perky

/ˈpɜːrki//ˈpɜːki/

معنی: چابک، جسورانه، متکبر، گستاخ
معانی دیگر: پر رو، جسور، بی پروا، رودار، مطمئن به خود، سرحال، شنگول، سرخوش، کیفور، گستا، خودنما

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: perkier, perkiest
مشتقات: perkily (adv.), perkiness (n.)
• : تعریف: lively, jaunty, or pert.
مشابه: pert, sprightly

جمله های نمونه

1. That child is a bit too perky!
[ترجمه گوگل]آن کودک کمی بیش از حد متحیر است!
[ترجمه ترگمان]! اون بچه یه ذره خیلی جسور - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He wasn't quite as perky as normal.
[ترجمه گوگل]او به اندازه معمولی سرحال نبود
[ترجمه ترگمان]اون به اندازه نرمال شجاع نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's still in hospital, but he seems quite perky.
[ترجمه گوگل]او هنوز در بیمارستان است، اما به نظر می رسد بسیار متحیر است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You look very perky this morning.
[ترجمه گوگل]امروز صبح خیلی سرحال به نظر میای
[ترجمه ترگمان] امروز صبح خیلی جسور به نظر میای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She hasn't been her usual perky self lately.
[ترجمه گوگل]او اخیراً خود متمایل به همیشگی اش نبوده است
[ترجمه ترگمان]این اواخر خیلی ازخودراضی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All sported perky trilbies like Jack the Hat.
[ترجمه گوگل]همه تریل‌های باهوش مانند جک کلاه
[ترجمه ترگمان] همشون مثل \"جک کلاهی\" برق داشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ashworth is certainly out-going and in-thinking, a perky televisual subject.
[ترجمه گوگل]اشورث مطمئناً اهل بیرون رفتن و فکر کردن است، یک موضوع تلویزیونی جذاب
[ترجمه ترگمان]ashworth قطعا در حال بیرون رفتن و فکر کردن، یک سوژه شاد televisual است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aboard steps a busker in a perky kiss-me-quick hat with lucky heather stuck in the band, accompanied by a face-painted consort.
[ترجمه گوگل]سوار یک باسکر در یک کلاه سریع با بوسه با هدر خوش شانسی که در باند گیر کرده است، همراه با همسری که با چهره نقاشی شده همراهی می کند
[ترجمه ترگمان]در آن با یک بوسه زیبا، خیابونی خیابونی که با heather خوش شانسم در گروه گیر کرده بود، همراه با یک همسر نقاشی شده همراه با یک همسر نقاشی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr Spock's ears are distractingly perky and he is apt to panic or, worse, to smile.
[ترجمه گوگل]گوش‌های آقای اسپاک به‌طور حواس‌پرتی پریشان است و او مستعد وحشت یا بدتر از آن لبخند زدن است
[ترجمه ترگمان]گوش های آقای اسپاک برق می زنند و به نظر می رسد وحشت یا حتی بدتر از آن است که لبخند بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He sounded like a perky little old man.
[ترجمه گوگل]صدایش شبیه یک پیرمرد کوچولو بود
[ترجمه ترگمان] مثل یه پیرمرد بی ادب به نظر میومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Henry Perky was the last of a triumvirate of health addicts who helped change the breakfast habits of the continent.
[ترجمه گوگل]هنری پرکی آخرین فرد از گروه سه گانه معتادان به سلامت بود که به تغییر عادات صبحانه در این قاره کمک کرد
[ترجمه ترگمان]هنری perky آخرین نفر از اعضای سه گانه معتاد به سلامت بود که به تغییر عادات غذایی قاره کمک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seemingly always perky, the young Jane would swing at the speed of light and win everything on offer.
[ترجمه گوگل]جین جوان که ظاهرا همیشه سرحال بود، با سرعت نور تاب می‌خورد و همه چیز را به دست می‌آورد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که همیشه گستاخ به نظر می رسد، جین جوان با سرعت نور حرکت می کند و همه چیز را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perky was an enthusiastic amateur musician who played several instruments, his favorite being the violin.
[ترجمه گوگل]پرکی یک نوازنده آماتور مشتاق بود که چندین ساز می نواخت که مورد علاقه او ویولن بود
[ترجمه ترگمان]perky یک نوازنده آماتور مشتاق بود که چندین ساز را می نواخت، که مورد علاقه او ویولون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A perky Starostin shared in much of the pleasure: he was Spartak's honorary president when he died.
[ترجمه گوگل]استاروستین خوش ذوق در بسیاری از لذت ها سهیم بود: او رئیس افتخاری اسپارتاک در زمان مرگش بود
[ترجمه ترگمان]A، که در اوج شادی به سر می برد، در هنگام مرگ، رئیس افتخاری تیم اسپارتاک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nothing in the script, or Auteuil's perky, craggy face can really tell us.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در فیلمنامه، یا چهره پر زرق و برق اوتویل واقعا نمی تواند به ما بگوید
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در متن این صورت و آن صورت خشن و خشن یل نمی تواند به ما بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چابک (صفت)
light, clever, handy, nimble, dexterous, adroit, deft, agile, perky, feisty, quick, brisk, swift, light-foot, light-footed, spry, rapid, speedy, volant, frisky, lissom, lissome, lithesome, rath, rathe, kittle, lightsome

جسورانه (صفت)
perky, adventuresome, contumelious

متکبر (صفت)
perky, arrogant, proud, haughty, conceited, swaggering, imperious, assuming, assumptive, disdainful, high-handed

گستاخ (صفت)
indecent, wanton, presumptuous, rude, perky, bold, forward, insolent, impudent, unshaped, unshapen, arrogant, presumptive, brash, unabashed, immodest, barefaced, flippant, malapert, cheeky, pert, impertinent, bold-faced, jaunty, flip, tumorous, lippy, peart, venturous

انگلیسی به انگلیسی

• cheerful, happy, joyful; impudent, insolent, bold
if someone is perky, they are cheerful, lively, and enthusiastic.

پیشنهاد کاربران

۱: آدم سرزنده و شاداب و باحال
۲: صفتی برای خوش فرم و نوک تیز و برجسته بودن سینه ها
The models wear push up bras underneath the bikinis in photoshoots to mak thir boobs look PERKY, , ,
مدل ها در زمان عکاسی، زیر بیکینی سوتینهای پوش میپوشن که سینه هاشون ( برجسته ) به نظر بیاد، ، ،
Perky: برجسته ، سرزنده , باحال، چابک، گستاخ، متکبر، ، ، ،
سرحال - روبه جلو - شاداب - برجسته - سرزنده
• cheerful, happy, joyful; impudent, insolent, bold
• if someone is perky, they are cheerful, lively, and enthusiastic.
Peck : نوک زدن
با perk قاطی نکنین

بپرس