1. Is the new post a permanency?
2. There's no permanency about those little distinctions.
[ترجمه گوگل]هیچ ماندگاری در مورد آن تفاوت های کوچک وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ معلوم نیست که این اختلاف سنی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Permanency is a mere idea, born of the action of time. Time again depends of memory.
[ترجمه گوگل]ماندگاری یک ایده صرف است که زاییده عمل زمان است زمان دوباره به حافظه بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]permanency یک ایده محض است، که از عمل زمان زاده می شود زمان دوباره به حافظه بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was a cancer for permanency and pain.
[ترجمه گوگل]سرطانی بود برای ماندگاری و درد
[ترجمه ترگمان]این سرطان برای همیشه و درد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. 'Oh! Being only a permanency I couldn't be expected to show it like a temporary, ' said Susan Nipper.
[ترجمه گوگل]اوه سوزان نیپر گفت، چون فقط یک کار دائمی هستم، نمی توان انتظار داشت که آن را موقتی نشان دهم
[ترجمه ترگمان]اوه! سوزان nipper گفت: فقط یک قرار دائمی وجود دارد که انتظارش را نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective To enhance therapeutic efficiency of the implanted permanency cardiac pacemaker.
[ترجمه گوگل]هدف: افزایش کارایی درمانی پیس میکر قلبی دائمی کاشته شده
[ترجمه ترگمان]هدف افزایش کارایی درمانی of قلبی (permanency)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Q: Yet, the problem of permanency, of continuity of being, is not solved.
[ترجمه گوگل]س: با این حال، مشکل دوام، تداوم وجود، حل نشده است
[ترجمه ترگمان]سوال: با این حال، مساله of، تداوم بودن، حل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To the efficacy and permanency of your union, a Government for the whole is indispensable.
[ترجمه گوگل]برای کارآمدی و ماندگاری اتحادیه شما، یک دولت برای کل امری ضروری است
[ترجمه ترگمان]برای کارآمدی و کارآیی اتحادیه شما، یک دولت برای کل لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Q: I long for permanency, but I find it nowhere.
[ترجمه گوگل]س: من آرزوی ماندگاری را دارم، اما هیچ جا آن را نمی یابم
[ترجمه ترگمان]سوال: من مدت مدیدی است که این کار را انجام می دهم، اما در هیچ کجا این کار را نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I should not like it for a permanency.
[ترجمه گوگل]من نباید آن را برای ماندگاری دوست داشته باشم
[ترجمه ترگمان]من برای ترتیب همیشگی آن را دوست ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Third is the very real concern of permanency.
[ترجمه گوگل]سوم، نگرانی بسیار واقعی از ماندگاری است
[ترجمه ترگمان]سوم، نگرانی واقعی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. By permanency you mean unfailing memory through endless time. You want to eternalise the mind, which is not possible.
[ترجمه گوگل]منظور شما از ماندگاری حافظه بی پایان در طول زمان بی پایان است شما می خواهید ذهن را جاودانه کنید، که ممکن نیست
[ترجمه ترگمان]با این ترتیب، خاطرات دائمی در زمان بی پایان, تو می خوای ذهنت رو عوض کنی که امکان نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Ring of Permanency - lifted from Minor to Major.
[ترجمه گوگل]حلقه دائمی - از مینور به ماژور برداشته شد
[ترجمه ترگمان]حلقه of از Minor به سرگرد سرگرد بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They gradually realized the permanency of their condition.
[ترجمه گوگل]کم کم به ماندگاری وضعیت خود پی بردند
[ترجمه ترگمان]آن ها بتدریج درک شرایط خود را درک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید