peptone

/ˈpeptoʊn//ˈpeptəʊn/

(تنکرد شناسی) پپتون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: peptonic (adj.), peptonoid (n.)
• : تعریف: any of various soluble, diffusible, derived proteins formed by the action of enzymes, or by the acid hydrolysis of proteins.

جمله های نمونه

1. Both chlamydospore and conidium germinated best in the peptone and beef extract solution.
[ترجمه گوگل]کلامیدوسپور و کونیدیوم هر دو در محلول پپتون و عصاره گوشت گاو به بهترین وجه جوانه زدند
[ترجمه ترگمان]هر دو chlamydospore و conidium در محلول عصاره پپتن و گوشت، به خوبی جوانه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, the effects are not visible adding peptone, coconut milk, aneurin and inositol.
[ترجمه گوگل]با این حال، اثرات افزودن پپتون، شیر نارگیل، آنورین و اینوزیتول قابل مشاهده نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، این اثرات در اضافه کردن پپتن، شیر نارگیل، aneurin و اینوزیتول دیده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. PDA or with 0. % peptone in it was suitable for mother - culture media.
[ترجمه گوگل]PDA یا با 0 % پپتون موجود در آن برای محیط کشت مادر مناسب بود
[ترجمه ترگمان]PDA یا با ۰ در نظر گرفته شد که این امر برای رسانه فرهنگ و فرهنگی مناسب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a result, something in peptone was its growth factor.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، چیزی در پپتون عامل رشد آن بود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، چیزی در پپتن عامل رشد آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Peptone is an enzymatic digest of protein used to cultivate non - fastidious organisms, producing low - level growth.
[ترجمه گوگل]پپتون یک هضم آنزیمی پروتئین است که برای پرورش ارگانیسم‌های غیر سخت‌گیر استفاده می‌شود و رشد سطح پایینی تولید می‌کند
[ترجمه ترگمان]Peptone یک digest آنزیمی است که برای کشت ارگانیزم های non بکار می رود و رشد سطح پایینی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Peptone solution perfused into the antral pouch was used as a potent gastrin releaser and the acid output of the stomach was taken to indicate the release of gastrin from the antral mucosa.
[ترجمه گوگل]محلول پپتون پرفیوژن در کیسه آنترال به عنوان یک آزاد کننده قوی گاسترین استفاده شد و خروجی اسید معده برای نشان دادن آزاد شدن گاسترین از مخاط آنترال گرفته شد
[ترجمه ترگمان]محلول Peptone در کیسه antral به عنوان a قوی gastrin استفاده شد و خروجی اسید معده برای نشان دادن آزادی of از مخاط antral گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion Physiologic irritant peptone mediated gastric adaptive cytoprotection.
[ترجمه گوگل]پپتون محرک ConclusionPhysiologic واسطه حفاظت سلولی سازگار معده
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این امر موجب التهاب و التهاب ناشی از cytoprotection می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cellulase activity using peptone and yeast powder as nitrogen source was higher than that of inorganic nitrogen source, such as urea and ammonium nitrate.
[ترجمه گوگل]فعالیت سلولاز با استفاده از پپتون و پودر مخمر به عنوان منبع نیتروژن بیشتر از منبع نیتروژن معدنی مانند اوره و نیترات آمونیوم بود
[ترجمه ترگمان]فعالیت cellulase با استفاده از پودر پپتن و مخمر به عنوان منبع نیتروژن بیشتر از منابع غیر آلی نیتروژن، مانند اوره و آمونیوم نیترات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This peptone is rich in protein.
[ترجمه گوگل]این پپتون سرشار از پروتئین است
[ترجمه ترگمان]این پپتن از نظر پروتئین سرشار از پروتئین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods The damage of gastric mucosa was observed by using intragastric perfusion with peptone and HCl.
[ترجمه گوگل]MethodsThe آسیب مخاط معده با استفاده از پرفیوژن داخل معده با پپتون و HCl مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها آسیب of gastric با استفاده از intragastric perfusion با HCl و HCl مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All kinds of halophilic microorganisms can grow well in beef extract peptone medium of different density of salt.
[ترجمه گوگل]همه انواع میکروارگانیسم های هالوفیل می توانند در محیط پپتون عصاره گاو با تراکم های مختلف نمک به خوبی رشد کنند
[ترجمه ترگمان]همه انواع میکرو ارگانیسم های halophilic می توانند به خوبی در استخراج گوشت گاوی از چگالی متفاوت نمک به خوبی رشد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The most appropriate fermentative medium is composed of corn meal 4%, soybean flour 1%, yeast powder 2%, fish meal 5%, peptone 0. 1%.
[ترجمه گوگل]مناسب ترین محیط تخمیری شامل آرد ذرت 4 درصد، آرد سویا 1 درصد، پودر مخمر 2 درصد، پودر ماهی 5 درصد، پپتون 0 1 درصد است
[ترجمه ترگمان]مناسب ترین رسانه fermentative ترکیبی از غذای ذرت ۴ %، آرد سویا ۱ درصد، پودر مخمر ۲ %، غذای ماهی ۵ % و پپتن صفر است ۱ %
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Method: The antipyretic effects of Bailian Caogen granule was evaluated in rabbit fever model induced by peptone.
[ترجمه گوگل]روش: اثرات تب بر گرانول Bailian Caogen در مدل تب خرگوش ناشی از پپتون بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش: اثرات antipyretic of Caogen granule در مدل تب خرگوش ناشی از پپتن ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Varieties are mainly engaged in are: the primary animal peptone, bone meal, bone, bone tablets, bone oil and other related products.
[ترجمه گوگل]انواعی که عمدتاً در آن مشغول هستند عبارتند از: پپتون حیوانی اولیه، پودر استخوان، استخوان، قرص استخوان، روغن استخوان و سایر محصولات مرتبط
[ترجمه ترگمان]انواع آن ها عمدتا در حال حاضر هستند: حیوان اول، غذای استخوان، استخوان، قرص های استخوانی، روغن استخوان و دیگر محصولات مرتبط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] پپتون ؛

انگلیسی به انگلیسی

• chemical substance produced by the partial hydrolysis of protein

پیشنهاد کاربران

بپرس