pepperoni

/ˌpepəˈroʊni//ˌpepəˈrəʊni/

معنی: فلفلی
معانی دیگر: (نوعی کالباس ادویه دار ایتالیایی) پپرونی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: pepperoni, pepperonis
• : تعریف: a hard, highly spiced Italian sausage made of beef and pork.

جمله های نمونه

1. Shop even stocks its own brand of soy-based pepperoni.
[ترجمه harika] کالباس نوعی غذای گوشتی و رستورانی است
|
[ترجمه گوگل]فروشگاه حتی مارک خود را از پپرونی مبتنی بر سویا در اختیار دارد
[ترجمه ترگمان]خرید و فروش محصول خود را به صورت soy و based سفارش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But any additives in the pepperoni do have to be declared.
[ترجمه گوگل]اما هر گونه افزودنی در پپرونی باید اعلام شود
[ترجمه ترگمان]اما هر گونه مواد افزودنی در the باید اعلام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sweet pepperoni is usually made of all pork and is mildly seasoned.
[ترجمه گوگل]پپرونی شیرین معمولاً از تمام گوشت خوک تهیه می شود و طعم ملایمی دارد
[ترجمه ترگمان]پپرونی شیرین معمولا از همه گوشت خوک درست می شود و کمی هم seasoned
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Use slotted spoon to remove bacon and pepperoni to paper towels and let drain.
[ترجمه گوگل]با قاشق سوراخ دار بیکن و پپرونی را روی دستمال کاغذی بردارید و بگذارید آب آن خارج شود
[ترجمه ترگمان]از قاشق slotted برای برداشتن بیکن و pepperoni به دستمال کاغذی استفاده کنید و بگذارید تخلیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I often grab a piece of pepperoni pizza and watch a thriller movie in the basement with my friends.
[ترجمه گوگل]من اغلب یک تکه پیتزا پپرونی می گیرم و با دوستانم در زیرزمین یک فیلم هیجان انگیز تماشا می کنم
[ترجمه ترگمان]اغلب پیتزا پپرونی می خورم و یه فیلم ترسناک توی زیرزمین با دوستام تماشا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pepperoni pizza sure is delicious — but without the brain, your taste buds wouldn't be able to tell if you were eating pizza or the box it came in.
[ترجمه گوگل]پیتزا پپرونی مطمئناً خوشمزه است - اما بدون مغز، جوانه های چشایی شما نمی توانند تشخیص دهند که پیتزا می خورید یا جعبه ای که در آن آمده است
[ترجمه ترگمان]پیتزا پپرونی حتما خوش مزه است - اما بدون مغز، حس چشایی شما قادر نخواهد بود تشخیص دهد که شما پیتزا می خورید یا جعبه ای که آن امده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I would like a pepperoni and salad.
[ترجمه گوگل]من فلفلی و سالاد می خواهم
[ترجمه ترگمان] می خوام پپرونی و سالاد بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hi, can I get a large pepperoni and mushroom with extra cheese, please ?
[ترجمه گوگل]سلام، لطفا یک پپرونی و قارچ بزرگ با پنیر اضافی تهیه کنم؟
[ترجمه ترگمان]سلام، میتونم پپرونی و قارچ اضافی با پنیر اضافه بگیرم لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What kind of pizza do you prefer, pepperoni, cheese or mushroom?
[ترجمه گوگل]چه نوع پیتزایی را ترجیح می دهید، پپرونی، پنیر یا قارچ؟
[ترجمه ترگمان]پیتزا، پنیر یا قارچ رو ترجیح میدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pizza, hold the pepperoni. A burger, hold the cheese.
[ترجمه گوگل]پیتزا، پپرونی را نگه دارید یک همبرگر، پنیر را نگه دارید
[ترجمه ترگمان] پیتزا، پپرونی رو نگه دار یه همبرگر، پنیر بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a pizza with pepperoni, beef, pork, onion, green pepper and mushroom.
[ترجمه گوگل]این پیتزا با پپرونی، گوشت گاو، گوشت خوک، پیاز، فلفل سبز و قارچ است
[ترجمه ترگمان]پیتزا پپرونی، گوشت گوساله، گوشت خوک، پیاز و قارچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I saw the heart shaped pepperoni pizza on One Charming Party and there it was. A solution to my problem.
[ترجمه گوگل]من پیتزای فلفلی شکل قلب را در One Charming Party دیدم و آنجا بود راه حلی برای مشکل من
[ترجمه ترگمان]پیتزای قلبی شکل را دیدم که پیتزا را به یک طرف آدم جلب می کرد و آنجا بود راه حل مشکل من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tina: I'd like pepperoni, green peppers, mushrooms, olives, and double cheese.
[ترجمه گوگل]تینا: من پپرونی، فلفل سبز، قارچ، زیتون و پنیر دوبل می خواهم
[ترجمه ترگمان]تینا: من pepperoni، فلفل سبز، قارچ، زیتون، و پنیر دو گانه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'd like a large pepperoni pizza with mushrooms, olives and extra cheese.
[ترجمه گوگل]من یک پیتزا پپرونی بزرگ با قارچ، زیتون و پنیر اضافی می خواهم
[ترجمه ترگمان]پیتزا پپرونی را با قارچ و زیتون و پنیر اضافه دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلفلی (اسم)
pepperoni

انگلیسی به انگلیسی

• type of seasoned sausage
pepperoni is a kind of spicy sausage, usually eaten in thin slices on top of pizzas.

پیشنهاد کاربران

در اسلنگ به معنی پستان خانوم ها هم هست . اون قسمتی که نوک سینه هست و رنگش با پوست بدن فرق داره.
مثال:
Gal:
Did you order pizza with extra pepperoni?
Boy:
Yes
Gal:
Do you want to see my pepperoni?
صرفا فلفلی موید تند بودن نمیباشد چون فلفل شیرین هم وجود دارد

بپرس