1. The permeability of the mesothelium of the diaphragmatic peritoneum in rat was studied by intraperitoneal injection of Indian ink and rabbit blood and observed by electron microscopy.
[ترجمه گوگل]نفوذپذیری مزوتلیوم صفاق دیافراگمی در موش صحرایی با تزریق داخل صفاقی جوهر هندی و خون خرگوش مورد بررسی قرار گرفت و با میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]تراوایی ناشی از mesothelium diaphragmatic در موش توسط تزریق intraperitoneal مرکب هند و خون خرگوش مورد مطالعه قرار گرفت و توسط میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bleeding may occur in the peritoneum or pericardium.
[ترجمه گوگل]خونریزی ممکن است در صفاق یا پریکارد رخ دهد
[ترجمه ترگمان]خونریزی ممکن است در ناحیه peritoneum یا pericardium رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Paracolic sulci are lateral depressions of the peritoneum investing the cecum.
[ترجمه گوگل]شیارهای پاراکولیک فرورفتگی های جانبی صفاقی هستند که سکوم را فرو می برند
[ترجمه ترگمان]Paracolic sulci با فرورفتگی افقی the the قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Peritoneal factor infertility peritoneum such as scar tissue ( adhesions ) or endometriosis ( Figure 5 ).
[ترجمه گوگل]فاکتور صفاقی ناباروری صفاق مانند بافت اسکار (چسبندگی) یا اندومتریوز (شکل 5)
[ترجمه ترگمان]factor عامل ناباروری، مانند بافت زخم (adhesions)و یا endometriosis (شکل ۵)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The peritoneum then reabsorbs the fluid.
[ترجمه گوگل]سپس صفاق مایع را دوباره جذب می کند
[ترجمه ترگمان]سپس The سیال را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Methods Into the inner ring road, separation peritoneum and abdominal transverse compartment of loose bodies and the creation preperitoneal space, home patch this gap.
[ترجمه گوگل]روشها در مسیر حلقه داخلی، جداسازی صفاق و محفظه عرضی شکمی بدنهای شل و ایجاد فضای پیش صفاقی، خانه این شکاف را برطرف میکند
[ترجمه ترگمان]روش های درون جاده کمربندی داخلی، جداسازی peritoneum و محفظه عرضی شکمی از اجسام آزاد و ایجاد فضای preperitoneal در خانه، این شکاف را به هم پیوند می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Arrows point to the anterior rectus sheath, peritoneum, and fascia transversalis.
[ترجمه گوگل]فلش ها به غلاف راست قدام قدامی، صفاق و فاسیا عرضی اشاره دارند
[ترجمه ترگمان]فلش ها به غلاف rectus قدامی، peritoneum و نوار پیوندی اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Usage:operations of gynecology, urology, stomach and intestine peritoneum and so on. The gut suture, made from qualified intestines-skin, is smooth, high tensility, and can be easily knotted.
[ترجمه گوگل]استفاده: عمل های زنان، اورولوژی، صفاق معده و روده و غیره بخیه روده، ساخته شده از روده-پوست واجد شرایط، صاف، کششی بالا است و به راحتی می توان آن را گره زد
[ترجمه ترگمان]کاربرد: عملیات مامایی، اورولوژی، معده و روده، و غیره The شکمی که از روده واجد شرایط ساخته شده اند صاف، tensility است و می توانند به راحتی گره خورده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To conclude nursing experience about vaginoplasty with peritoneum.
[ترجمه گوگل]برای نتیجه گیری تجربیات پرستاری در مورد واژینوپلاستی با صفاق
[ترجمه ترگمان]برای خاتمه دادن به تجربه پرستاری در مورد vaginoplasty با peritoneum
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Waste products in the bloodstream pass through the peritoneum into the dialysate.
[ترجمه گوگل]مواد زائد موجود در جریان خون از طریق صفاق به دیالیز عبور می کنند
[ترجمه ترگمان]مواد زاید در جریان خون از طریق peritoneum به the منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The authors suggest that autogenous peritoneum may be an ideal biologic material for reconstruction of veins.
[ترجمه گوگل]نویسندگان پیشنهاد می کنند که صفاق اتوژن ممکن است یک ماده بیولوژیکی ایده آل برای بازسازی وریدها باشد
[ترجمه ترگمان]نویسندگان پیشنهاد می کنند که autogenous peritoneum ممکن است یک ماده بیولوژیکی ایده آل برای بازسازی of باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The lining inside your abdomen ( the peritoneum ) becomes the filter.
[ترجمه گوگل]پوشش داخلی شکم شما (صفاق) به فیلتر تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]آستر شکم (the)به صافی تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The ventral nerve cord is covered externally by a peritoneum.
[ترجمه گوگل]طناب عصبی شکمی از خارج توسط صفاق پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]طناب عصبی شکمی به صورت خارجی توسط یک peritoneum پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Pelvic factor infertility is caused by conditions that affect the fallopian tubes, peritoneum, or uterus.
[ترجمه گوگل]ناباروری فاکتور لگنی ناشی از شرایطی است که لوله های فالوپ، صفاق یا رحم را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]ناباروری عامل Pelvic ناشی از شرایطی است که بر لوله های fallopian، peritoneum یا رحم تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To expose the anterior surface of the prostate, it is necessary to displace the peritoneum superiorly.
[ترجمه گوگل]برای نمایان شدن سطح قدامی پروستات، باید صفاق را به سمت بالا جابجا کرد
[ترجمه ترگمان]برای آشکار کردن سطح جلویی پروستات، جابجایی the superiorly ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید