permanent state

جمله های نمونه

1. Our office is in a permanent state of chaos.
[ترجمه گوگل]دفتر ما در هرج و مرج دائمی است
[ترجمه ترگمان]دفتر ما در وضعیت دائمی هرج و مرج قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I live in Ridgefield in a permanent state of dread.
[ترجمه گوگل]من در ریجفیلد در حالتی دائمی از ترس زندگی می کنم
[ترجمه ترگمان]من در سال Ridgefield در یک حالت دائمی از ترس زندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Depression should not be a permanent state, but recovery takes time.
[ترجمه گوگل]افسردگی نباید یک حالت دائمی باشد، اما بهبودی نیاز به زمان دارد
[ترجمه ترگمان]افسردگی نباید یک دولت دائمی باشد، اما ریکاوری به زمان نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In fact, he's in a pretty permanent state of rage about everything.
[ترجمه گوگل]در واقع، او نسبت به همه چیز در حالت خشم دائمی است
[ترجمه ترگمان]در واقع او از همه چیز عصبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My fear is that it's in a permanent state of sideways movement.
[ترجمه گوگل]ترس من از این است که در حالت دائمی حرکت به پهلو باشد
[ترجمه ترگمان]ترس من این است که در یک حرکت دائمی از یک حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet what most people experience is not a permanent state of happiness.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنچه بیشتر مردم تجربه می‌کنند، حالت شادی دائمی نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال آنچه که اکثر مردم تجربه می کنند، وضعیت دائمی شادی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can I deactivate someday, or is this a permanent state of being?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم روزی غیرفعال کنم یا این حالت دائمی است؟
[ترجمه ترگمان]می تونم یه روزی deactivate کنم یا این یه حالت دائمی باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A permanent state of cold war was impossible to sustain.
[ترجمه گوگل]حفظ وضعیت دائمی جنگ سرد غیرممکن بود
[ترجمه ترگمان]دوام دائمی جنگ سرد غیر ممکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Temperature becomes uniform by heat conduction until finally a permanent state is reached.
[ترجمه گوگل]دما با هدایت گرما یکنواخت می شود تا در نهایت به حالت دائمی برسد
[ترجمه ترگمان]دما به وسیله رسانش گرمایی یکنواخت می شود تا اینکه سرانجام یک حالت پایدار حاصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Only children had the energy for play, the adults were in a permanent state of weariness.
[ترجمه گوگل]تک بچه ها انرژی بازی داشتند، بزرگسالان در حالت خستگی دائمی بودند
[ترجمه ترگمان]تنها کودکان برای بازی انرژی داشتند، بزرگسالان در حالت خستگی دائمی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nobody was allowed in Judy's bedroom to tidy up, so it was in a permanent state of chaos.
[ترجمه گوگل]هیچ کس اجازه نداشت اتاق خواب جودی را مرتب کند، بنابراین در یک وضعیت دائمی هرج و مرج بود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس اجازه ورود به اتاق خواب جودی را نداشت، بنابراین در وضعیت هرج و مرج بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Further, fragmentation is encouraged in many states by the relative transience of the political authority compared with the permanent state administration.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، چندپارگی در بسیاری از ایالت ها به دلیل گذرا بودن اقتدار سیاسی در مقایسه با اداره دولتی دائمی تشویق می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تکه تکه شدن در بسیاری از ایالت ها توسط the نسبی قدرت سیاسی در مقایسه با مدیریت دائم دولت تشویق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even after two Jacobite invasions had failed the Highlands remained in a more or less permanent state of lawlessness.
[ترجمه گوگل]حتی پس از شکست دو تهاجم یعقوبی ها، ارتفاعات در وضعیت کمابیش دائمی بی قانونی باقی ماند
[ترجمه ترگمان]حتی پس از دو حمله Jacobite، عملیات \"هایلند\" در یک وضعیت دائمی و یا کم تر از بی قانونی، باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For many people the only possible escape from their permanent state of poverty and malnourishment is to emigrate.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از مردم تنها راه نجات از وضعیت دائمی فقر و سوءتغذیه، مهاجرت است
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از مردم، تنها فرار ممکن از وضعیت دائمی فقر و malnourishment، مهاجرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lasting condition, condition that will remain the same for an indefinite period of time

پیشنهاد کاربران

بپرس