perichondrium


(کالبد شناسی) شامه ی غضروف پوش، پیراگرجن، پیرا غضروف، شامه غضروف پوش، ضریع غضروف

جمله های نمونه

1. Methods Myringoplasties with autologous tragal perichondrium or allografts fascia by otoendoscopy was applied 63 cases.
[ترجمه گوگل]MethodsMyringoplasties با پریکندری تراگال اتولوگ یا فاسیای آلوگرافت با اتوآندوسکوپی در 63 مورد استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های Myringoplasties با autologous tragal perichondrium یا allografts نوار پیوندی با otoendoscopy ۶۳ مورد به کار برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The perichondrium of the cartilage is only partially contiguous with the periosteum of the crests.
[ترجمه گوگل]پریکندریوم غضروف فقط تا حدی با پریوستئوم تاج ها مجاور است
[ترجمه ترگمان]The غضروف تنها تا حدی با the of پیوسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: The thyroid perichondrium with muscular pedicle was used. in 2 cases undergoing resection of laryngopharyngeal cancer during different patterns of repair operation.
[ترجمه گوگل]روش کار: از پریکندریوم تیروئید با ساقه عضلانی استفاده شد در 2 مورد تحت رزکسیون سرطان حنجره حنجره در طی الگوهای مختلف عمل ترمیم قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: تیروئید perichondrium با pedicle ماهیچه ای مورد استفاده قرار گرفت در ۲ مورد از سرطان laryngopharyngeal در طول الگوهای مختلف عملیات تعمیر استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective: To validate thyroid perichondrium with muscular pedicle in laryngopharyngeal repair.
[ترجمه گوگل]هدف: اعتبارسنجی پریکندریوم تیروئید با پدیکول عضلانی در ترمیم حنجره
[ترجمه ترگمان]هدف: اعتبار سنجی تیروئید با pedicle ماهیچه ای در تعمیر laryngopharyngeal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tracheal perichondrium was the originating site of adaptive cartilage regeneration.
[ترجمه گوگل]پریکندریوم نای محل شروع بازسازی غضروف تطبیقی ​​بود
[ترجمه ترگمان]tracheal perichondrium محل اصلی بازسازی غضروف دنده ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion The newly formed fibrocartilage and the involved perichondrium must be totally removed to achieve the good results.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری فیبرو غضروف تازه تشکیل شده و پریکندریوم درگیر باید به طور کامل برداشته شوند تا نتایج خوب حاصل شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The تازه تاسیس و the درگیر باید به طور کامل برای رسیدن به نتایج خوب حذف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reconstruction: Larynx: the remains of epiglottis, perichondrium of thyroid cartilage, the infrahyoid muscular fascia, and the platysmal flap were utilized to restore the defects of larynx.
[ترجمه گوگل]بازسازی: حنجره: از بقایای اپی گلوت، پریکندریوم غضروف تیروئید، فاسیای عضلانی زیرهیوئید و فلپ پلاتیسمی برای ترمیم نقایص حنجره استفاده شد
[ترجمه ترگمان]بازسازی: Larynx: باقیمانده غضروف تیرویید، غضروف تیرویید، لایه عضلانی infrahyoid، و دریچه platysmal برای ترمیم نقص های حنجره استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The perichondrium carries the blood supply to the cartilage.
[ترجمه گوگل]پریکندریوم جریان خون را به غضروف حمل می کند
[ترجمه ترگمان]perichondrium خون را به غضروف حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion The incidence of aeropleura can be reduced by the methods. It is related between thoracic deformity and perichondrium left and refilled of the costal cartilages.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری میزان بروز آئروپلورا را می توان با روش ها کاهش داد بین تغییر شکل قفسه سینه و پری کندریوم چپ و پر شدن مجدد غضروف های دنده ای ارتباط دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری رخداد of را می توان با این روش ها کاهش داد آن مربوط به بدشکلی قفسه سینه و چپ و پر کردن استخوان غضروف دنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Results:There are five soft tissue components above the bone of nose:a skin, a superficial fatty layer, a deep fatty layer(loose tissue layer), a periosteum and perichondrium layer.
[ترجمه گوگل]نتایج: پنج جزء بافت نرم بالای استخوان بینی وجود دارد: یک پوست، یک لایه چربی سطحی، یک لایه چربی عمیق (لایه بافت شل)، یک لایه پریوستوم و لایه پریکندریوم
[ترجمه ترگمان]نتایج: پنج قطعه بافت نرم بالاتر از استخوان بینی وجود دارد: یک پوست، یک لایه چربی سطحی، یک لایه چربی عمیق (لایه بافت شل)، یک لایه periosteum و perichondrium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dissection in the deep areolar plane will not ensure preservation of the lateral nasal veins that pass over the perichondrium of the middle nasal vault.
[ترجمه گوگل]کالبد شکافی در صفحه آرئولار عمیق، حفظ وریدهای بینی جانبی را که از پریکندریوم طاق میانی بینی عبور می کنند، تضمین نمی کند
[ترجمه ترگمان]Dissection در صفحه areolar عمیق، حفاظت از the بینی که از the بینی میانی عبور می کنند را تضمین نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To evaluate the outcome of arthroplasty with transplantation of autogenous rib perichondrium for reconstruction of the metacarpophalangeal joint.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی نتیجه آرتروپلاستی با پیوند پریکندریوم دنده اتوژن برای بازسازی مفصل متاکارپوفالانژیال
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی پیامد of با پیوند دنده autogenous برای بازسازی مفصل metacarpophalangeal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To investigate curative effect of the tragus cartilage ring with perichondrium for repairing tympanic membrane perforation.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر درمانی حلقه غضروف تراگوس با پریکندریوم برای ترمیم سوراخ شدن غشای تمپان
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر curative حلقه غضروف tragus با perichondrium برای تعمیر perforation غشا tympanic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Other fibers pass through the articulation to join the contralateral perichondrium.
[ترجمه گوگل]فیبرهای دیگر از مفصل عبور می کنند تا به پریکندریوم طرف مقابل بپیوندند
[ترجمه ترگمان]رشته های دیگر از میان جمعیت رد شد تا به the contralateral بپیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

پیرا غضروف ( اسم ) : بافت همبند فیبری که غضروف را می پوشاند
پیراشامهٔ غضروف

بپرس