pentatonic

/ˌpentəˈtɒnɪk//ˌpentəˈtɒnɪk/

(موسیقی - دارای پنج تن در هر اکتاو) پنتاتونیک، پنجصدایی، پنجنتی

جمله های نمونه

1. A simple spinner using a pentatonic scale might be subdivided into five symmetrically weighted sectors.
[ترجمه گوگل]یک اسپینر ساده با استفاده از مقیاس پنتاتونیک ممکن است به پنج بخش با وزن متقارن تقسیم شود
[ترجمه ترگمان]یک spinner ساده با استفاده از یک مقیاس pentatonic ممکن است به پنج بخش با وزن متقارن تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any or all of the three minor pentatonics can be used to improvise over any of the chords in the same key.
[ترجمه گوگل]هر یک یا همه سه پنتاتونیک مینور را می توان برای بداهه نوازی روی هر یک از آکوردهای یک کلید استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]هر یک از این سه pentatonics کوچک می تواند برای بداهه کردن هر یک از chords در همان کلید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tritones are bracketed, and the derivative pentatonic scale written alongside.
[ترجمه گوگل]تریتون ها براکتی هستند و مقیاس مشتق پنتاتونیک در کنار آن نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]The در داخل پرانتز قرار گرفته اند و مقیاس derivative مشتق در امتداد آن نوشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The major pentatonic scale is a five note scale. It contains scale degrees 6 from the major scale, and does not contain any half-steps.
[ترجمه گوگل]مقیاس پنتاتونیک اصلی یک مقیاس پنج نت است این شامل مقیاس درجات 6 از مقیاس اصلی است و شامل هیچ نیمه مرحله ای نیست
[ترجمه ترگمان]مقیاس بزرگ pentatonic یک مقیاس پنج یادداشت است این مجموعه شامل درجه ۶ از مقیاس بزرگ است و شامل هیچ کدام از نیم مرحله نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So, it's a penta-- what we call a pentatonic scale.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این یک پنتا است - چیزی که ما آن را مقیاس پنتاتونیک می نامیم
[ترجمه ترگمان]پس، پنتا a - - چیزی که ما اسمش را مقیاس pentatonic می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pentatonic scalea scale of five notes a scale without semitones.
[ترجمه گوگل]مقیاس پنتاتونیک مقیاس پنج نت یک مقیاس بدون نیم صدا
[ترجمه ترگمان]مقیاس pentatonic pentatonic پنج نکته را در مقیاس بدون semitones نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most traditional music by Pipa belongs to the pentatonic scale, and the speed is intermediate or slow.
[ترجمه گوگل]بیشتر موسیقی سنتی پیپا متعلق به مقیاس پنتاتونیک است و سرعت آن متوسط ​​یا آهسته است
[ترجمه ترگمان]بیشتر موسیقی های سنتی by به مقیاس pentatonic تعلق دارند و سرعت متوسط یا آهسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These may be five - tone ( pentatonic ) or six - tone ( hexatonic ) scales.
[ترجمه گوگل]اینها ممکن است مقیاسهای پنج رنگی (پنتاتونیک) یا شش رنگی (هگزاتونیک) باشند
[ترجمه ترگمان]این ها ممکن است پنج آهنگ (pentatonic)یا شش لحن (hexatonic)باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The pentatonic scale, a scale of five notes, is a scale without semitones .
[ترجمه گوگل]مقیاس پنتاتونیک، مقیاس پنج نت، مقیاسی بدون نیم‌تن است
[ترجمه ترگمان]مقیاس pentatonic، مقیاسی از پنج یادداشت، مقیاسی است بدون semitones
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is where the theory starts to help us get more mileage from our old friends the minor pentatonic scales.
[ترجمه گوگل]اینجاست که این تئوری شروع به کمک به ما می کند تا مسافت پیموده شده بیشتری را از دوستان قدیمی خود در مقیاس های پنتاتونیک جزئی بدست آوریم
[ترجمه ترگمان]این جایی است که در آن تئوری شروع به کمک به ما می کند تا از دوستان قدیمی خود از مقیاس های کوچک pentatonic استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I has been playing the amusement such long time, just thought the pentatonic scale is pleasant to hear.
[ترجمه گوگل]مدت زیادی است که سرگرم بازی می‌کنم، فقط فکر می‌کردم مقیاس پنتاتونیک شنیدن آن لذت بخش است
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت است که مشغول تفریح و تفریح هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An example is the "Sukiyaki song" that a great many artists have in their repertories. This contains a melody that is beautifully representative of the pentatonic scale.
[ترجمه گوگل]یک نمونه "آهنگ سوکیاکی" است که بسیاری از هنرمندان در کارنامه خود دارند این شامل ملودی است که به زیبایی نمایانگر مقیاس پنتاتونیک است
[ترجمه ترگمان]یک مثال، ترانه \"Sukiyaki\" است که بسیاری از هنرمندان در repertories خود دارند این شامل یک ملودی است که به زیبایی نماینده در مقیاس pentatonic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The article outlines the formation and development of a pentatonic scale in ancient China.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تشریح شکل گیری و توسعه مقیاس پنتاتونیک در چین باستان می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله شکل گیری و توسعه مقیاس pentatonic در چین باستان را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reasons why it became a great hit in Japan and number one on the American Billboard must be that the sounds of the pentatonic scale are nostalgic to the Japanese and exotic to the Americans.
[ترجمه گوگل]دلیل تبدیل شدن آن به یک موفقیت بزرگ در ژاپن و شماره یک بیلبورد آمریکایی باید این باشد که صداهای مقیاس پنتاتونیک برای ژاپنی ها نوستالژیک و برای آمریکایی ها عجیب و غریب است
[ترجمه ترگمان]دلیل این که چرا این فیلم به یک ضربه بزرگ در ژاپن تبدیل شد و شماره یک در بیلبورد آمریکا باید این باشد که صداهای مقیاس pentatonic نسبت به ژاپنی ها و exotic برای آمریکایی ها احساس دلتنگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a pentatonic scale; composed of five tones

پیشنهاد کاربران

pentatonic ( موسیقی )
واژه مصوب: پنج درجه‏ای
تعریف: ویژگی گام یا نظام یا شیوه‏ای موسیقایی که وجه مشخصۀ آن استفاده از پنج‏ نغمه یا پنج ردۀ نغمه‏ای است

بپرس