perfumery

/pəˈfjuːməri//pəˈfjuːməri/

معنی: عطر سازی، عطاری، عطریات، عطر فروشی
معانی دیگر: چیزهای خوشبو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: perfumeries
(1) تعریف: perfumes as a group.

(2) تعریف: a place where perfumes are made or sold.

(3) تعریف: the art or process of preparing perfumes.

جمله های نمونه

1. These aromatics were used in both perfumery and medicine.
[ترجمه گوگل]از این معطرها هم در عطرسازی و هم در پزشکی استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]این aromatics، هر دو عطر و داروها را به هم زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The perfumery formed part of a larger site dating from 2000 BC which included a copper smelting works, a winery and an olive press, producing the essential ingredient for essences.
[ترجمه گوگل]عطرسازی بخشی از یک سایت بزرگتر مربوط به سال 2000 قبل از میلاد را تشکیل می داد که شامل یک کارخانه ذوب مس، یک کارخانه شراب سازی و یک پرس زیتون بود که مواد ضروری برای اسانس ها را تولید می کرد
[ترجمه ترگمان]عطرسازی بخشی از یک محل بزرگ تر از سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد است که شامل یک کارخانه ذوب مس، یک کارخانه شراب سازی و یک انتشارات زیتون و تولید ماده اصلی برای essences است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is real biological perfumery - the mating instinct at the molecular aroma level.
[ترجمه گوگل]این عطر بیولوژیکی واقعی است - غریزه جفت گیری در سطح عطر مولکولی
[ترجمه ترگمان]این perfumery زیستی واقعی است - غریزه جفت گیری در سطح عطر مولکولی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Musk is essential to perfumery because it has important elements of diffusion and staying power.
[ترجمه گوگل]مشک برای عطرسازی ضروری است زیرا دارای عناصر مهم انتشار و ماندگاری است
[ترجمه ترگمان]مشک برای عطر سازی ضروری است چون عناصر مهمی از نفوذ و قدرت ماندن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But a spokesman for the Cosmetics, Toiletry and Perfumery Association said the study in sheep did not prove the same effects would be seen in humans.
[ترجمه گوگل]اما سخنگوی انجمن لوازم آرایشی، بهداشتی و عطری گفت که این مطالعه روی گوسفند ثابت نمی کند که اثرات مشابهی در انسان مشاهده شود
[ترجمه ترگمان]اما یک سخنگوی انجمن محصولات بهداشتی، Toiletry و perfumery گفت که مطالعه در گوسفندان ثابت نکرده است که در انسان ها اثرات مشابه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Provence is the home of perfumery.
[ترجمه گوگل]پروونس خانه عطرسازی است
[ترجمه ترگمان]Provence خانه عطر سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Cosmetic & Perfumery Association of Hong Kong Ltd.
[ترجمه گوگل]انجمن لوازم آرایشی و عطری هنگ کنگ با مسئولیت محدود
[ترجمه ترگمان]انجمن محصولات آرایشی \"& perfumery\" (Association Kong)با مسئولیت محدود \"هنگ کنگ\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oil of cedarwood is highly prized for its use in medicine and perfumery.
[ترجمه گوگل]روغن چوب سدر به دلیل استفاده از آن در پزشکی و عطرسازی بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون به خاطر کاربرد آن در پزشکی و عطر سازی بسیار باارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nowadays vacuum distillation is usually preferred to steam distillation for this purpose. to extract oils from plants, for example in perfumery.
[ترجمه گوگل]امروزه تقطیر در خلاء معمولاً برای این منظور به تقطیر با بخار ترجیح داده می شود برای استخراج روغن از گیاهان، به عنوان مثال در عطرسازی
[ترجمه ترگمان]امروزه تقطیر خلا معمولا به تقطیر بخار برای این منظور ترجیح داده می شود برای استخراج روغن از گیاهان، به عنوان مثال در عطرسازی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These fall into a tank and after some clandestine coloration and perfumery are packaged and sold.
[ترجمه گوگل]اینها داخل مخزن می افتند و بعد از رنگ آمیزی و عطرسازی مخفیانه بسته بندی و فروخته می شوند
[ترجمه ترگمان]این fall به داخل یک مخزن ریخته و پس از کمی رنگ آمیزی پنهانی و perfumery بسته بندی و فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A stout aromatic Mediterranean herb(Salvia sclarea) in the mint family, having showy violet, pink, or white flower clusters and yielding an essential oil used as a flavoring and in perfumery.
[ترجمه گوگل]یک گیاه معطر مدیترانه‌ای تنومند (Salvia sclarea) در خانواده نعناع، ​​با خوشه‌های گل‌های بنفش، صورتی یا سفید خودنمایی می‌کند و دارای اسانس است که به عنوان طعم‌دهنده و در عطرسازی استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک گیاه معطر مدیترانه ای (salvia sclarea)در خانواده نعناع، داشتن خوشه های گل بنفش، صورتی، یا سفید و یک روغن اسانس مورد استفاده به عنوان یک طعم و در عطرسازی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An odoriferous yellow oil found in orange flowers and used in perfumery and as a flavoring .
[ترجمه گوگل]یک روغن زرد خوشبو که در گل های پرتقال یافت می شود و در عطرسازی و به عنوان طعم دهنده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]روغن زرد odoriferous در گله ای نارنجی یافت می شود و در عطرسازی و به عنوان طعم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A tropical Asian tree ( Cananga odorata ) having fragrant greenish - yellow flowers oil used in perfumery.
[ترجمه گوگل]درخت آسیایی استوایی (Cananga odorata) دارای روغن گل‌های زرد متمایل به سبز معطر است که در عطرسازی استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک درخت استوایی گرمسیری (Cananga odorata)که گله ای خوشبو به رنگ سبز مایل به سبز دارد، در عطرسازی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have been specialized more than 25 years in the construction and revision of aerosol can filling systems and perfumery.
[ترجمه گوگل]ما بیش از 25 سال در ساخت و بازنگری سیستم های پرکننده قوطی آئروسل و عطرسازی تخصص داشته ایم
[ترجمه ترگمان]ما بیش از ۲۵ سال است که در ساخت و تجدید نظر of می توانند سیستم ها و عطرسازی را پر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عطر سازی (اسم)
aromatization, perfumery

عطاری (اسم)
perfumery, grocery, pharmacology

عطریات (اسم)
perfumery

عطر فروشی (اسم)
perfumery

انگلیسی به انگلیسی

• store that sells cosmetics and perfumes

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : perfume
✅️ اسم ( noun ) : perfume / perfumery
✅️ صفت ( adjective ) : perfumed
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس