• (1)تعریف: the condition of being in danger; jeopardy; risk. • مترادف: danger, hazard, jeopardy, risk • مشابه: susceptibility
- His life was in peril.
[ترجمه metti] زندگیش در خطر بود
|
[ترجمه گوگل] زندگی او در خطر بود [ترجمه ترگمان] زندگیش در خطر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: something that creates a danger or risk; something that endangers. • مترادف: danger, hazard, menace, risk • مشابه: pitfall, threat
- the perils of walking alone at night
[ترجمه آرسام] خطرات تنهایی راه رفتن در شب.
|
[ترجمه گوگل] خطرات تنها راه رفتن در شب [ترجمه ترگمان] خطرات راه رفتن در شب، [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: perils, periling, periled
• : تعریف: to expose to risk, danger, or injury; imperil. • مترادف: endanger, hazard, imperil, jeopardize, menace, risk • مشابه: expose, threaten
جمله های نمونه
1. in constant peril of death
در معرض خطر دایمی مرگ
2. the yellow peril
خطر نژاد زرد
3. at one's (own) peril
با به خطر انداختن خود
4. he recks not of the peril
او از آن خطر باک ندارد.
5. Our library is filled with stories of perilous adventures.
[ترجمه گوگل]کتابخانه ما مملو از داستان های ماجراهای خطرناک است [ترجمه ترگمان]کتابخانه ما پر از داستان هایی از ماجراهای خطرناک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He believed his immortal soul was in peril.
[ترجمه گوگل]او معتقد بود روح جاودانه اش در خطر است [ترجمه ترگمان]او اعتقاد داشت که روح فناناپذیر او در خطر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We are in the gravest peril.
[ترجمه گوگل]ما در بزرگترین خطر هستیم [ترجمه ترگمان]ما در خطر بزرگی هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All aboard were in grave peril of drowning.
[ترجمه گوگل]همه سرنشینان در خطر غرق شدن بودند [ترجمه ترگمان]همه افراد کشتی در خطر غرق شدن بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I never felt that my life was in peril.
[ترجمه گوگل]هرگز احساس نکردم که زندگی ام در خطر است [ترجمه ترگمان]هرگز احساس نمی کردم که زندگی من در خطر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The refugees were in peril of death from hunger.
[ترجمه گوگل]پناهندگان از گرسنگی در خطر مرگ بودند [ترجمه ترگمان]پناهندگان از گرسنگی مرگ را تهدید می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Is the arms race the greatest peril now?
[ترجمه گوگل]آیا مسابقه تسلیحاتی بزرگترین خطر در حال حاضر است؟ [ترجمه ترگمان]آیا اکنون بازو در خطر بزرگ ترین خطر است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She seemed blissfully unaware of the peril she was in.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او از خطری که در آن قرار داشت بی خبر بود [ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که از خطری که در آن است بی خبر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Ignore these warnings at your peril.
[ترجمه گوگل]به خطر شما این هشدارها را نادیده بگیرید [ترجمه ترگمان]به این هشدارها در خطر خود توجه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The economy is now in grave peril.
[ترجمه گوگل]اقتصاد اکنون در خطر جدی قرار دارد [ترجمه ترگمان]اقتصاد اکنون در خطر جدی قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We underestimate the destructiveness of war at our peril.
[ترجمه مهدی] ما ویرانگری جنگ را با به خطر انداختن جان خود دست کم می گیریم
|
[ترجمه گوگل]ما مخرب بودن جنگ را دست کم می گیریم که در خطر است [ترجمه ترگمان]ما the جنگ را دست کم گرفته ایم که در خطر هستیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The country's economy is now in grave peril.
[ترجمه گوگل]اقتصاد کشور اکنون در خطر جدی قرار دارد [ترجمه ترگمان]اقتصاد کشور اکنون در خطر جدی قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. We face the immediate peril of being bought out by another company.
[ترجمه گوگل]ما با خطر فوری خرید توسط شرکت دیگری روبرو هستیم [ترجمه ترگمان]با خطر فوری مواجه می شویم که توسط یک شرکت دیگر خریداری می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Politicians ignore this issue at their peril.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران به خطر خود این موضوع را نادیده می گیرند [ترجمه ترگمان]سیاستمداران این مساله را در خطر خود نادیده می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. The sense of balance is put at peril.
[ترجمه گوگل]حس تعادل به خطر افتاده است [ترجمه ترگمان]حس تعادل در خطر قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• danger, risk, hazard put at risk, endanger, jeopardize peril is great danger; a formal word.
پیشنهاد کاربران
peril ( n ) ( pɛrəl ) =serious danger, e. g. The country's economy is now in grave peril. a warning about the perils of drug abuse. perilous ( adj ) , perilously ( adv )
خطر
تهدیدها، مخاطرات، و وضعیت هایی که ممکن است برای افراد یا مال و دارایی آنها خطرناک باشند.
peril ( noun ) =خطر، مخاطره Definition = خطر بزرگ، یا چیزی که بسیار خطرناک است/دلیل آسیب دیدگی ، دلیل آسیب دیدن چیزی و غیره do something at your peril = انجام کاری که ممکن است برای شما بسیار خطرناک باشد ( به جون خریدن ) ( با به خطر انداختن جون ) ... [مشاهده متن کامل]
examples: 1 - The hunter was abandoned by the natives when he described the peril that lay ahead of them. بومیان شکارچی را رها کردند وقتی او خطری را که بر سر راهشان بود برایشان توضیح داد. 2 - There is great peril in trying to climb the mountain. تلاش برای صعود به این کوه خطر بزرگی دارد. 3 - I never felt that my life was in peril. هیچ وقت احساس نکردم که زندگی ام در خطر است. 4 - The journey through the mountains was fraught with peril ( = full of dangers ) . سفر از طریق کوهها مملو از خطر بود ( = پر از خطرات ) . 5 - Teenagers must be warned about the perils of unsafe sex. باید به نوجوانان در مورد خطرات رابطه جنسی نادرست هشدار داد. 6 - We underestimate the destructiveness of war at our peril. ما ویرانگری جنگ را با به خطر انداختن جونمان دست کم گرفتیم. 7 - The president said that we are entering a time of great peril. رئیس جمهور گفت که ما در حال ورود به یک دوران پرخطر هستیم. 8 - The main perils covered are fire, lightning, explosion, and earthquake. خطرات اصلی مشمول آتش سوزی ، صاعقه ، انفجار و زلزله است.