1. This state of affairs, he said, jeopardized perestroika, unnerved the population, and threatened to make the country ungovernable.
[ترجمه گوگل]او گفت که این وضعیت پرسترویکا را به خطر انداخت، مردم را عصبی کرد و کشور را غیرقابل اداره کرد
[ترجمه ترگمان]او گفت که این وضعیت آشفته و خطرناک مردم را به خطر می اندازد و تهدید می کند که کشور را نجات خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The period of glasnost and perestroika under Gorbachev led to a great burgeoning of group activity throughout the republics.
[ترجمه گوگل]دوره گلاسنوست و پرسترویکا در زمان گورباچف به رشد گسترده فعالیت گروهی در سراسر جمهوری ها منجر شد
[ترجمه ترگمان]دوره of و perestroika تحت گورباچف منجر به رشد شدید فعالیت گروهی در سرتاسر جمهوری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His book Perestroika helps establish that from the very start Gorbachev was out to reorient, not dismantle their system.
[ترجمه گوگل]کتاب Perestroika او کمک می کند تا مشخص شود که گورباچف از همان ابتدا قصد داشت جهت گیری مجدد را انجام دهد، نه از بین بردن سیستم آنها
[ترجمه ترگمان]کتاب او Perestroika به ایجاد این مساله کمک می کند که از همان ابتدا گورباچف بخاطر جمع کردن سیستم آن ها بیرون رانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And Perestroika has meant so many changes - even the introduction of the latest computerised office technology.
[ترجمه گوگل]و Perestroika به معنای تغییرات بسیار زیادی است - حتی معرفی آخرین فناوری اداری کامپیوتری
[ترجمه ترگمان]و Perestroika به معنای تغییرات بسیار زیادی است - حتی معرفی آخرین تکنولوژی کامپیوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In July a Pravda editorial had attacked perestroika for creating a new bureaucracy without solving the old problems.
[ترجمه گوگل]در ژوئیه سرمقاله پراودا به پرسترویکا به دلیل ایجاد یک بوروکراسی جدید بدون حل مشکلات قدیمی حمله کرده بود
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئیه، سرمقاله Pravda به perestroika برای ایجاد یک بروکراسی جدید بدون حل مشکلات قدیمی، مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The passage of time required perestroika from the musicians themselves.
[ترجمه گوگل]گذشت زمان مستلزم پرسترویکا از خود نوازندگان بود
[ترجمه ترگمان]گذر زمان نیازمند perestroika از خود موسیقی دانان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Enter glasnost and perestroika, along with the issues of determining where they would lead, and how fast.
[ترجمه گوگل]گلاسنوست و پرسترویکا را به همراه مسائل تعیین اینکه کجا و با چه سرعتی هدایت خواهند کرد وارد کنید
[ترجمه ترگمان]glasnost و perestroika را همراه با مسایل تعیین اینکه کجا هستند وارد کنید و چقدر سریع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There is no evidence of either glasnost or perestroika.
[ترجمه گوگل]هیچ مدرکی از گلاسنوست یا پرسترویکا وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی دال بر glasnost یا perestroika وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His raft of reforms — often called perestroika, or "restructuring" — included a policy known as glasnost, or openness, that called for greater freedom of speech and less control over the press.
[ترجمه گوگل]مجموعه اصلاحات او - که اغلب پرسترویکا یا "تجدید ساختار" نامیده می شود - شامل سیاستی به نام گلاسنوست یا باز بودن بود که خواستار آزادی بیشتر بیان و کنترل کمتر بر مطبوعات بود
[ترجمه ترگمان]کلک او اصلاحات - اغلب به اصطلاح \"بازسازی\" یا \"بازسازی\" - شامل یک سیاست معروف به glasnost، یا باز بودن، بود که خواستار آزادی بیشتر بیان و کنترل کم تر بر مطبوعات شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Perestroika was unable to reverse the collapsing Soviet economy despite Gorbachev's best efforts.
[ترجمه گوگل]پرسترویکا علیرغم بهترین تلاش های گورباچف نتوانست اقتصاد در حال فروپاشی شوروی را معکوس کند
[ترجمه ترگمان]Perestroika علی رغم تلاش های گورباچف قادر به معکوس کردن اقتصاد فروپاشی شوروی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Paired with perestroika, the restructuring of the Soviet economy, glasnost set the stage for the 1989 revolutions in Eastern Europe and the final breakup of the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]گلاسنوست همراه با پرسترویکا، بازسازی اقتصاد شوروی، زمینه را برای انقلاب های 1989 در اروپای شرقی و فروپاشی نهایی اتحاد جماهیر شوروی فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]glasnost با perestroika، بازسازی اقتصاد شوروی، مرحله ای را برای انقلاب های ۱۹۸۹ در اروپای شرقی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We see perestroika leading to glasnost.
[ترجمه گوگل]ما شاهد پرسترویکا هستیم که به گلاسنوست منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]ما perestroika را می بینیم که به glasnost منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. By the time Mikhail Gorbachev initiated perestroika and glasnost in the late 1980s, the Soviet Union was all but bust.
[ترجمه گوگل]در زمانی که میخائیل گورباچف پرسترویکا و گلاسنوست را در اواخر دهه 1980 آغاز کرد، اتحاد جماهیر شوروی کاملاً منحل شده بود
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که میخاییل گورباچف perestroika و glasnost را در اواخر دهه ۱۹۸۰ آغاز کرد، اتحاد جماهیر شوروی تنها شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In doing so, he is stirring ghosts of perestroika in the late 1980 s.
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، او ارواح پرسترویکا را در اواخر دهه 1980 تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، او در اواخر دهه ۱۹۸۰ روح perestroika را به هم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید