ترجمه ترگمان]آیا این بدترین و most pernicious نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To escape the pernicious influence of fashion we need three things.
[ترجمه گوگل]برای فرار از تأثیر مخرب مد به سه چیز نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]برای گریز از نفوذ مهلک مد، به سه چیز احتیاج داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How can a struggling organization escape this pernicious cycle of perpetual reaction and strife?
[ترجمه گوگل]چگونه یک سازمان در حال مبارزه می تواند از این چرخه مخرب واکنش و نزاع دائمی فرار کند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه یک سازمان در حال مبارزه می تواند از این چرخه مهلک فرار دائمی و نزاع جلوگیری کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The need for gastroscopic follow up of pernicious anaemia patients is therefore still debated.
[ترجمه گوگل]بنابراین نیاز به پیگیری گاستروسکوپی بیماران کم خونی پرنیشیوز هنوز مورد بحث است
[ترجمه ترگمان]بنابراین نیاز به پی گیری درمان بیماری کم خونی خطرناک هنوز مورد بحث است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. These patients had been treated earlier for pernicious anaemia in the same hospital between 1972 and 198
[ترجمه گوگل]این بیماران قبلاً به دلیل کم خونی خطرناک در همان بیمارستان بین سال‌های 1972 و 198 درمان شده بودند
[ترجمه ترگمان]این بیماران پیش از این برای کم خونی خطرناک در همان بیمارستان بین سال های ۱۹۷۲ تا ۱۹۸ مورد درمان قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مضر (صفت)
bad, adverse, obnoxious, evil, harmful, detrimental, noxious, damaging, pernicious, inimical, malefic, tortious, baneful, hurtful, pestiferous, nocuous, injurious, derogatory, noisome, unwholesome, inadvisable, impairing, insanitary, nocent

سریع (صفت)
sudden, fast, express, handy, dexterous, deft, agile, quick, brisk, swift, light-footed, spry, rapid, speedy, pernicious, prompt, rathe, light-heeled, light-limbed, sweepy, wing-footed

نابود کننده (صفت)
pernicious

کشنده (صفت)
attractive, fatal, murderous, deadly, mortal, pernicious

زیان اور (صفت)
bad, evil, detrimental, ill, maleficent, pernicious, disadvantageous, deleterious, malefic, tortious, nocuous, malignant

مهلک (صفت)
noxious, disastrous, fatal, deadly, mortal, pernicious, baneful, lethal, feral, deathly, pestilent

انگلیسی به انگلیسی

• malignant; damaging, harmful, injurious; destructive; deadly, fatal
something that is pernicious is very harmful; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. مضر. زیانمند. زیان آور. مخرب. سوء ۲. ( بیماری ) خطرناک. وخیم. مهلک
مثال:
It deserves not to be deem anything but a pernicious sickness
آن سزاوار است چیزی به جز یک بیماری خطرناک و مهلک تلقی نشود.
مخرب
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : perniciousness
✅️ صفت ( adjective ) : pernicious
✅️ قید ( adverb ) : perniciously
( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 )
🖊 توضیح: having a harmful effect, especially in a gradual or subtle way.
🔍 مترادف: harmful
💡 معادل فارسی: مضر، زیان آور
✅ مثال: Smoking is a pernicious habit.
pernicious
Pernicious anemia
کم خونی کشنده
مهلک، کشنده،
1 - deadly , exceedingly harmful
2 - working or spreading in a hidden and usually injurious way
The country is cleaved by political differences, paralyzed by a pernicious virus and suffering from a plunging economy,
مهلک

بپرس