فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: performs, performing, performed
حالات: performs, performing, performed
• (1) تعریف: to carry out; do; fulfill.
• مترادف: carry out, discharge, do
• مشابه: accomplish, achieve, commit, execute, fulfill, transact
• مترادف: carry out, discharge, do
• مشابه: accomplish, achieve, commit, execute, fulfill, transact
- The new employee performed all the assigned tasks.
[ترجمه گوگل] کارمند جدید تمام وظایف محوله را انجام داد
[ترجمه ترگمان] کارمند جدید تمام وظایف محوله را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کارمند جدید تمام وظایف محوله را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Which surgeon performed the operation?
[ترجمه گوگل] کدام جراح این عمل را انجام داد؟
[ترجمه ترگمان] کدوم جراح عمل رو انجام داده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کدوم جراح عمل رو انجام داده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The experiment was performed a second time and produced the same results.
[ترجمه گوگل] آزمایش برای بار دوم انجام شد و نتایج یکسانی داشت
[ترجمه ترگمان] آزمایش برای بار دوم انجام شد و نتایج مشابهی ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آزمایش برای بار دوم انجام شد و نتایج مشابهی ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to enact or present for the entertainment of an audience.
• مترادف: act, enact, portray, put on, stage
• مشابه: depict, give, play, present, render, represent
• مترادف: act, enact, portray, put on, stage
• مشابه: depict, give, play, present, render, represent
- He performed the role of Othello on the London stage.
[ترجمه ارشیا] او نقش اتلّو را در صحنه لندن اجرا کرد|
[ترجمه گوگل] او نقش اتللو را روی صحنه لندن اجرا کرد[ترجمه ترگمان] نقش اتللو را در صحنه لندن بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The orchestra performed that difficult new piece very well.
[ترجمه گوگل] ارکستر آن قطعه سخت جدید را خیلی خوب اجرا کرد
[ترجمه ترگمان] ارکستر این قطعه بسیار سخت را به خوبی اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ارکستر این قطعه بسیار سخت را به خوبی اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: performable (adj.), performer (n.)
مشتقات: performable (adj.), performer (n.)
• (1) تعریف: to do, fulfill, or carry out that which is expected.
• مشابه: act, do, finish, provide
• مشابه: act, do, finish, provide
- She performs very efficiently in her job.
[ترجمه گوگل] او در کار خود بسیار کارآمد عمل می کند
[ترجمه ترگمان] او در کار خود بسیار کارآمد عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او در کار خود بسیار کارآمد عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This make of washing machine has always performed extremely well.
[ترجمه گوگل] این ماشین لباسشویی همیشه عملکرد فوق العاده ای داشته است
[ترجمه ترگمان] این کار از ماشین لباس شویی همیشه به خوبی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این کار از ماشین لباس شویی همیشه به خوبی انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to provide entertainment for an audience, as by giving a musical concert.
• مترادف: act, dance, play, sing
• مشابه: troupe
• مترادف: act, dance, play, sing
• مشابه: troupe
- Who's performing at the auditorium this weekend?
[ترجمه گوگل] چه کسی این آخر هفته در سالن نمایش اجرا می کند؟
[ترجمه ترگمان] این آخر هفته کی داره تو سالن نمایش اجرا می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این آخر هفته کی داره تو سالن نمایش اجرا می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I thought you performed very well in the play.
[ترجمه گوگل] به نظرم در نمایشنامه خیلی خوب بازی کردی
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم تو نمایش خوبی انجام دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم تو نمایش خوبی انجام دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید