penlight

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small flashlight similar in size and shape to a fountain pen.

جمله های نمونه

1. I crouched down to check with my penlight.
[ترجمه گوگل]خم شدم تا با خودکارم چک کنم
[ترجمه ترگمان]خم شدم تا نور چراغ قوه را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. GUARD with a penlight in his teeth spreads his cheeks, peers up his ass, and nods.
[ترجمه گوگل]نگهبان با یک چراغ خودکار در دندان‌هایش، گونه‌هایش را باز می‌کند، الاغش را بالا می‌برد و سری تکان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با نور چراغ قوه گونه هایش را باز می کند، گونه هایش را باز می کند، و سرش را بلند می کند و سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She flashes her penlight across his open eyes, but Michael doesn't react.
[ترجمه گوگل]او نور قلم خود را روی چشمان باز او می زند، اما مایکل واکنشی نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]نور چراغ قوه را از چشمان بازش بیرون می کشد، اما مایکل واکنش نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Siegfried stood in the darkness with a compass and a penlight.
[ترجمه گوگل]زیگفرید با قطب نما و نور قلم در تاریکی ایستاد
[ترجمه ترگمان]ریگ در تاریکی با قطب نما و نور چراغ قوه ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And just like writing with a pen, you can use a flashlight or penlight to create "drawings" in the air and photograph them.
[ترجمه گوگل]و درست مانند نوشتن با خودکار، می توانید از چراغ قوه یا خودکار برای ایجاد "نقاشی" در هوا و عکاسی از آنها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]و درست مانند نوشتن با یک خودکار، می توانید از یک چراغ قوه و یا penlight برای ایجاد \"نقاشی های\" در هوا استفاده کنید و از آن ها عکس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A naked CON steps before a DOCTOR and gets a cursory exam. A penlight is shined in his eyes, ears, nose, and throat.
[ترجمه گوگل]یک CON برهنه جلوی یک پزشک می رود و یک معاینه گذرا می گیرد در چشم ها و گوش ها و بینی و گلویش چراغی می تابد
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه دکتر وارد اتاق بشود، یک قدم به جلو برمیدارد و یک امتحان سرسری می گیرد نور چراغ قوه با چشمان، گوش ها، بینی و گلو درخشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When staying in a hotel, bring a nightlight or penlight if you get up at night.
[ترجمه گوگل]هنگام اقامت در هتل، اگر شب از خواب بیدار می شوید، یک چراغ خواب یا خودکار همراه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]وقتی در یک هتل اقامت کنی، یک چراغ خواب و نور چراغ قوه را باخود بیاور، اگر شب ها بیدار بشوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Andy finally gets his head through, scraping his ears. He's got a penlight clenched in his teeth.
[ترجمه گوگل]اندی در نهایت سرش را بیرون می‌کشد و گوش‌هایش را می‌خراشد او یک چراغ خودکار در دندان هایش فشار داده است
[ترجمه ترگمان]بالاخره \"اندی\" سرش رو در میاره و گوشش رو خراش میده نور چراغ قوه را از میان دندان هایش بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small flashlight that is long and thin like a pen

پیشنهاد کاربران

بپرس