1. It's perkily strutting and electronically preening.
[ترجمه گوگل]این به طور پراکنده ای در حال حرکت است و به صورت الکترونیکی پیش می رود
[ترجمه ترگمان]این perkily و آرایش رو بصورت الکترونیکی انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این perkily و آرایش رو بصورت الکترونیکی انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. "Does anyone want to come out jogging with me?" he said perkily.
[ترجمه گوگل]"آیا کسی می خواهد برای دویدن با من بیرون بیاید؟" با عصبانیت گفت
[ترجمه ترگمان]کسی می خواد با من بیرون بیاد؟ \" اون گفت \" perkily
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسی می خواد با من بیرون بیاد؟ \" اون گفت \" perkily
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One day, archery contest is held in the village, hunt king is taking beautiful Xin Gong, reach match place very perkily .
[ترجمه گوگل]یک روز، مسابقه تیراندازی با کمان در دهکده برگزار می شود، شاه شکار در حال گرفتن شین گونگ زیبا، رسیدن به محل مسابقه بسیار پرکیل است
[ترجمه ترگمان]یک روز مسابقه تیراندازی با کمان در روستا برگزار می شود، شکار شاه در حال گرفتن ژین ژین بیکوف است، که بسیار خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک روز مسابقه تیراندازی با کمان در روستا برگزار می شود، شکار شاه در حال گرفتن ژین ژین بیکوف است، که بسیار خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Stamen front, have a very bright light, looking around perkily, seem to saying: Hum, I like this home, regular meeting makes master home full chamber unripe brightness.
[ترجمه گوگل]جلوی پرچم دار، نور بسیار روشنی دارد، با هیاهو به اطراف نگاه می کند، به نظر می رسد می گوید: هوم، من این خانه را دوست دارم، جلسه منظم باعث می شود استاد خانه روشنایی کامل اتاق نارس داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در قسمت جلو، یک نور بسیار روشن به چشم می خورد، به اطراف perkily نگاه می کند، به نظر می رسد که می گوید: هوم، من این خانه را دوست دارم، ملاقات منظم باعث می شود تا ارباب خانه پر از روشنایی unripe شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در قسمت جلو، یک نور بسیار روشن به چشم می خورد، به اطراف perkily نگاه می کند، به نظر می رسد که می گوید: هوم، من این خانه را دوست دارم، ملاقات منظم باعث می شود تا ارباب خانه پر از روشنایی unripe شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If you can live for one week in Dali, you can perkily hail with people and be hailed by people in ancient wall, just like a half Dali people that have lived here for many years.
[ترجمه گوگل]اگر بتوانید یک هفته در دالی زندگی کنید، میتوانید با مردم تگرگ کنید و مردم در دیوار باستانی از شما استقبال کنند، درست مانند نیمی از مردم دالی که سالهاست در اینجا زندگی میکنند
[ترجمه ترگمان]اگر شما بتوانید برای یک هفته در Dali زندگی کنید، می توانید با مردم برخورد کنید و توسط مردم در دیوار باستانی مورد تحسین قرار بگیرید، درست مانند half people که سال ها در اینجا زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر شما بتوانید برای یک هفته در Dali زندگی کنید، می توانید با مردم برخورد کنید و توسط مردم در دیوار باستانی مورد تحسین قرار بگیرید، درست مانند half people که سال ها در اینجا زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید