اسم ( noun )
حالات: periphrases
حالات: periphrases
• (1) تعریف: an indirect or roundabout way of phrasing something; circumlocution.
• مشابه: circumlocution
• مشابه: circumlocution
- A writer uses periphrasis when he refers to pistols as "the instruments of destruction."
[ترجمه گوگل] زمانی که نویسنده از تپانچه به عنوان «ابزار تخریب» یاد می کند، از پریفراسیس استفاده می کند
[ترجمه ترگمان] یک نویسنده از اطناب به عنوان \"ابزار ویرانی\" اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک نویسنده از اطناب به عنوان \"ابزار ویرانی\" اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: anything phrased in this way.
• مشابه: circumlocution
• مشابه: circumlocution