اسم ( noun )
• (1) تعریف: a substance, esp. a liquid, made from flowers or synthetically, that is worn on the body to give it a pleasant smell.
• مترادف: essence, scent, toilet water
• مشابه: attar, balm, cologne, eau de Cologne
• مترادف: essence, scent, toilet water
• مشابه: attar, balm, cologne, eau de Cologne
• (2) تعریف: a pleasant, usu. sweet odor.
• مترادف: bouquet, fragrance, incense, scent
• مشابه: aroma, odor, smell
• مترادف: bouquet, fragrance, incense, scent
• مشابه: aroma, odor, smell
- the perfume of rose petals
[ترجمه احمد قربانی] رایحه گلبرگ گل رز|
[ترجمه گوگل] عطر گلبرگ های رز[ترجمه ترگمان] عطر گلبرگ گل رز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: perfumes, perfuming, perfumed
حالات: perfumes, perfuming, perfumed
• (1) تعریف: to give a sweet or pleasing odor to.
• مترادف: scent
• مشابه: aromatize, sweeten
• مترادف: scent
• مشابه: aromatize, sweeten
- The flowers perfumed the air.
[ترجمه گوگل] گلها هوا را معطر کردند
[ترجمه ترگمان] گل ها هوا را معطر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] گل ها هوا را معطر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to apply scent or perfume to.
• مشابه: scent
• مشابه: scent
- She perfumes her stationery.
[ترجمه گوگل] لوازم التحریر خود را معطر می کند
[ترجمه ترگمان] لوازم تحریر خود را به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] لوازم تحریر خود را به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید