1. god forgives penitent sinners
خداوند گناهکاران پشیمان را می بخشد.
2. he was penitent about what he had done
از آنچه که کرده بود پشیمان بود.
3. she wrote a penitent letter
او نامه ی توبه آمیزی نوشت.
4. "I'm sorry, " she said with a penitent smile.
[ترجمه گوگل]با لبخندی پشیمان کننده گفت: متاسفم
[ترجمه ترگمان]\"با لبخندی پشیمان گفت:\" \" متاسفم \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Robert Gates sat before them, almost penitent about the past.
[ترجمه گوگل]رابرت گیتس در مقابل آنها نشسته بود و تقریباً از گذشته پشیمان بود
[ترجمه ترگمان]رابرت گیتس در برابر آن ها نشسته بود و تقریبا در مورد گذشته پشیمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And no penitent in a confessional could have unburdened herself more pathetically than did my Maman that afternoon.
[ترجمه گوگل]و هیچ توبهکنندهای در اعتراف نمیتوانست به اندازهی مامان من در آن بعدازظهر، بار خود را رقتانگیزانه رها کند
[ترجمه ترگمان]و هیچ توبه کار هم نمی توانست بیش از آن روز بعد از ظهر مامان من را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He inherited a regular staff meeting and was penitent that he had never invented such a meeting in Durham.
[ترجمه گوگل]او یک جلسه منظم کارکنان را به ارث برد و پشیمان بود که هرگز چنین جلسه ای را در دورهام اختراع نکرده بود
[ترجمه ترگمان]او یک جلسه عادی از کارکنان را به ارث برد و پشیمان شد که هرگز چنین ملاقاتی را در موسسه دوره ام اختراع نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There are various Pelagias who are known as penitent harlots or virgin martyrs who died to escape a fate worse than death.
[ترجمه گوگل]پلاژیاهای مختلفی وجود دارند که به فاحشه های توبه کار یا شهدای باکره معروف هستند که برای فرار از سرنوشتی بدتر از مرگ جان باختند
[ترجمه ترگمان]There مختلفی وجود دارند که به عنوان ندیمه penitent یا شهدای virgin شناخته می شوند که جان باختند و از سرنوشتی بدتر از مرگ فرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And to a penitent soldier a crusade was even better than an unarmed pilgrimage.
[ترجمه گوگل]و برای یک سرباز توبهکار، یک جنگ صلیبی حتی بهتر از یک زیارت غیرمسلح بود
[ترجمه ترگمان]و برای یک سرباز نادم، یک جنگ صلیبی، حتی بهتر از یک زیارت غیر مسلح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Recognition also designates the entire process that the penitent experiences in this status over the years.
[ترجمه گوگل]شناخت همچنین کل فرآیندی را که توبهکننده در این وضعیت طی سالها تجربه میکند، مشخص میکند
[ترجمه ترگمان]به رسمیت شناختن، تمام فرآیند و تجربیات پشیمان شده در این وضعیت طی سال ها را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The penitent boy turned his back on the unhappy past and began a new existence.
[ترجمه گوگل]پسر توبهکار به گذشتهی ناخشنود پشت کرد و زندگی جدیدی را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]پسر توبه کار به گذشته برگشت و زندگی جدیدی را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Draco came to him like a penitent child, though it was not forgiveness he begged.
[ترجمه گوگل]دراکو مانند یک کودک توبهکار به سمت او آمد، هرچند او از او طلب بخشش نکرد
[ترجمه ترگمان]در اکو مثل یک بچه توبه کار به او نزدیک شد، هر چند که او را عفو نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Those who were penitent obtained absolution.
[ترجمه گوگل]کسانی که توبه کردند، استغفار کردند
[ترجمه ترگمان]کسانی که پشیمان شده بودند، عفو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. First, you were penitent for four to ten years, and this status affected your life.
[ترجمه گوگل]اول اینکه چهار تا ده سال توبه کردی و این وضعیت روی زندگیت تاثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]اول، چهار تا ده سال پشیمان بودی و این وضعیت زندگی تو را تحت تاثیر قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید