pentium

جمله های نمونه

1. It needs time to recoup its investment in Pentium, and still has plenty left to milk in the 8048
[ترجمه گوگل]برای جبران سرمایه گذاری خود در پنتیوم به زمان نیاز دارد و هنوز مقدار زیادی شیر در 8048 باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]این به زمان نیاز دارد تا سرمایه گذاری اش در پنتیوم را جبران کند، و هنوز مقدار زیادی برای شیر در ۸۰۴۸ باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That question becomes increasingly important as the Pentium class of personal computers moves through its lifespan.
[ترجمه گوگل]این سوال زمانی که کلاس کامپیوترهای شخصی پنتیوم در طول عمر خود در حال حرکت است، اهمیت فزاینده ای پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]این سوال به طور فزاینده ای مهم می شود چون کلاس پنتیوم کامپیوترهای شخصی در طول عمر خود حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Id says Quake requires a Pentium, though it will run slowly on a 66 or 100 megahertz 8048
[ترجمه گوگل]Id می‌گوید Quake به پنتیوم نیاز دارد، اگرچه روی 8048 66 یا 100 مگاهرتز به کندی اجرا می‌شود
[ترجمه ترگمان]نهاد می گوید که زلزله نیاز به یک پنتیوم دارد، هر چند که این زلزله به مدت ۶۶ یا ۱۰۰ مگا مگاهرتز پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Pentium chip-powered machines will run at 133 megahertz or more and cost about $ 500.
[ترجمه گوگل]دستگاه های مجهز به تراشه پنتیوم با سرعت 133 مگاهرتز یا بیشتر کار می کنند و قیمتی در حدود 500 دلار دارند
[ترجمه ترگمان]ماشین های پنتیوم - ۱۳۳ مگاهرتز یا بیشتر هزینه خواهند داشت و هزینه آن ۵۰۰ دلار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company also showed off a new 166-megahertz Pentium Presario computer by launching games that place great demands on the processor.
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین یک کامپیوتر جدید 166 مگاهرتزی Pentium Presario را با راه اندازی بازی هایی که تقاضاهای زیادی را برای پردازنده ایجاد می کند، به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین یک کامپیوتر پنتیوم Presario با ۱۶۶ میلیون کامپیوتر را با اجرای بازی هایی که تقاضاهای بسیار زیادی را روی پردازنده انجام می دهند، نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Intel cut prices on some Pentium chips as much as 40 percent last quarter.
[ترجمه گوگل]اینتل در سه ماهه گذشته قیمت برخی از تراشه های پنتیوم را تا 40 درصد کاهش داد
[ترجمه ترگمان]اینتل بر روی برخی از چیپ های پنتیوم به اندازه ۴۰ درصد در ربع گذشته قیمت را کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By comparison, older Pentium computers are surrounded by chips that can transfer data at up to 50 megabytes per second.
[ترجمه گوگل]در مقایسه، کامپیوترهای قدیمی پنتیوم توسط تراشه هایی احاطه شده اند که می توانند داده ها را تا 50 مگابایت در ثانیه انتقال دهند
[ترجمه ترگمان]با مقایسه، کامپیوترهای Pentium قدیمی تر توسط چیپ ها احاطه شده اند که می توانند داده ها را تا ۵۰ مگابایت در ثانیه انتقال دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sure, the Pentium chip plays a part, but other components provide the big difference.
[ترجمه گوگل]مطمئناً، تراشه پنتیوم نقش مهمی را ایفا می کند، اما اجزای دیگر تفاوت بزرگی را ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]مطمئنا، چیپ پنتیوم نقشی ایفا می کند، اما دیگر اجزا تفاوت بزرگی را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A Pentium Pro computer running 32-bit software in a pure 32-bit operating system is screamingly fast compared with current models.
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر Pentium Pro که نرم افزار 32 بیتی را در یک سیستم عامل خالص 32 بیتی اجرا می کند در مقایسه با مدل های فعلی بسیار سریع است
[ترجمه ترگمان]یک کامپیوتر Pentium پرو ۳۲ بیتی را در یک سیستم عامل ۳۲ بیتی خالص اجرا می کند که در مقایسه با مدل های فعلی بسیار سریع عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For example, a fast Pentium III or slow G4 can mint a 20-bit stamp in less than a second, but a Pentium-II or G3 cannot.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پنتیوم III سریع یا G4 کند می تواند یک مهر 20 بیتی را در کمتر از یک ثانیه ضرب کند، اما پنتیوم-II یا G3 نمی تواند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک پنتیوم سریع یا G۴ آهسته می تواند یک تمبر ۲۰ بیتی را در کم تر از یک ثانیه داشته باشد، اما یک پنتیوم ۲ یا گروه ۳ نمی تواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An old Pentium 133 will be sufficient for development or a small personal site.
[ترجمه گوگل]یک پنتیوم 133 قدیمی برای توسعه یا یک سایت شخصی کوچک کافی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک پنتیوم ۴ پیر برای توسعه یا یک سایت شخصی کوچک کافی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In September 199 systems powered by Pentium III and Celeron CPUs dominated the budget chart.
[ترجمه گوگل]در سپتامبر 199، سیستم‌های مجهز به پردازنده‌های Pentium III و Celeron بر نمودار بودجه تسلط داشتند
[ترجمه ترگمان]در سپتامبر ۱۹۹ سیستم با قدرت پنتیوم ۳ و Celeron CPU بر روی نمودار بودجه تسلط داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pentium processors trace their heritage all the way back to the original Intel 8088 CPU used in the original IBM-PC in 198
[ترجمه گوگل]پردازنده‌های پنتیوم میراث خود را به CPU اصلی اینتل 8088 که در IBM-PC اصلی در سال 198 استفاده شد، بازمی‌گردانند
[ترجمه ترگمان]پردازنده های پنتیوم تمام مسیر خود را به پردازنده اصلی اینتل ۸۰۸۸ که در the اصلی (IBM - PC)در ۱۹۸ مورد استفاده قرار می گیرد، ردیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Intel has said it plans to introduce the Pentium 4 at 4 GHz or higher.
[ترجمه گوگل]اینتل گفته است که قصد دارد پنتیوم 4 را با فرکانس 4 گیگاهرتز یا بالاتر معرفی کند
[ترجمه ترگمان]اینتل گفته است که قصد دارد پنتیوم ۴ در ۴ گیگاهرتز یا بالاتر معرفی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You are always willing to Chollima the Pentium.
[ترجمه گوگل]شما همیشه مایل به Chollima the Pentium هستید
[ترجمه ترگمان] تو همیشه تمایل داری که \"Pentium\" رو باز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] پنتیوم ریز پردازنده ای بسیار قوی که در سال 1993، شرکت intel آن را معرفی کرد. این ریز پردازنده به طور نرم افزاری با ریز پردازنده ی 8088 سازگار است . نگاه کنید که microprocessor .
[برق و الکترونیک] پنتیوم نشانه تجاری شرکت اینتل برای ریز پردازنده های 32 بیتی سری 500 که واحدهای پردازش مرکزی (CUP) سریع برای کامیپوترهای شخصی ،سرور و ابر کامپیوترها هستند. هر قطعه از 5/5 میلیون ترانزیستور تشکیل شده است و می تواند 70 میلیون جمع را در ثانیه انجام دهد . انواع مختلف آن تا سرعت 200mhz موجود هستند .

انگلیسی به انگلیسی

• pentium microprocessor, relatively new central processing unit from the intel corporation (computers)

پیشنهاد کاربران

بپرس