1. the periphery of a car tire
رویه ی تایر اتومبیل
2. the periphery of an orange
برونه (سطح خارجی) یک پرتقال
3. the fixed stars at the periphery of the universe
ستاره های ناجنبا در حاشیه ی کیهان
4. Geographically, the UK is on the periphery of Europe, while Paris is at the heart of the continent.
[ترجمه گوگل]از نظر جغرافیایی، انگلستان در حاشیه اروپا قرار دارد، در حالی که پاریس در قلب این قاره قرار دارد
[ترجمه ترگمان]از لحاظ جغرافیایی، انگلستان در حاشیه اروپا قرار دارد، در حالی که پاریس در قلب قاره قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Houses have been built on the periphery of the factory site.
[ترجمه گوگل]خانه هایی در حاشیه محل کارخانه ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]خانه ها در اطراف محل کارخانه ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Other animals were depicted on the periphery of the group.
[ترجمه گوگل]حیوانات دیگر در حاشیه گروه به تصویر کشیده شدند
[ترجمه ترگمان]حیوانات دیگری در حاشیه این گروه به تصویر کشیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Extensive new planting is taking place around the periphery of the site.
[ترجمه گوگل]کاشت جدید گسترده در اطراف محل در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]کاشت جدید گسترده در اطراف محل این سایت برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Homeopathy is on the periphery of medical practice.
[ترجمه گوگل]هومیوپاتی در حاشیه عمل پزشکی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]Homeopathy در حومه عمل جراحی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Invertebrates sometimes use local circuits in the periphery, but many actions demand an integrated response of many parts of the body.
[ترجمه گوگل]بی مهرگان گاهی اوقات از مدارهای محلی در محیط اطراف استفاده می کنند، اما بسیاری از اقدامات نیاز به پاسخ یکپارچه بسیاری از قسمت های بدن دارند
[ترجمه ترگمان]Invertebrates گاهی اوقات از مدارهای محلی در محیط استفاده می کنند، اما بسیاری از اعمال نیاز به پاسخ یکپارچه بسیاری از قسمت های بدن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Motor racing had featured on the periphery of her life as far back as she could remember.
[ترجمه گوگل]مسابقات اتومبیل رانی تا آنجایی که به یاد می آورد در حاشیه زندگی او برجسته شده بود
[ترجمه ترگمان]ضربان موتور در محیط زندگی او تا جایی که می توانست به خاطر بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Larger granules form a continuous fringe around the periphery of the disk.
[ترجمه گوگل]دانه های بزرگتر یک حاشیه پیوسته در اطراف دیسک تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]دانه های بزرگ تر، حاشیه ای در اطراف لبه دیسک را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Moss moved on the broken trees at the periphery of the golf grass.
[ترجمه گوگل]خزه روی درختان شکسته در حاشیه چمن گلف حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]روی درختان شکسته در حاشیه چمن گلف حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The sociological study of religion moved from the centre to the periphery of sociology.
[ترجمه گوگل]مطالعه جامعه شناختی دین از مرکز به پیرامون جامعه شناسی حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]جامعه شناسی مذهب از مرکز به محیط جامعه شناسی منتقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The condition makes it difficult for patients to see objects at the periphery of their vision.
[ترجمه گوگل]این عارضه دیدن اشیاء در حاشیه دید را برای بیماران دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]این شرایط برای بیماران دشوار است که اشیا را در محیط دید خود ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The ideas are also expressed by minor poets on the periphery of the movement.
[ترجمه گوگل]این عقاید نیز توسط شاعران کوچک در حاشیه جنبش بیان می شود
[ترجمه ترگمان]این ایده ها توسط شاعران کوچک در حاشیه این جنبش بیان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید