perceptively

جمله های نمونه

1. He has spoken perceptively on many subjects.
[ترجمه گوگل]او در بسیاری از موضوعات با هشیاری صحبت کرده است
[ترجمه ترگمان]او درباره موضوعات بسیار زیادی صحبت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Perceptively, Keynes anticipated the development of a paradox.
[ترجمه گوگل]ادراکی، کینز توسعه یک پارادوکس را پیش بینی کرد
[ترجمه ترگمان]Perceptively، Keynes پیش بینی رشد یک پارادوکس را پیش بینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But I had perceptively known that it was not true.
[ترجمه گوگل]اما من کاملاً فهمیده بودم که این درست نیست
[ترجمه ترگمان]اما می دانستم که این حقیقت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As in all of Yasuoka Shotaro's perceptively illustrious stories, they end in hollowness and disappointment. Now that's reality! Four stars!
[ترجمه گوگل]همانطور که در تمام داستان های درخشان یاسوکا شوتارو، آنها به پوچی و ناامیدی ختم می شوند حالا این واقعیت است! چهار ستاره!
[ترجمه ترگمان]اما در میان داستان های perceptively و داستان های کوتاه Yasuoka، همه در خلا و ناامیدی پایان می یابد حالا این واقعیت است! چهار ستاره!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The church which has perceptively viewed this passage through the lens of epiphany has sometimes failed to reckon with what epiphany means.
[ترجمه گوگل]کلیسایی که با ادراکی به این گذرگاه از دریچه ی تجلیل نگریسته است، گاهی اوقات نتوانسته معنای تجلیل را در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان]کلیسا که perceptively را از میان ذره بین epiphany به این سو نگاه می دارد، گاهی نتوانسته است به این معنی باشد که چه چیزی به این معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stages in her love affair with Harry are perceptively written.
[ترجمه گوگل]مراحل رابطه عاشقانه او با هری به صورت ادراکی نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]مراحل عاشقانه عشق او با هری perceptively است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A good book talks to your mind, gives you many lessons and experiences, as well as makes you think deeply and perceptively. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]یک کتاب خوب با ذهن شما صحبت می‌کند، درس‌ها و تجربیات زیادی به شما می‌دهد و همچنین باعث می‌شود عمیق و ادراکی فکر کنید دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]یک کتاب خوب با ذهن خود صحبت می کند، درس های و تجربیات زیادی به شما می دهد، همچنین باعث می شود که شما عمیقا و perceptively فکر کنید دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The paper studies the history, the pattern and the causes of stock system. The issue of the neutralism of stock system has been carefully and perceptively considered in the paper, too.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی تاریخچه، الگوی و علل سیستم سهام می پردازد موضوع خنثی بودن سیستم سهام نیز در این مقاله با دقت و ادراکی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله تاریخچه، الگو و علل سیستم ذخیره را بررسی می کند مساله of سیستم سهام به دقت و perceptively در این مقاله در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Against the photograph in the inside pages we ran a wonderful and perceptively written analysis on women politics.
[ترجمه گوگل]در مقابل عکس موجود در صفحات داخلی، ما یک تحلیل شگفت انگیز و قابل درک در مورد سیاست زنان ارائه کردیم
[ترجمه ترگمان]در مقابل عکس در صفحات داخلی، ما یک تحلیل بسیار عالی و perceptively بر روی سیاست زنان اجرا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One type of detective story features a brilliant amateur who, by perceptively analyzing motive and clues, solves crimes that baffle the police.
[ترجمه گوگل]یکی از انواع داستان های کارآگاهی دارای یک آماتور درخشان است که با تجزیه و تحلیل ادراکی انگیزه و سرنخ ها، جنایاتی را که پلیس را گیج می کند حل می کند
[ترجمه ترگمان]یک نوع داستان کارآگاهی، یک غیرحرفه ای درخشان است که با تجزیه و تحلیل انگیزه ها و سرنخ ها، جنایاتی را حل می کند که پلیس را تضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• discerningly, with the ability to distinguish

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : perceive
اسم ( noun ) : perception / perceptiveness
صفت ( adjective ) : perceptive / perceptible
قید ( adverb ) : perceptively / perceptibly
زیرکانه
هوشمندانه

بپرس