penitence

/ˈpenɪtəns//ˈpenɪtəns/

معنی: پشیمانی، ندامت، توبه، طلب مغفرت
معانی دیگر: پتت، هود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the feeling or condition of being penitent; regret for one's wrongdoing.
مشابه: compunction, contrition, guilt, remorse, repentance, rue

جمله های نمونه

1. a rush of penitence overcame her
موجی از پشیمانی او را فراگرفت.

2. forgiveness comes after true penitence
بخشش پس از توبه ی واقعی می آید.

3. He expressed suitable penitence for what he had done.
[ترجمه گوگل]از کاری که کرده بود اظهار توبه مناسب کرد
[ترجمه ترگمان]از آنچه انجام داده بود پشیمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And penitence is buying green; buying green is their prayer for grace.
[ترجمه گوگل]و توبه خرید سبز است; خرید سبز دعای فیض آنهاست
[ترجمه ترگمان]و توبه در حال خرید سبزی است؛ خرید سبز دعای برکت آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oliver assumed an expression of extreme penitence.
[ترجمه گوگل]الیور اظهار تاسف شدیدی کرد
[ترجمه ترگمان]اولیور حالت penitence به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the real penitence is due from those senators who confirmed in haste, leaving us to repent in leisure.
[ترجمه گوگل]اما توبه واقعی از جانب آن سناتورهایی است که با عجله تأیید کردند و ما را رها کردند که در اوقات فراغت توبه کنیم
[ترجمه ترگمان]اما پشیمانی واقعی ناشی از آن سناتورها است که با عجله تایید کردند، و ما را رها کردند تا در اوقات فراغت توبه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He says he regrets with great penitence and sorrow the circumstances that led to the caution.
[ترجمه گوگل]او می گوید که از شرایطی که منجر به احتیاط شده است، با تأسف فراوان متأسف است
[ترجمه ترگمان]او می گوید که با پشیمانی و اندوه فراوان از اوضاع و احوالی که به این احتیاط کشیده شده است متاسف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is there no reality in the penitence thus sealed and witnessed by good works?
[ترجمه گوگل]آیا هیچ واقعیتی در توبه ای که به این ترتیب مهر و موم شده و با اعمال نیک شاهد است وجود ندارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ حقیقتی در the وجود ندارد که این گونه مهر و موم شده و شاهد کاره ای نیک باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Penitence is something that enervates our spirit, causing a greater loss than a good words!
[ترجمه گوگل]توبه چیزی است که روح ما را تقویت می کند و باعث ضرری بزرگتر از یک کلمه خوب می شود!
[ترجمه ترگمان]در این صورت، در آن صورت، در آن چهره، طلب بخشش و طلب مغفرت از کلمه نیکی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The thief expressed penitence for all his past actions.
[ترجمه امیرمحمد] دزد ابراز پشیمانی کرد بابت تمام اقدامات گذشته خودش
|
[ترجمه گوگل]دزد از تمام اعمال گذشته خود ابراز پشیمانی کرد
[ترجمه ترگمان]دزد تمام کاره ای گذشته اش را ابراز پشیمانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Difficult way I can't penitence?
[ترجمه امیرمحمد] راه سختیه من نمیتونم توبه کنم
|
[ترجمه گوگل]راه سختی است که من نمی توانم توبه کنم؟
[ترجمه ترگمان]خیلی سخته که من نمی تونم penitence کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After a simple breakfast, Father Peter conducted a service in the Chapel of Penitence.
[ترجمه گوگل]پس از یک صبحانه ساده، پدر پیتر مراسمی را در کلیسای توبه انجام داد
[ترجمه ترگمان]پس از یک صبحانه ساده، پدر پیتر خدماتی را در نمازخانه of اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He lived his remaining forty years in prayer and penitence.
[ترجمه گوگل]چهل سال باقی مانده خود را در نماز و توبه زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]چهل سال از عمرش را در دعا و توبه گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reverse also holds, that failure to live morally betrays and invalidates religious devotion unless there is genuine penitence.
[ترجمه گوگل]معکوس نیز چنین است که عدم توبه اخلاقی موجب خیانت و بی اعتباری عبادت دینی می شود مگر اینکه توبه واقعی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این عکس نیز صدق می کند که شکست در زندگی از نظر اخلاقی خیانت می کند و اخلاص مذهبی را نادیده می گیرد مگر این که پشیمانی واقعی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is a higher and a lower form of penitence.
[ترجمه گوگل]یک نوع توبه بالاتر و پایین تر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]There و a وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشیمانی (اسم)
penance, rue, regret, compunction, repentance, remorse, contrition, penitence

ندامت (اسم)
rue, compunction, repentance, remorse, contrition, penitence

توبه (اسم)
repentance, contrition, penitence

طلب مغفرت (اسم)
penitence

انگلیسی به انگلیسی

• repentance; return to one's faith
penitence is sincere regret for wrong or evil things that you have done.

پیشنهاد کاربران

۱. پشیمانی. ندامت ۲. افسوس ۳. توبه
مثال:
Indeed turns to Allah with due penitence
و براستی به سوی خداوند با پشیمانی و توبه ای درخور باز می گردد.
�فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا�
توبه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : penitent / penitence / penitentiary
✅️ صفت ( adjective ) : penitent / penitential
✅️ قید ( adverb ) : penitently

بپرس