penicillin

/ˌpenəˈsɪlən//ˌpenɪˈsɪlɪn/

معنی: پنی سیلین
معانی دیگر: (داروسازی) پنی سیلین (به فرمول کلی c9h11n2o4sr)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several antibiotics derived naturally or synthetically from molds and used to treat various bacterial diseases and infections.

جمله های نمونه

1. the behavior of penicillin on human infections
کنش پنی سیلین بر عفونت های بدن انسان

2. the discovery of penicillin was a landmark in the history of medicine
کشف پنی سیلین نقطه ی عطفی در تاریخ پزشکی بود.

3. some people can not tolerate penicillin
برخی مردم نسبت به پنی سیلین حساسیت دارند.

4. the miraculous curative powers of penicillin
نیروی درمان بخشی اعجاب آور پنی سیلین

5. to inject the patient with penicillin
پنی سیلین به بیمار زدن

6. Fleming discovered penicillin by accident in 192
[ترجمه گوگل]فلمینگ پنی سیلین را به طور تصادفی در سال 192 کشف کرد
[ترجمه ترگمان]Fleming پنی سیلین را در سال ۱۹۲ کشف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She injected the patient with penicillin.
[ترجمه گوگل]او به بیمار پنی سیلین تزریق کرد
[ترجمه ترگمان]اون با پنی سیلین به بیمار تزریق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Penicillin was an extremely significant medical discovery.
[ترجمه گوگل]پنی سیلین یک کشف پزشکی بسیار مهم بود
[ترجمه ترگمان]Penicillin یک کشف بسیار مهم پزشکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One dose of penicillin can wipe out the infection.
[ترجمه گوگل]یک دوز پنی سیلین می تواند عفونت را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]یک مقدار پنی سیلین میتونه عفونت رو از بین ببره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Penicillin was acclaimed as the most important discovery during the 1940's.
[ترجمه گوگل]پنی سیلین به عنوان مهمترین کشف در طول دهه 1940 مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Penicillin به عنوان مهم ترین کشف در طول دهه ۱۹۴۰ مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Penicillin produced a revolution in medicine.
[ترجمه گوگل]پنی سیلین انقلابی در پزشکی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]Penicillin انقلابی در پزشکی ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Penicillin cured him of his pneumonia.
[ترجمه گوگل]پنی سیلین او را از ذات الریه اش درمان کرد
[ترجمه ترگمان]penicillin او را از سینه پهلو درمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was treated with penicillin injections.
[ترجمه گوگل]او با آمپول پنی سیلین درمان شد
[ترجمه ترگمان]با تزریق مورفین درمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The discovery of penicillin was a landmark in the history of medicine.
[ترجمه گوگل]کشف پنی سیلین نقطه عطفی در تاریخ پزشکی بود
[ترجمه ترگمان]کشف پنی سیلین در تاریخ پزشکی نقطه عطفی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many sorts of bacteria are resistant to penicillin.
[ترجمه گوگل]بسیاری از انواع باکتری ها به پنی سیلین مقاوم هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انواع باکتری ها نسبت به پنی سیلین مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Like penicillin,(sentence dictionary) cephalosporin has saved the lives or relieved the suffering of countless patients and animals world-wide.
[ترجمه گوگل]مانند پنی سیلین، سفالوسپورین (فرهنگ جملات) جان بیماران و حیوانات بی شماری را در سراسر جهان نجات داده یا درد و رنج بی شماری را تسکین داده است
[ترجمه ترگمان]مانند پنی سیلین (فرهنگ لغت)، cephalosporin زندگی ها را نجات داده و رنج بیماران بی شماری و حیوانات سراسر جهان را تسکین می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Penicillin began a revolution in the treatment of infectious disease.
[ترجمه گوگل]پنی سیلین انقلابی را در درمان بیماری های عفونی آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]Penicillin یک انقلاب را در درمان بیماری های عفونی آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنی سیلین (اسم)
penicillin

انگلیسی به انگلیسی

• antibiotic agent extracted from mold, type of antibiotic medication
penicillin is an antibiotic.

پیشنهاد کاربران

بپرس