اسم ( noun )
• (1) تعریف: a sum of money paid regularly by the government or a former employer as a retirement or disability benefit.
- a monthly pension of two thousand dollars
[ترجمه گوگل] مستمری ماهیانه دو هزار دلار
[ترجمه ترگمان] مقرری ماهیانه دو هزار دلاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مقرری ماهیانه دو هزار دلاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a small, inexpensive hotel or boarding house, esp. in Europe.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: pensions, pensioning, pensioned
مشتقات: pensionable (adj.), pensionless (adj.)
حالات: pensions, pensioning, pensioned
مشتقات: pensionable (adj.), pensionless (adj.)
• (1) تعریف: to pay a regular sum of money to, for retirement or disability; pay a pension to.
- The company pensions all of its employees.
[ترجمه گوگل] شرکت تمام کارکنان خود را بازنشست می کند
[ترجمه ترگمان] این شرکت همه کارمندان خود را تحت حقوق بازنشستگی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این شرکت همه کارمندان خود را تحت حقوق بازنشستگی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to dismiss or cause to retire with a pension (often fol. by off).
- She was pensioned off at sixty-three.
[ترجمه گوگل] او در شصت و سه سالگی بازنشسته شد
[ترجمه ترگمان] او در شصت و سه سال حقوق می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او در شصت و سه سال حقوق می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید